خبرورزشی/ اردشیر لارودی؛ یکم- سپاهان در تردیدمان مینشاند! این بازیها که از تیم محرم میبینیم، خوب است یا خوب نیست؟ فوتبالی که سپاهان ارائهاش میدهد، دوستداشتنی است یا دوست نداشتنی؟ درست مثل فوتبال کردن خود نویدکیا، آیا مرد میدانی که استانکو بساطش را خوب میچید هست یا نیست؟ دوام خواهد آورد یا بیدوامی قاتل جانش خواهد بود؟
جواب آن روزها و آن سالهای محرم به اعتماد سپاهان را میدانیم! ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد! حالا چه خواهد شد؟ باز هم ستاره؟ باز هم ستارگی کردن؟ محرم، لابد فکری در سر دارد که در پی اجرای آن است اما امان از وقت کم! اما امان از فشار کوتاهی اوقات!
سپاهان زیادی با تأنی پیش میرود! هم اینک، سپاهان در بالای جدول هست ولی نوعی بیخبری را هم حمل میکند! بیخبری از کیروش استنلی که میدانش جور نیست! نه ارسالگرهای تیز و تند، نه هافبکها زنجیر پارهکن شوتزن! غیر از استانی، سپاهان انگار با محبی، کریمی، کیانی و... هم حال نمیکند!
لیگ یک
ملوان وارد میشود
دوم- لیگ یک در حال منسجم شدن است! مدعیان چهره برافروختهاند و تیمهای ریشهدار، در حال پا قرص کردنند!
ملوان که هنوز تا تبدیل شدن به تیمی که مازیار زارع خود را مسئول ساخته شدنش میداند، راه نرفتهای دارد، به انجام کاری بزرگ دست زد! در اولین بازی خانگی خود، صدرنشین اهوازیها را مغلوب کرد! یک گل زد و بعد، توپ را چرخاند و چرخاند و چرخاند!
بازی ملوان دارد قشنگ میشود! مازیار حواسش به چند تیم دیگر هم هست! پارس جنوبی، یکی از این تیمهاست که برای چیدن پر پرواز شاهین بوشهر، اول نوک حرافان و پرحرفها را چید! دستاندکاران تیم شاهین بوشهر، بوی تغییر را در فضا حس میکنند! باخت شاهین به تیم جم، عاقبت دارد! و حالا این هفته، ملوان در بوشهر حریف شاهین است! مسابقهای که دنبالهدار هم میتواند باشد! شاهین اگر در خانهاش هم ببازد، نگو و نپرس!
علی لطیفی در چوکا، فوتبال فکورانه را جا انداخته است ولی هنوز از نتیجه خبری نیست! چوکا در زمین صاف و مخملی سردار جنگل موقت بازی میکند! خود رشت که در لیگ یک تیم ندارد!
دعوایی برای تمام فصول
سوم- در وانفسای موجود، فوتبال ما همین را کم داشت که به درشتگویی هم روی بیاورد! به ترشخویی و تلخاندیشی! به پنبه همدیگر را زدن!
دنبال مقصر نمیگردیم که مسئله فوتبال ما یافتن یا نیافتن تقصیرکارها نیست! فوتبالی که میتواند «قهرمان لیگ آسیا» باشد اما نیست! فوتبالی که باید خود را بشناسد و جایگاه پراحترام خود را به دست آورد! فوتبالی که اگر خودشناسی را مقدمه سایر کارهای خود بداند، با همه نداریها، به لطف نیروی انسانی و دانش تجربی مردانش -مردان اصیل و صاحب اهلیتش- میتواند درهای دیگری را به روی خود باز کند!
از مسابقههای بعدی لیگ آسیا حرف میزنیم! حضور دوباره پرسپولیس، مأموریت آسیایی تراکتور، توقعی که استقلال باید اول ایجاد و سپس برآوردهاش کند و حتی فولاد اهواز! چرخ پیشرفت، دائمالحرکت است! رقبای غرب و شرق آسیا، اهل توقف و خوابیدن نیستند! ما در چهکاریم؟
دعوای حیدری و نعمتی در فوتبال کشور چیست که راهش میاندازند؟ فوتبال ما آنقدر کار ناکرده به روزگاران دارد که حلش ممکن نیست و نخواهد شد الا به روزگاران!
به پایان آمد آن دفتر
چهارم- فایده دعوایی که در تراکتور در گرفته است، عاید چه کسی میشود؟ آیا تیمی که بالقوه همه چیز دارد، باید در همین مدعیات بیوزن و بیریشه گرفتار شود؟
نه قصد ورود به اصل و فرع ماجرا را داریم، نه میخواهیم ذرهای از افشاگریهای از پیش افشا شده را در باور خود بنشانیم که... چیزی که عیان است، چه حاجب به بیان است! ولی باید گفت آقایان، سرداران کل قشون، این رسمش نیست! سر شاخه نشستن و بُن آن را به تیغ جفا قطع کردن، رسم رایجی در فوتبال نیست! حرمت مربی را، احترام مدیر باشگاه و مالکیت باشگاه را له نکنید! همه میدانند که ماجرا چیست و اصل قصه کدام؟ همه شاهد خالهخانباجی درآوردنهای اول همکاری بودند و هستند! و همه لعنت میفرستند به قدرت پول که با ما هرچه کرد، این بیوفا کرد! نه به این ریشه زدنها و نه به آن تمکینهای اولیه که طرف را تا حد ناخدای کشتی بالا برده بودید! و البته که سفره مداهنه و تعریفهای پر از تعارف همه جا باز میشد و همه گاه پهن میشد! سفرهای بود و سفرهدارانی که خوشخوشانشان بود! پای نتیجهها که باز شد، سخنان شیرین هم به پایان رسید تا به پایان آید آن دفتر!