دو هفته از شروع رقابتهای لیگ برتر والیبال گذشته اما هنوز وضعیت امین اسماعیلنژاد مشخص نیست. در واقع قرار بود که توافقاتی صورت گیرد تا این بازیکن که ستاره ایران در لیگ ملت ها بود، بتواند در این فصل در ایران اما هر تیمی که میخواهد توپ بزند اما هنوز این اتفاق نیفتاده و وضعیت اسماعیلنژاد روی هواست. در رابطه با همین موضوع با امین اسماعیلنژاد تماس گرفتیم و با او در رابطه با وضعیتش گفتوگو کردیم. این مصاحبه را در ادامه میخوانید:
از وضعیت خودت بگو؛ بالاخره این فصل کجا بازی میکنی؟
واقعیت را بخواهید من سرباز هستم و یک سال و نیم از سربازی من میگذرد. موقعی که در تیم ملی حضور داشتیم من فقط نگران همین قضیه بودم و میدانستم که این اتفاق میافتد. هرچقدر هم با فدراسیون حرف میزدیم، میگفتند تو کارت را بکن و نگران نباش. از بازیها که برگشتیم دیگر خبری نشد و من هر چقدر تا این لحظه پیگیری کردم گفتند اوکی میشود. انشالله که درست شود اما تا همین الان اتفاقی نیفتاده است. واقعاً از موقعی که برگشتیم من هیچ استراحتی نکردم و فقط دنبال این قضیه سربازی هستم. یک پای من گرگان است و یک پای من فدراسیون و هنوز هم درگیر این مسئله هستم.
یعنی الان پادگان میروی؟
پادگان که نه ولی گرگان که میروم همیشه با تیم پاس گرگان هستم و با آنها تمرین میکنم. خودتان میدانید که من پیشنهادات زیادی داشتم. آمدیم ایران و گفتند کارت درست میشود و در یک تیم خوب بازی میکنی. البته تیم خوب و بد ندارد فقط گفتند تیمی که خودت میخواهی بازی میکنی اما فعلاً که خبری نشده است. اگر قرار باشد من به پاس گرگان بروم واقعاً بازی نمیکنم؛ مستقیم میروم لباس نظامیمیپوشم و به پادگان میروم چون واقعا ذهنم درگیر میشود و دوست ندارم اینطوری بازی کنم. نمیخواهم خدایی نکرده طوری شود که والیبالم تمام شود و کلا از والیبال بروم.
یعنی ترجیح میدهی بروی خدمت اما پاس گرگان نه؟
بحث ترجیح دادن نیست. بعد از این همه اتفاقاتی که افتاده و پیشنهاداتی که وجود داشته الان اگر من به پاس گرگان بروم، اصلاً ذهنم آماده نیست. نمیشود از آن سطح بیایی و به پاس گرگان بروی؛ به خاطر همین اگر این چندماه از خدمت باقی مانده را لباس نظامیبپوشم و به پادگان بروم بهتر است تا این که برای پاس گرگان بازی کنم. بله به خاطر شرایط سربازی نمیتوانم لژیونر باشم و این را قبول دارم اما حداقل در کشور خودم که میتوانم برای هر تیمی که میخواهم بازی کنم. حداقل کاری که برای ما که شش ماه خارج از کشور بودیم و این همه زحمت کشیدیم، میتوانستند انجام دهند این بود که اجازه دهند برویم تیمی که خودمان میخواهیم بازی کنیم.
اگر قرار باشد چند ماه بیرون بمانی به والیبالت لطمه نمیخورد؟
صددرصد لطمه میخورد، شما فکر کنید یک ورزشکار حرفهای ۴۸ ساعت تمرین نمیکند، بدنش میخوابد. یک ماه و نیم است که از مسابقات برگشتیم اما من یک جلسه هم تمرین توپی نداشتم. من یک جلسه هم که به تمرین توپی گرگان رفتم اصلاً نتوانستم با آنها تمرین کنم چراکه ذهنم درگیر بود. بعد شما فکر کنید که من شش، هفت ماه تمرین نکنم.
خیلیها میگویند تو به خاطر مسائل مالی اصرار داری که به تیم دیگری بروی.
مسئله مالی هم در این قضیه تاثیرگذار است ولی بیشتر به خاطر این است که من نمیتوانم در تیمی باشم که به زور در آنجا هستم. من نمیتوانم آنجا کار کنم. انگار این موضوع را به من تحمیل میکنند؛ من همه چیزم را برای تیم ملی گذاشتم و شش ماه از خانوادهام دور بودم. اگر بقیه کسانی که در تیم ملی میخواهند سرباز شوند، این اتفاق برایشان رخ دهد مطمئن باشید که بدتر از این با آنها برخورد خواهد شد.
انتظارت از مسئولان چیست؟
ما در تیم ملی فقط به خوشحالی مردم فکر میکنیم و چیز دیگری برای ما اهمیت ندارد. ما برای بالا بردن پرچم کشورمان تلاش میکنیم حداقل بیایند کاری کنند که من در تیمی باشم که خودم میخواهم. جایی که ذهنم آرام است و کامل میتوانم به ورزش فکر کنم. ما والیبالیستهای حرفهای کاری جز والیبال بلد نیستیم و کل درآمدمان هم از همین والیبال است. اگر من الان ورزش نکنم یا باید بروم بقالی یا مسافرکشی کنم. هیچ منبع درآمد دیگری ندارم. من جوان هستم و مثل آقا سعید معروف و آقا سیدمحمد موسوی نیستم که در آخر راه باشم و بگویم پولم را از والیبال در آوردهام و اشکال ندارد میروم و یک سال هم همینطوری مفت برای پاس گرگان بازی میکنم. با این حال فدراسیون هر تصمیمیبگیرد من مجبورم آن را عملی کنم ولی خب اگر قطعی شود و من بخواهم به پاس گرگان بروم، لباس نظامیمیپوشم و به خدمت میروم.
حرف پایانی؟
امیدوارم این مشکل زودتر حل شود. من یک ورزشکار حرفهای هستم اما یک ماه و نیم است که دستم به توپ نخورده است. چند جلسه فقط وزنه کار کردم و بقیه اش هم هیچ چون دائماً در راه فدراسیون و گرگان بودم و علاوه بر این با این شرایط نمیشود تمرین کرد و جایی هم ندارم که تمرین کنم.