خبرورزشی/ اردشیر لارودی؛ یکم- نفراتی در خط دفاع هر ۱۶ تیم لیگ برتر! نفراتی در میانه زمین و نفراتی در زنجیره تهاجم تیم ملی که برنامههای دشوار شده و لازمالپیروی را به عنوان مشکلات واقعاً موجود مورد اشاره قرار میدهد، آیا مجموعه ادارهکنندگان فوتبال ما، قابلیت اداره این سرمایه و به کاراندازی دستکم ۵۰ درصدی این ثروت را دارد؟ آیا اینان که فوتبال را به این روز دچار کردهاند، قادرند نسخه شفابخشی برای این بیمار مبتلا بپیچند؟ آیا مسببان این وضعیت نابسامان اسباب جبران خسارت را میشناسند!
چرخه ابتر ناسازنده
بزرگان تکرار نمیشوند
دوم- در هفته چهارم، پرسپولیس را دیدیم که اختیار حرکت پیروزمندانه تیمش را در درجه اول به وحید امیری سپرده است و در پیشتازی، صاحب امتیازهای برتریزای چندی شده است! در این بازی، محمدرضا اخباری، یکتنه جور دفاع متزلزل خود را کشید و ما را به اندیشهای وا داشت!
در بازی استقلال- نساجی هم رشید مظاهری یک مهره شاخص بود! همانطور که پیام نیازمند در سپاهان و حامد لک در پرسپولیس و فلاحزاده در نفت آبادان و دیگران هم! سؤال اما اینجاست: چرا از بین این تعداد «گلر» متوسط، یک بزرگ مثل عابدزاده، یک خوشاستیل و خوشنقش نظیر غلامپور و یک رعنای درون دروازه نظیر ناصر حجازی درست نشد! چرا بهروز سلطانی که پهلو به پهلوی بهترینهای تاریخ دروازهبانی ایران میزد، همانی نشد که میتوانست بشود؟ و چرا و چرا و چرا؟
فوتبال ایران، بازیکنان بالقوه دارد که بالفعل نمیشوند، چرا؟ جواب این است قبل از هر کار، مدیریت فوتبال، خود باید بزرگ و خویشباور باشد!
تکرار بیماری خطرناک
سوم- سنت نیکویی است اینکه در پایان هر روز جشنواره فیلم فجر، فیلمسازان و سینمانویسان، رودرروی هم قرار گیرند و طرفین، اغلب خوب تن همدیگر را کیسه میکشند و از عهده هم برمیآیند! مخاطب نیز در این داد و ستد معلوماتی «شخص ثالث» ها و اشخاص سوم را در معرض برخوردهای بیتعارف خود قرار میدهند! کلاس نقد فیلم و سطح انتقاد از سینما، به این ترتیب بالا میرود! سواد سینماییها، بالاتر است! یکی از پرسشها که چالشانگیز بود و مطرحترین کارگردان سالهای اخیر و امسال را به اظهار نظر واداشت، این بود:
...نحوه کارتان، «ژانر» فیلمتان و... این بار متفاوت بود! شما خواستید و این تفاوت را ایجاد کردید، یا همه چیز خودش شد؟
اینجا هم جواب سنجیده بود و واجد وزن کلاسی و پختگی نگاه و سبک و فلسفه کار: ...تکرار باز میدارد! تکرار به یک بعدی بودن میل میکند و من، دانسته و از سر اراده و خواست، وارد نوع دیگری از کار شدم!
با شبیهیابی در لیگ برتر
چهارم- پرسش لازم و پاسخ کوتاه بود و کافی! هماکنون گلگهر را داریم که بازیهایش از رسیدن به بنبست حکایت دارد! امیر، دیگر حتی با شیوه قدیمی و تکراری خودش هم کاری از پیش نمیبرد! تیمهای دیگری هم از این دست هستند، یکی نساجی، یکی ذوبآهن، یکی ماشینسازی و یکی هم پیکان!
ترس آن داریم که فولاد هم تکبعدی بازی کند و سایپا هم به وادی پیرفکری دچار شود! شهرخودرو باید از این راه گمکردگی بترسد! تراکتور، آری تراکتور یکی از عمده مسائلش و مشکل اصلیاش همین است! تکراری بودن و بازی خود را مزیت نبخشیدن! «امیر» و فوتبال «امیرانه» به همین ترتیب، سال به سال دریغ از پارسال را به یاد میآورد! و امیرهای جدیدی هم پدید نمیآیند!
۱۰ اسفند
برای استقلال که در لیگ آسیا هم بازی دارد چه کسانی فکر میکنند؟ برای پرسپولیس چه کسانی؟ یعنی ما محکومیم که یک راه به انتها رسیده را مسیر خود قرار دهیم؟ فوتبال را، دچار کردهایم و سپس دنبال راه چاره میگردیم؟ از کوزه همان برون تراود که در اوست! محتویات درونی کوزه فوتبال را باید عوض کرد و الا آش همان آش است و کاسه همان کاسه! دست و دلبازیهای ظاهری نتیجهاش معلوم است!