بوریس بکر
منبع: The Guardian
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

قهرمان سه دوره تنیس ویمبلدون که به دلیل کلاهبرداری در بریتانیا زندانی شده و پس از هشت ماه با حکم آزادی مشروط به آلمان دیپورت شده، در مصاحبه تلویزیونی آلمان توضیح داد که تجربه زندان او را باهوش‌تر و خاکی‌تر کرده است.

بوریس بکر، اسطوره تنیس آلمان، از ترس به قتل رسیدن در طول هشت ماه حبس در بریتانیا صحبت کرده، اما معتقد است که تجربه کلی از جمله غذای کم و نبود الکل یا سیگار، برای سلامتی او مفید بوده است.

بوریس بکر، قهرمان سابق ویمبلدون که به دلیل پنهان کردن ۲٫۵ میلیون پوند از دارایی‌هایش و اعلام ورشکستگی به دو سال و نیم زندان محکوم شد، پس از ۸ ماه به حکم آزادی مشروط به آلمان فرستاده شد. او نسبت به آخرین باری که در ماه آوریل در انظار عمومی ظاهر شد لاغرتر و سالم‌تر به نظر می‌رسید. او تقریبا یک هفته پیش برای اولین بار پس از آزادی از زندان و تبعیدش به آلمان، با شبکه تلویزیونی این کشور صحبت کرد.

بکر در مصاحبه‌ای احساسی که در آلمان پخش شد گفت که نسبت به زمانی که وارد زندان شده بود، باهوش‌تر و خاکی‌تر شده است. او با اعلام اینکه به دلیل غذای ناکافی ۷ کیلو وزن کم کرده، گفت: «برای اولین بار در زندگی‌ام احساس گرسنگی می‌کردم. همچنین نبود الکل هم به سلامتی من کمک کرده است.»

 او را بعد از ده روز که از ورودش به زندان گذشت، به تدریس ریاضی و زبان انگلیسی به سایر زندانیان واداشتند و این موضوع باعث تعجب خودش هم شده بود. «از خودم می‌پرسیدم که چطور باید انگلیسی را به افراد انگلیسی زبان آموزش داد؟» اما بکر در عین حال اعتراف می‌کند که دانش انگلیسی خودش آنقدر ضعیف بود که معنی خیلی از فحش‌ها و توهین‌هایی که زندانیان به ویژه در شب نثار یکدیگر می‌کردند را متوجه نمی‌شد.

او درس‌هایی از فلسفه هم آموخته بود و شروع به تدریس فلسفه به دیگر زندانیان کرد، همچنین اصول تناسب اندام را هم به آنها می‌آموخت.

زندان «وندزوُرث»

بکر به یاد می‌آورد که چطور سه مرد به نام‌های «جیک»، «راسل» و «بیلی» که در زندان برای شنیدن حرف‌ها و درد دل‌های زندانیان وقت می‌گذاشتند و به آنها در حل چالش‌های روزانه زندگی در زندان کمک می‌کردند، او را زیر بال و پر خود گرفته بودند. او گفت: «هرگز آنها را فراموش نمی‌کنم، آنها زندگی مرا نجات دادند.» وقتی بکر با یک قاتل محکوم در زندان درگیر شده و تهدید به مرگ شده بود، آنها مداخله کرده بودند. مرد بعدا عذرخواهی کرد و بکر با یادآوری آن روز احساساتی می‌شود: «او خود را روی زمین انداخت و پاهایم را محکم بغل کرد. او را بلند کردم و در آغوش گرفتم و به او گفتم که احترام زیادی برایش قائلم.»

بکر احساس رفاقتی را تجربه کرد که قبلا هرگز تجربه نکرده بود. در روز تولد ۵۵ سالگی‌اش در ۲۲ نوامبر، سه کیک شکلاتی هدیه گرفت و با بقیه زندانیان به اشتراک گذاشت. بکر همچنین گفت که نامه‌هایی که دوستان و هواداران برایش می‌فرستادند چقدر به بالا بردن روحیه او کمک کرده و تاکید می‌کند که تا کریسمس به تک تک آنها پاسخ خواهد داد. وقتی که از نامه سه صفحه‌ای رقیبش مایکل استیچ که او را در ست‌های مستقیم در فینال ویمبلدون ۱۹۹۱ شکست داده بود، صحبت کرد دوباره گریه‌ش گرفت.

او گفت که دیدارها سخت‌تر بود. زمانی که یورگن کلوپ، مربی لیورپول که او را دوست خوب خود می‌داند، تلاش کرده بود که ملاقاتی با او ترتیب بدهد، درخواستش رد شد چراکه ممکن بود امنیت کلوپ در خطر بیافتد. درخواست مربی سابق و ایجنتش یون تیریاک هم به همین دلیل سه بار رد شد.

بوریس بکر

در گزارشی که به همراه مصاحبه منتشر شد، آمده که تصمیم به دیپورت بکر پس از هشت ماه «به دلیل عدم وجود فضای کافی در زندان‌های بریتانیا» بوده است. در ادامه این بیانیه آمده است: «آنها خوشحال می‌شوند که با دیپورت کردن هر یک از زندانیان خارجی بتوانند از شر آنها خلاص شوند».

بکر توضیح داد که وقتی در ماه آوریل توسط قاضی تیلور در دادگاه سلطنتی ساوت‌وارک محکوم شد، چه اندوه شدیدی قلبش را فراگرفت. او گفت که در طول سه هفته بین دادگاه‌هایی که او را مجرم شناخته بودند در رفت و آمد بود و در آن مدت هرروز به کلیسای نزدیک خانه می‌رفت تا برای کاهش مجازاتش دعا کند.

او در دادگاه تنها دو بار به تنیسور بودن خود اشاره کرد و گفت که اعضای هیئت منصفه آنقدر جوان بودند که خاطره‌ای از سه بار قهرمانی او در ویمبلدون نداشتند. بکر معتقد بود که اگر او را می‌شناختند ممکن بود در تصمیمشان تاثیر داشته باشد و در مجازاتش تخفیف قائل شوند. وقتی وارد زندان شد آنقدر ترسیده بود که به گوشه‌ای خزید و جرات نگاه کردن به چشم‌های زندانیان را نداشت. اما بعد متوجه شد که بعضی از آنها او را شناختند: «او بوریس بکر است!»، اینجا بود که کمی خیالش راحت شد.

بکر با اشاره به مسائل مالی و جرم پنهان کردن دارایی‌هایش گفت که از زمانیکه از دهه ۱۹۸۰ شروع به کسب درآمد از تنیس کرده بود، به مسائل مالی توجه کافی نداشت. «هرگز به خاطر پول بازی نمی‌کردم. گاهی اوقات حتی فراموش می‌کردم پول جایزه‌ام را بردارم. پس از پایان دوران حرفه‌ای می‌خواستم مثل سابق زندگی کنم، اما درآمدم مانند سابق نبود. مالیات و طلاق و بچه‌ها هم اضافه شدند... و به یکباره متوجه شدم که درآمدم برای تامین هزینه‌هایم هم کافی نیست.»

او گفت که اگر حمایت چهار فرزندش و نامزدش لیلیان کاروالیو مونتیرو نبود، زنده نمی‌ماند. نامزدش در طول مصاحبه در انتظار او نشسته بود.

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی