ای فداکار، ای از جان گذشته

سلام.. در چند هفته ی گذشته که مملو از دل مشغولی شاکله ی اصلی ورزش فوتبال بود و زمینه ای برای میدانداری بزرگوار کل یوم نبود و دو شکست پیاپی از تیم های میانه نشین اعلام حضور رسانه ای او را بیشتر تبدیل به شوخی می کرد ولی با فروکش کردن مسایل مختلف و با بردی شبهه برانگیز برابر تیمی که هنوز قوام و دوام لازم را به دلایل مختلف که اهل فوتبال می دانند ، همچون قهرمانان فیلمفارسی های قبل از انقلاب ، سعی کرد نیم نگاه چهارسوق نشینان قوتبال بلبشو را با اظهار نظری پوپولیستی ، به زعم داشته های نداشته اش به سوی خود جلب کند ، کودکانه ها ! قشری از جماعت می خواهند بر سر زبان و اخبارباشند ، حتا اگر به نیکی و نیکویی نباشد ! حکایتی است ! کسی کاری با تیم صمتی مذکورنداردکه پول بی زبان کارگران معادن خطرناک شهر غیر برخوردار را بوسیله ی دار و دسته ی سیسلی پیشکش این بزرگوار فرموده اند، این بازیگر از نفس افتاده ی گستره ی فوتبال مرا به یاد ضرب المثلی قدیمی می اندازد که پاسبانانان در حال گشت زنی بودند، شخص بزرگواری که سابقه ی جوانمردیش گوش فلک راکر می کرد! همراه شد وحق به جانب پرسید که مرا به کجا می برید !!؟