خبرورزشی - مهدی یکتا؛ علی شجاعی وینگر چپ پای پرسپولیس که به دلیل محرومیت سعید آقایی شانس همراهی تیمش را در دیدار رفت مقابل سپاهان به دست آورده بود در یک صحنه و بدون برخورد با بازیکن حریف در لحظه مهار دانیال اسماعیلیفر به زمین خورد که کتف او دچار آسیبی جدی شد. اگرچه شجاعی با اصرار در زمین ماند اما شدت مصدومیت به گونه ای بود که دربی رفت و بازی حساس با استقلال تهران را از دست داد. شماره ۲۳ پرسپولیس نتوانست در دیداری که با تساوی ۲ بر۲ به پایان رسید به تیمش کمک کند.
به راستی چه کسی فکرش را میکرد در دربی برگشت همین علی شجاعی ناجی دروازه پرسپولیس شده و یکی از به یادماندنیترین صحنههای بازی با استقلال را برای هواداران تیمش رقم بزند. او فقط یک دقیقه زمان لازم داشت تا این کار مهم را انجام دهد. شجاعی از دقیقه ۸۲ جانشین شهریار مغانلو در زمین شد و ...
در این زمینه بخوانید و ببینید:
بهتر است آنچه شما و ما دیدیم را یک بار دیگر و این مرتبه از زبان خود علی شجاعی بشنویم و بخوانیم:
میخواهیم از دقیقه ۸۰ یا ۸۱ دربی شروع کنیم. همان لحظه ای که یحیی گل محمدی تو را فراخواند که به عنوان بازیکن تعویضی به زمین بروی. سرمربی پرسپولیس آن لحظه به تو چه گفت؟
آقا یحیی با آرامش به من گفت داخل زمین میروی سعی کن حفظ توپ کنی و در ضد حملات هم به تیم کمک کن...
چیز دیگری نگفت؟ اینکه دفاع کن یا اینکه...؟
چرا، خیلی تأکید داشت الکی خطا نکنم و ضربه کاشته و ایستگاهی به استقلالیها ندهم.
زمانی که میخواستی وارد زمین شوی محمد عسگری آنالیزور تیم هم یک چیزی را به تو گفت؟
بله، محمد آقا عسگری داشت به من نشان میداد که هنگام ضربات ایستگاهی کجا بایستم و...
کجا بایستی؟!
یک جورهایی من تیر دو و یار دفاعی آزاد بودم که باید توپهای فضای آنجا را دفع میکردم و همین نکات را به من گفت.
این بدین معناست که تو در ضربات ایستگاهی یار مستقیم نداشتی؟
تقریبا همین طور است که میگویید اما تأکید کادر فنی این بود که فضای تیر دو را هنگام ارسالهای استقلالیها پوشش بدهم.
همه دیدند سانتر خطرناک مهدی قایدی از روی نقطه کرنر را مهاجم استقلال با ضربه سر زد که توپ پس از دفع حامد لک به سیاوش یزدانی رسید. در ادامه ضربه سر او در آستانه ورود به دروازه پرسپولیس از روی خط توسط تو دفع شد تا استقلال به گل نرسد و شوت از راه دور داریوش شجاعیان هم با اختلاف زیادی از دروازه پرسپولیس به بیرون رفت تا خیال هواداران راحت شود. آن لحظه تو یک حرکت استثنایی انجام دادی که هنوز هم هواداران پرسپولیس در فضای مجازی به تعریف و تمجید آن صحنه میپردازند؟
نمیدانم ولی فکر میکنم کار آن بالایی و دعای پدر و مادرم بود. یک لحظه انگار به من الهام شد بروم و داخل دروازه بایستم و بعد ناخودآگاه توپ را تعقیب کرده و روی خط دروازه حرکت کنم و...
ضربه سر سیاوش یزدانی را در آستانه گل شدن دفع کنی؟
خدا را هزار مرتبه شکر، من رفتم روی خط دروازه و در منتهی علیه سمت چپ دروازه پرسپولیس ایستادم و داشتم با خودم در صدم ثانیه مرور میکردم که اگر توپ به سمتم آمد چگونه دفع کنم که سیاوش یزدانی سر زد و باقیاش را هم که میدانید.
سیاوش یزدانی را هم دیدی و حرکت کردی؟
بله، دیدم ولی همان طور که گفتم انگار یکی به مغزم فرمان میداد روی خط دروازه حرکت کنم و...
شاید آن لحظه خیلی متوجه نشدی چه کاربزرگی برای پرسپولیس انجام دادی. درست است؟
نمیدانم، هنوز هم میگویم کاربزرگی نکردم و فقط و فقط به وظیفه ام عمل کردم. تلاش کردم آن چیزی که آقا یحیی و کادرفنی گفته بودند انجام دهم و بازیکن مفیدی برای تیم باشم.
اما شاید همین دفع توپ تو سرنوشت قهرمانی لیگ برتر را تعیین کند؟
دوست ندارم این حرفها زده شود. دراین بازی همه بچه ها زحمت کشیدند. سید جلال حسینی کاپیتان ما و بقیه بازیکنان از دروازه بگیرید تا خط دفاع، هافبک و فرواردهای ما بارها و بارها در طول فصل جنگیده و دفاع کردهاند. من که کاری نکردم!
