قدیمیها میگفتند تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد. برای شناخت میزان مدیریت افراد لازم نیست کنار آنها باشید یا تخصص هر شغلی را داشته باشید، کافی است به حرفهایی که میزنند و رفتاری که میکنند نگاه کنید تا به پاسخ بقیه چراهای دیگر ذهنیتان هم برسید. همین فوتبال را به عنوان مثال نگاه کنید؛ دو تیم بزرگ این فوتبال اخیرا بعد از دههها به دستور دولت از مالکیت وزارت ورزش خارج و به نهادهای دیگری در مجموعه حاکمیت واگذار شدهاند. در همین جملات کاملا مشخص است که نه خانی رفته و نه خانی آمده و اختیاردار کماکان مجموعه حاکمیت بود و هنوز هم هست.
اما ببینید چطور برخی از چنین شرایطی استفاده می کنند. موسیالرضا حاجیبگلو -عضو و سخنگوی شورای شهر مشهد- گفت: شهرداری مشهد یکی از سهامداران اصلی بانک شهر است و میتوانم این را بگویم که ما این آمادگی را داریم که پرسپولیس را به مشهد بیاوریم. بانک شهر به عنوان یکی از اعضای اصلی کنسرسیوم بانکی که بیشترین سهم را دارد، به عنوان مالک باشگاه پرسپولیس محسوب میشود و قرار است هزینههای این باشگاه را پرداخت نماید.
برخورد اولیه همه ما فوتبالدوستان با این اظهار نظر دقایق طولانی بهت و حیرت و خیره شدن به افق است! فرقی هم نمیکند طرفدار کدام تیم باشیم، چند سالمان باشد یا کجا زندگی کنیم، سوادمان چقدر باشد و خلاصه اینکه چه شخصیتی داشته باشیم، در مواجهه با این جملات واکنش اولیه همه همین است. اما بعد از این بهت طولانی خیل سوالات است که به ذهنمان سرازیر میشود. حال بسته به هر فرد، ترتیب این سوالات متفاوت است اما ماهیت و معنای آنها تقریباً یکی است!
مثلاً اینکه فرض کنیم شما ثروتی از پدرتان به ارث رسیده و اختیار پولتان را دارید و میروید سهام یک بیمارستان را میخرید. آیا فردای آن روز لباس پزشکان را پوشیده و به اتاق عمل میروید تا جراحی کنید؟ آیا صرف داشتن پول به شما تخصص هر کاری را میدهد؟ باز بیایید فرض کنیم که پول متعلق به خودتان است و میروید پل خواجو یا برج میلاد را میخرید؛ آیا چون منزل شما در مشهد است میتوانید ملک شخصیتان را به منزلتان در مشهد منتقل کنید؟
بیایید کمی دقیقتر شویم؛ از چه ذهنی برمیآید که حتی تا همین حد تفکیک قائل نباشد که ارزش برخی چیزها به تمام ماهیت وجودی آنها از جمله جغرافیا هست؟ مثلا ۱۰۰۰ متر زمین در همه جای ایران ۱۰۰۰ متر زمین است اما ۱۰۰۰ متر زمین در زعفرانیه تهران قیمتی چند برابر ۱۰۰۰ متر زمین در حومه مشهد دارد! پرسپولیس در تهران تیمی بزرگ محبوب و پرطرفدار است. در تمام شهرهای ایران ما پرسپولیس داریم، استقلال هم داریم، چرا کسی برای مالکیت پرسپولیس و استقلال شهر خود سر و دست نمیشکند؟ اگر پرسپولیس را به شهری دیگر ببرید آیا باز هم پرسپولیس خواهد بود؟
از پیامد هر کدام این سوالات میتوان به دهها سوال دیگر رسید، مثلا اینکه این آقایان چرا برای شهر و دیار خود آستین بالا نمیزنند و تیمی درست نمیکنند که خود مالک و صاحب اختیار آن باشند و پزش را به همه بدهند؟ چرا منتظرند تا مال شخص دیگر بی صاحب بماند و تصاحبش کنند؟ اما بیایید برگردیم به همان اول خط، اینکه اصل این پول که با آن پرسپولیس را خریدهاند متعلق به شخص نیست! متعلق به بیت المال است و مسئولان در قبال آن مسئولند. آیا ایشان میتواند پول شهرداری مشهد را به هر طریق و هر شکل، هرجا که دلش خواست هزینه کند؟
در این فقره بانک شهر تنها یکی از بانکهایی است که مالک ۸۵ درصد سهام پرسپولیس شدهاند. خود بانک شهر هم سهامدار و سرمایهگذار دیگر به جز شهرداری مشهد دارد! آیا از فردا تمام آنها میخواهند پرسپولیس را به شهر و روستای خود ببرند؟ سایر بانکها چه؟ به هر کدام یک میلیمتر از پیراهن تیم نمیرسد!
و ختم ماجرا، تصور کنید این بندگان خدا هنوز ریالی نداده اینجور از مردم و پرسپولیس طلبکارند! وای به وقتی که دوزار هم از بیتالمال خرج فوتبال کنند، چه شود! اما حق بدهید که چرا باید از این نوع نظرات بترسیم، اینجا قهرمان آسیا را بردند همدان و دو ساله محو شد، خدا به نایب قهرمان آسیا رحم کند! اینجا تا نباشد چیزکی، مردم نگویند چیزها....
کلمه ابن الوقت را انگار از روی این بزرگواران ساختهاند که باربط و بیربط میخواهند از هر آب گلآلودی ماهی گرفته و خود را سر زبانها بیندازند. داستانهایی که شاید هیچ نانی برای ما و دیگران و حتی مجموعه خود این افراد نداشته باشد اما برای خود این افراد حسابی آب دارد که اتفاقا آن را به آسیاب دشمن میریزند! اگر شک دارید سری به ایران اینترنشنال بزنید!
بیشتر بخوانید: واکنش تند سازمان لیگ به تصمیم مهم پرسپولیس برای بازی با سپاهان