خبرورزشی/ اردشیر لارودی؛ یکم- در خبرها آمده بود که قفل نقل و انتقال لیونل مسی به شرطی شکسته میشود- از جانب باشگاه بارسلونا- که ۵۵۵ میلیون و ۳۰۰ هزار و خردهای یورو یا دلار، حاضر و آماده پرداخت داشته باشی! و این بدان معناست که: بارسلونا، هنوز میتواند طی مدتی معلوم، کل این مبلغ را به اضافه ۲۰ درصد، ۳۰ درصد، ۴۰ یا ۵۰ درصد بیشترش، از پتانسیل «داشتن» مسی کسب کند! یعنی مسی، خرج ندارد و همیشه دخل دارد! کوه پول است در قواره آدم! تجارتی که هنوز هم دو سرش برد است! هنوز هم مسی، ارزش طلا را دارد برای هر تیمی که او را برای بازی بخواهد! شک نکنید که تا امروز، از قِبَل مسی، بارسلونا حداقل همین مبلغ پول را و حتی بیشترش را هم به ارزشهای افزودنیاش اضافه کرده است! سود خالص! ۶۰، ۷۰ کیلو الماس خالص!
در قاموس حرفهایگری راستین، مسی یعنی پول بالقوه! مسی یعنی دادن دلار و ستاندن یورو! مسی یعنی سود مطلق! و مسی یعنی ماشین چاپ اسکناس! و این همان نکته باریکتر از مویی است که خیلی از دستاندرکاران عرصه حرفهایگری ما از آن بیخبرند!
در قضیه عادل فردوسی پور و آقای محسن فروغی، حلقه مفقوده همین بود! علی جوادی که نوشت: مسی گران نیست! به همین واقعیت اشاره میکرد! عادل هم گران نبود چراکه ۱۰ برابر و ۲۰ برابر هزینهاش را از طریق ۹۰ درمیآورد! یک پارچه سود!
شهرآوردها
تبریز، اصفهان، آبادان
دوم- سالهای مدیدی بود که وقتی فوتبال متفاوت میخواستی، باید صبر میکردی تا تاج و شاهین، با دارایی و کیان بازی کنند! همه از تیمهای شهر تهران که در زمینهای شماره یک و شماره دو امجدیه- شهید شیرودی- در یک گروه ۱۲ تیمی بازی میکردند!
از اواخر دهه ۴۰ بود که تیم گارد یا هما هم به این جمع اضافه شد! در همان اوان، ملوان بندرانزلی هم با شیوه متفاوتش از طریق جام تختجمشید (تنها لیگ و اولین لیگ فوتبال در آسیا) وارد این حلقه شد! نفت آبادان و نیروی اهواز با برق اهواز هم در این ردیف جای میگرفتند اما بسیار گهگاهی!
امروز، شهرآوردها خاص تهران نیستند و به تیمهای معدود خلاصه نمیشوند! مثلاً در هفته چهاردم، شاهد شهرآورد اصفهان هستیم که سپاهان را با ذوبآهن به هماوردی وامیدارد! و دیگر، روزشماری است برای چالش بزرگ خوزستانیها: ...نفت آبادان- فولاد اهواز! مقابله تراکتور و پرسپولیس هم یکی از اتفاقات فراشهری و «ورای» استانی است! نمیتوان هنوز به پیکار نساجی- استقلال، خصلت شهرآوردی داد! و ما از این همه، نمایش هفته را در آبادان انتظار میکشیم!
در آبادان، فولاد اهواز با نفت آبادان حریف است! باید بهویژه از پورموسوی سپاسگزار بود که نفت آبادان را در جمع بزرگان لیگ برتر قرار داده است! تیمی که با فوتبال منحصر به خودش در همه شهرها و تمام مسابقهها یک حریف متفاوت است!
بازیکنسازی
دو صد من استخوان باید...
سوم- پروژه بازیکنسازی، در تیمهای استقلال و پرسپولیس، کمی فرق دارد! آدام همتی که برای پرسپولیس گل زیبایی هم زد اینک کجاست؟ یا مثلاً گادوین منشا، چقدر در پرسپولیس یا استقلال دوام آورد؟
همه بازیکنان بالقوه مستعد، در پروسهای که مهدی عابدی را با خود برد و قرار است باز هم او را به دورهای دورتر ببرد، قرار نمیگیرند! دو صد من استخوان خواهد و... صبر بسیار بباید تا یکی دیگر که قرار است جای مهدی طارمی را پر کند، سروکلهاش پیدا شود! هم اینک، چه بسیارند بازیکنانی که پرتلاش هم هستند ولی آنها کجا و استقلال و پرسپولیس کجا؟ گویی که گِل وجودی اینان، از دو سرشت است و با هم همخوانی و تطابق ندارند! بازیکنسازی، در بیان مقولهای شبیه و نظیر است ولی در عمل افتاده مشکلها و این اشکالات، تا سالیان دراز ادامه دارد و باید که مستدام نیز باشد! روند ساختن بازیکن بسته به دهها نکته و اصل مهم، برای تیمهای بزرگ با خودویژگیهای فراوانی توأم است! به مهدی ترابی توجه کنیم یا به علیرضا علیپور! کجایند؟ در چهکارند؟ چرا گل نمیزنند؟ چرا بازی هم به اینان نمیرسد؟
اساس بازیکنسازی برای استقلال و پرسپولیس، ماهیتاً همان چیزی نیست که در مدارس فوتبال به شکل ظاهرفریبانه، جریان دارد! دو صد من استخوان باید که صد من بار بردارد!
۱۰ اسفند
چهارم- خبری نیست! اهمیت اتفاقی که در پیش است، آشکار نیست! دلگندگی یک اصل شده است! نه حرکتی، نه خبری، نه اتفاقی! همه آبها به حرکت در زیرکاه ختم میشود! نه ائتلاف، نه لابیگری و نه حتی ساخت و پاخت! چشم گاو یکی است و گاوبندی دارد بویش بلند میشود!