اسم سید جلال حسینی را آوردی. او بعد از بازی چه گفت؟
آقا سید الگو و بزرگ تر ماست. وقتی کاپیتانی با ۱۱۵ بازی ملی در دقیقه ۹۳ بازی با پیکان وارد زمین میشود و توپ را از جلوی دروازه پرسپولیس دفع میکند یک الگو برای من جوان تر است. آقا سید من را بعد بازی بغل کرد و ضمن تشکر گفت آفرین پسر که به عنوان تعویضی آمدی و کاربزرگی کردی. هرچند هنوز هم میگویم من هم مثل بقیه بچهها و نه بیشتر تلاش کردم.
این دفع توپی که انجام دادی برای تو چه ارزشی داشت؟
به خود من خیلی چسبید. اغراق نمیکنم اما واقعا این دفع توپ به اندازه ۱۰ گل با شادی دیبالایی میارزید!
واقعا؟
واقعا همین طور است. شاید بهترین دفع توپ زندگی ورزشی ام بود.
و قطعا بهترین صحنه فوتبالی علی شجاعی تا به الان؟!
دقیقا همین طور است. این صحنه تا ابد در ذهن خودم خواهد ماند.
اواخر و بعد از سوت پایان دربی ۳ صحنه دیگر هم از تو به جای ماند که دوست داریم خودت توضیح بدهی؟
درخدمتم!
اولی لحظه درگیری بازیکنان دو تیم که تو هم در گوشه ای از تصویر البته با فاصله و بدون مشارکت در این جنجال دیده شدی. توضیحی میدهی؟
من جلو رفتم که جدا کنم. محمد نادری تکل بدی روی پای میلاد سرلک زد که در ادامه بگو مگویی هم بین او و مهدی ترابی پیش آمد. من در آن لحظه خواستم این دو را جدا کنم که مربی تیم حریف آمد و گردن فرشاد فرجی را گرفت و بگذریم!
البته تو در درگیری شرکت نکردی؟
چیز خاصی هم نبود. فرشاد فرجی هم کاری نکرد و آنچه ما از نزدیک دیدیم عامل جنجال طرف مقابل بود. به هر حال شکست در بازی به این بزرگی سخت است و ضربان قلب هم بالا و...
صحنه دوم مربوط به دلداری تو به وریا غفوری برمیگردد که تصویر آن بازتاب زیادی در شبکههای اجتماعی داشت. در آن لحظه چه فکری با خودت کردی؟
احساس کردم باید جلو بروم و خسته نباشید بگویم. کارخاصی هم نکردم و این یک رسم متداول در فوتبال است.
صحنه سوم اما مشت گِره کردن تو در پایان بازی بود. میگویند تو به خاطر تیم امید از فرهاد مجیدی دلخور بودی. درست است؟
نه تنها من بلکه همه بازیکنان پرسپولیس با سوت پایان بازی مشت گره کرده و شادی کردیم. این یک واکنش طبیعی به بُردی بزرگ آن هم در دربی بود. به نظر شما نباید شادی میکردیم؟!
ماجرای تو یک مقدار شاید خاص تر باشد! اینکه گفته میشود ۲ سال پیش فرهاد مجیدی در اردوی تیم امید تو را که سابقه بازی در تیم نوجوانان و کاپیتانی تیم جوانان را داشتی به چهره نمیشناخت یا موقع اوت دستی انداختن در یکی از بازیهای درون تیمیاسم تو را به اشتباه «حسن» صدا زده و ...
هرچه بوده گذشته و تمام شده است. نگاه من رو به جلوست و حالا هم خدا را شکر میکنم بازیکن تیم بزرگ پرسپولیس هستم.
بی تعارف نمیخواستی بابت آن اتفاق تیم امید یا خط خوردن توسط سرمربی وقت آن تیم از مجیدی انتقام بگیری؟
گفتم که همه چیز تمام شده و اصلا دوست ندارم درخصوص آن زمان صحبت کنم.
راستی این اولین دربی تو بود دیگر؟ بازی رفت نبودی!
بله، این اولین دربی من بود. پیش از دربی رفت و در بازی با سپاهان اصفهان من مصدوم شدم و به همین خاطر نتوانستم پرسپولیس را در بازی با استقلال همراهی کنم.
حالا در اولین دربی کاری کردی که هفتهها یا شاید هم ماه ها هواداران پرسپولیس به یادت باشند؟
دربی یک بازی خاص و بیشتر متعلق به هواداران است. به شکلی ویژه به طرفداران پرسپولیس تبریک میگویم. تشکر خالصانه ای هم از همه هواداران پرسپولیس دارم که بعد از دربی با پیامهای محبت آمیز خود به من قوت قلب و انرژی مضاعف دادند. از ته دل آرزو میکنم هر چه زودتر ویروس کُرونا ریشه کن شود تا در استادیوم مملو از تماشاگر پرسپولیسی بازی کنیم و کنار این عزیزان جشن بگیریم.