خبرورزشی - نشانههای خاصی در تیم ملی دیده میشود که نگران کننده است. مثل ماجرای پنالتی عزت الهی یا ضربه کاشته ای که داور در نیمه دوم به سود ما گرفت و چند نفر مدعی زدن آن بودند. شاید بگویید این چیزها در همه تیمها عادی است اما همین نشانههای کوچک و اختلافات احتمالی است که میتواند دردسرهای بزرگی درست کند.
اسکوچیچ اگر میخواهد در تیم ملی بماند که حتما میخواهد، باید اقتدار بیشتری داشته باشد و یک جاهایی کاریزما و صلابت خود را نشان بدهد. این که رابطه اسکوچیچ با بازیکنان خوب باشد نه تنها بد نیست بلکه خوب هم هست اما سرمربی کروات اگر جو فوتبال ما را بشناسد حتما میداند که یک جاهایی باید سخت گیری کند و اقتدار لازم را داشته باشد. کیروش هم با بسیاری از بازیکنان رفیق بود اما هیچ کس جرات اعتراض نداشت و در ۸ سالی که او بود هرگز ندیدیم یک بازیکن جرات کند که مثلا موقع تعویض شدن واکنش منفی نشان بدهد و یا سر زدن یک ضربه کاشته حاشیه ایجاد کند.
اسکوچیچ در مقام سرمربی تیم ملی حتما باید اقتدار بیشتری داشته باشد. بازیکن ایرانی فرهنگ حرفه ای فوتبالیست اروپایی را ندارد که بداند مثلا باید به تصمیم سرمربی - ولو این که غلط باشد - احترام گذاشت. در نتیجه هیچ راهی برای سرمربی تیم وجود ندارد جز این که اقتدار داشته باشد و حتی یک جاهایی صدایش را بالا ببرد. اسکوچیچ به خاطر خودش و تیم ملی هم که شده باید گاهی اوقات قاطع تر برخورد کند و به هیچ بازیکنی باج ندهد.
کیروش با همین فرمول ساده اما مفید ۸ سال در ایران دوام آورد. او تازه کلی دشمن داشت که حتی بار فنی اش را زیر سوال میبردند اما وقتی نتیجه گرفت، مجبور شدند دست روی اخلاقش بگذارند و بگویند فدراسیونیها به او باج میدهند و کارلوس اخلاق ندارد و ... با این حال خود بازیکنان تیم ملی میدانستند که نباید جلوی کیروش پا را از گلیم خود فراتر بگذارند و یا مثلا به خاطر یک پنالتی اعتراض کنند.
اسکوچیچ نیاز دارد که کمی کیروشی باشد و حتی گاهی به خاطر مصالح تیمی قید استفاده از یک ستاره بزرگ را بزند. همان طور که کارلوس رحمتی را کنار گذاشت و آب از آب تکان نخورد.