به گزارش خبرورزشی، از روزی که کیلیان امباپه تحت تاثیر مشاوره های حقوقی کاگزاران اقتصادی خود، سهام کان را خرید و مالک این باشگاه فرانسوی شد، اوضاع برای او و کان، خوب پیش نرفت!
یادداشتی از یان هربرت در روزنامه دیلی میل منتشر شده که نویسنده به امباپه حمله کرده است. مهم نیست طرفدار امباپه هستید یا نه، این نوشته را حتما بخوانید! یان هربرت می نویسد؛
تابستان گذشته در پاریس بودم که با ژرژ، هوادار باشگاه کان، آشنا شدم. او مطمئن بود که باشگاهش که تازه از سوی کیلیان امباپه خریده شده بود، در آستانه دگرگونی بزرگی قرار دارد. از نظر او، این تحول حتی از دیدار تاریخی کان برابر رئال ساراگوسا در جام یوفای ۱۹۹۲ هم مهمتر بود.
روزنامه لوموند هم نگاهی خوشبینانه داشت. گزارشهایی از کارشناسان مالی منتشر کرد که میگفتند امباپه با خرید ۸۰ درصد سهام باشگاه و پرداخت بخشی از بدهیها میتواند نیرویی مثبت باشد. مبلغ خرید بین ۱۵ تا ۲۰ میلیون یورو بود. همه چیز امیدوارکننده به نظر میرسید.
امباپه همزمان در شرکت الکترونیکی «لووه»، تیم فرانسوی قایقرانی «SailGP» و شرکت مدیریت تصویر شخصیاش –که عمدتاً روی برند خودش تمرکز دارد– سرمایهگذاری کرده بود. آیا نمیشد انتظار داشت این برند پرزرقوبرق، بازیکنان بهتر و اسپانسرهای قویتری را جذب کند و باشگاهی را که فصل قبل نزدیک صعود به پلیآف بود، یک پله بالاتر ببرد؟
اما اتفاقات مسیر دیگری را نشان دادند. یان مویلا، بازیکن سابق تیم ملی فرانسه، در ۳۴ سالگی به تیم پیوست، ولی فصل برای کان فاجعهبار بود: سقوط به دسته سوم برای نخستینبار در ۴۱ سال گذشته. آنها سه مربی عوض کردند. اولینشان نیکولا سئوب بود، اسطورهای بومی.
همزمان، ورود امباپه به رئال مادرید هم با تأخیر مواجه شده و او تنها یکبار در باشگاه جدیدش ظاهر شده. در همین میان، اداره امور باشگاه کان را به مادرش، فیضا لاماری، سپرده است.
اگرچه تصمیمی قابل درک به نظر میرسد، اما حرفهای اخیر خانم لاماری از تردید عمیق او در میانه راه حکایت دارد. او هفته گذشته گفت:
«شب بازیها دلم نمیخواست بروم. با فروتنی به کیلیان گفتم که ما لایق اینجا نیستیم. باید بفهمی کی باید کنار بکشی.»
این حرفها برای هواداران وفادار کان که ۱۷ هزار نفرشان برای آخرین بازی فصل به ورزشگاه آمده بودند، ناامیدکننده بود. روی دیوار ورزشگاه نوشتهاند:
«با تواضع میگوییم: شما لایق ما نیستید.»
ژرژ، همان هوادار قدیمی، در پیامی برایم نوشت: «هیچچیز آنطور که گفته بودند نشد. نه امباپه را دیدیم، نه آنچه وعدهاش را داده بودند.»
این ارزیابی تلخی است که حالا بسیاری از باشگاههایی را درگیر کرده که به طمع سرمایهگذاری ستارهها، خود را به آنها سپردهاند.
لوکا مودریچ اکنون سهامدار اقلیت سوانزی سیتی است. موسی دمبله در حالی که در عربستان بازی میکند، بخشی از یک گروه سرمایهگذار در باشگاهی در لیگ لیتوانی شده. انگولو کانته مالک باشگاه بلژیکی ویرتون است. سادیو مانه باشگاهی در دسته چهارم فرانسه خریده و ژردان شقیری هم سهامدار تیمی در لیگ پایین سوئیس است.
جالب اینکه بیشترشان خانوادهشان را هم وارد بازی کردهاند. شقیری با برادرش در راپرزویل-یونا دیده میشود. خانواده مانه در کنار او به بورژ میآیند. کانته دوستان قدیمیاش را به هیاتمدیره باشگاه آورده؛ کسانی که تجربهای در فوتبال ندارند.
برخی ایجنتها میگویند انگیزه این سرمایهگذاریها بیشتر معافیت مالیاتی است. یکی از آنها میگوید:
«همه میخواهند سهمی از کیک داشته باشند. حتی اگر هیچ مهارتی در اداره باشگاه نداشته باشند.»
برای کسانی که رؤیای مالکیت امباپه یا حتی رونالدو را دارند –کسی که بارها شایعه خرید والنسیا پیرامونش بوده– این یک هشدار است.
دلیل موفقیت مالکان آمریکایی در فوتبال اروپا این است که آنها مدیران حرفهای هستند. معمولاً از دنیای کسبوکار میآیند و عادت دارند با بودجههای محدود کار کنند.
فایننشیال تایمز این هفته نوشت: «اداره باشگاه فوتبال نیاز به انضباط، شناخت عدد و رقم و برنامهریزی بلندمدت دارد.» چیزی که در پروژه امباپه در کان دیده نمیشود.
مادر امباپه حالا در آستانه حضور در لیگ نیمهحرفهای فرانسه قرار دارد. سومین مربی هم در آستانه اخراج است و بودجهها رو به کاهش. او گفته: «ما نمیخواهیم برویم!» این حرف بیشتر نگرانکننده است تا دلگرمکننده.
روزهای خوش بازی با ساراگوسا به خاطره تبدیل شدهاند. نتیجه امسال روشن است:
وقتی ستارههای فوتبال با وعدههای رنگارنگ و پول زیاد میآیند، باید با احتیاط کامل از آنها استقبال کرد – یا اصلاً استقبال نکرد.