خبرورزشی | در فوتبال، تنها یک تیم جام میبرد، اما موفقیت واقعی فراتر از قهرمانی تعریف میشود. در این میان، بازسازی هویت و ایجاد هیجان دوباره در دل هواداران، شاید مهمترین دستاورد هر مدیری باشد. لاپورتا در دومین دورهاش بر صندلی ریاست بارسلونا، همین مسیر را پیمود. او باشگاهی را تحویل گرفت که در مرز فراموشی بود؛ سکوهایی خالی، تیمی بیحس، و فضایی بیاعتماد. با وجود اشتباهات و تصمیمهای پرریسک، او موفق شد بار دیگر امید را به نیوکمپ – یا حالا مونتجوییک – بازگرداند. هوادارانی که در میلان ایستاده تشویق کردند، و جشنشان را با شکستن رکورد حضور در ورزشگاه داخلی کامل کردند، نشان دادند که گاه، بزرگترین پیروزی، خودِ بازگشت است؛ حتی اگر جامی در کار نباشد.
در دنیای فوتبال، پیروزی استثناست!
در هر رقابتی، تنها یک تیم جام را بالای سر میبرد. باقی باشگاهها، دیر یا زود، از مسیر قهرمانی کنار میروند. از همینرو، در ورزش، درک موفقیت بهعنوان مترادف قهرمانی، خطاست. حتی در بدترین فصلها نیز، پیروزیهای کوچکی برای جشن گرفتن وجود دارد.
در مورد مدیریت لاپورتا در دومین دوره ریاستش بر باشگاه بارسلونا، بسیار نوشته، بحث، تحسین، نقد و تحلیل شده است. هر کسی بنا به دیدگاهش، در زمان ارزیابی نهایی، کفهی ترازو را بهسویی سنگین خواهد کرد. اما تنها واقعیت انکارناپذیر – در حالیکه کمی بیش از یک سال به پایان دوران ریاست او باقی مانده – این است که، همانند همه رؤسای باشگاه، او هم اشتباهاتی داشته و هم تصمیمهای درستی گرفته است. اعضا و رسانهها وظیفه دارند بهدرستی از اشتباهات انتقاد کنند، اما باید موفقیتها را نیز تحسین کنند.
این هفته، بارسلونا به آنچه به باور من، بزرگترین دستاورد «خوان» از زمان بازگشتش به دفتر ریاست در مارس ۲۰۲۱ است، دست یافت. او باشگاهی را تحویل گرفت که نهتنها شور و شوق ایجاد نمیکرد، بلکه حتی نوعی بیتفاوتی به همراه داشت. تیمی که نه میبرد و نه احساسبرانگیز بود – نه برای خوب، نه حتی برای بد.
میانگین حضور تماشاگران در نیوکمپ طی فصل ۲۰۲۱-۲۲، تنها ۵۳,۹۸۲ نفر بود. در دیداری برابر آلاوس، با سرمربیگری موقت سرجی بارخوان – در فاصلهی بین اخراج کومان و ورود ژاوی – تنها ۳۷,۲۷۸ تماشاگر به استادیوم آمدند. البته، آن فصل با محدودیتهای کرونایی آغاز شد، اما این محدودیتها تا سپتامبر بهپایان رسید، و باقی فصل بدون محدودیت ادامه یافت.
بهرغم تمام انتقادهایی که نسبت به فروش بخشی از داراییهای باشگاه در ازای پول کوتاهمدت وجود دارد، من صادقانه باور دارم که لاپورتا در تابستان ۲۰۲۲ چارهای جز فعالکردن «اهرمها» نداشت. بارسلونا در آستانهی تبدیل شدن به باشگاهی بیتفاوت در چشم فوتبال دنیا بود – و این میتوانست آغاز پایان باشد.
ماجرا تنها تقویت تیم نبود. هواداران بارسا نیاز به امید تازه داشتند؛ ستارگانی چون کونده، لواندوفسکی یا رافینیا. آیا برخی خریدها – مثلاً خرید مهاجم لهستانی با ۳۳ سال سن به مبلغ ۴۵ میلیون، یا وینگر برزیلی به ۶۰ میلیون – بیشازحد گران بودند؟ شاید در آن زمان چنین به نظر میرسید. اما امروز دیگر آنچنان هم گران نمینمایند.
با این حال، فارغ از این موارد، باشگاه باید شروع به ساختن روایتی تازه میکرد؛ روایتی برای بازگشت به مرکز معادلات فوتبال سطح بالا. لاماسیا – که مدتهاست با دقت پرورش یافته – ادامهی مسیر را تضمین کرد.
این هفته با سیل هواداران بارسا در خیابانهای میلان آغاز شد؛ هوادارانی که با وجود حذف تلخ از لیگ قهرمانان، به تیمشان افتخار میکردند. و هفته با پیروزی برابر رئال مادرید پایان یافت؛ پیروزیای که عملاً قهرمانی در لالیگا را قطعی کرد، آن هم در حالیکه رکورد حضور در ورزشگاه مونتجوییک شکسته شد (۵۰,۳۱۹ تماشاگر).
فراتر از نتایج، همهچیز پیرامون این دو رویداد، نشان میدهد که لاپورتا روند بازسازی را بهپایان رسانده است. بله، گاه شفافیتی که از هر مدیر ارشد انتظار میرود، وجود نداشته. بله، بازی کردن در مرزهای پرریسک، گاهی دردسرساز شده. بله، نبود مدیران اجرایی سطح بالا در برخی حوزهها نگرانکننده است. و نباید چشم بر این نواقص بست. اما بارسلونا دوباره به حسرت اروپا بدل شده – و این، از هر جامی ارزشمندتر است.