به گزارش خبرورزشی، جیانلوئیجی بوفون بار دیگر ترجیح نداد در سایه بماند. یا بهبیان بهتر، حاضر نشد در منطقه امن خودش پنهان شود.
مدیر ورزشی و سرپرست تیم ملی ایتالیا این بار هم پیشقدم شد و صریح و بیپرده از انتخابی مهم دفاع کرد؛ آنهم درست در روزی که رینو گتوزو بهعنوان سرمربی جدید آتزوری معرفی شد—کسی که بوفون از مدتها قبل، و بهویژه پس از پاسخ منفی کلودیو رانیری، از او قاطعانه حمایت کرده بود.
در واقع، بوفون شنبهشب، چند ساعت پیش از اطلاعیه رسمی فدراسیون، از این انتخاب خبر داده بود؛ حرکتی که نشانهای آشکار از میزان دخالت، ایمان و مسئولیتپذیری او در این پروژه بود.
او تأکید کرد: «این تصمیم حاصل مشورت جمعی بود—همراه با رئیس فدراسیون و دیگر اعضای آن. در این سطح، مسئله انتخاب "بهترین مربی" نیست، بلکه باید کسی را انتخاب کرد که با شرایط فعلی تیم همخوانی داشته باشد. و اکنون دقیقاً زمان درستی برای سپردن تیم به گتوزو بود.»
اما این فقط یک انتخاب فنی نبود؛ بلکه نقطه عطفی برای مسیری است که به جام جهانی ختم میشود. بوفون گفت: «بله، تصمیمی سنگین بود. اما مسئولیتی است که آگاهانه پذیرفتم. اگر در آینده معلوم شود که اشتباه کردهام، حاضر به کنارهگیری هستم. من همیشه وقتی به چیزی باور دارم، از آن دفاع میکنم. اما اگر اشتباه کنم، باید عواقبش را هم بپذیرم.»
سخنی شفاف، که میزان باور بوفون به گتوزو را نشان میدهد—با این پیام ضمنی که در صورت ناکامی آتزوری در صعود به جام جهانی، او مسئولیت را بهتنهایی خواهد پذیرفت. البته با شوخی هم همراه بود: «قراردادم همیشه تا ژوئن است، پس نمیتوانم استعفا کنم، چون خودش تمام میشود!»
پیداست که او و گتوزو پیمانی ناگفته اما قدرتمند برای احیای تیم ملی بستهاند—دو قهرمان جامجهانی ۲۰۰۶، اکنون در تلاش برای جلوگیری از سومین غیبت پیاپی ایتالیا در جام جهانی.
از همان تابستان پس از یورو ۲۰۲۴ روشن بود که نقش بوفون در تیم ملی تغییر کرده و پررنگتر شده است. انتصاب او بهعنوان مدیر ورزشی، در کنار سرپرستی تیم، نشانهای بود که چیزی در راه است—و همانطور که انتظار میرفت، حالا میبینیم که او مثل یک مدیر فنی واقعی، نام گتوزو را شخصاً به گراوینا پیشنهاد داده است. بوفون دیروز بدون تردید از این انتخاب دفاع کرد.
او توضیح داد: «رینو را فقط بهخاطر رفاقت انتخاب نکردم، بلکه بر مبنای عملکردش در مربیگری. هر بار که با یوونتوس مقابل تیمهایش قرار میگرفتیم، بازی دشواری بود. چه میلان و چه ناپولی، تیمهای او نظم و هویت داشتند و آثار کار و تفکر روی زمین مشخص بود. وقتی در زمین هستی، خیلی زود میفهمی که تیم دست چه مربیای است. رینو ویژگیهای واضحی دارد: فداکار، مصمم و جنگنده. اینها کلیشه نیست، واقعیت است. اما مهمتر اینکه او دوازده سال مربیگری کرده و تجربهاش تنها در ایتالیا نبوده؛ در اروپا هم کار کرده و بهوضوح خواسته که رشد کند، یاد بگیرد و پیشرفت داشته باشد. گفتن اینکه فوتبال رینو فقط بر تعصب استوار است، ظلم به اوست—مثل برچسب زدن به یک انسان و نادیده گرفتن واقعیات. برای همین هم تحسین لوئیس انریکه از او برایم منطقی و قابلتقدیر است.»
بوفون خوب میداند که ماه سپتامبر میدان تعیینکنندهای خواهد بود. جایی برای اشتباه نمانده است. او حالا با مسئولیتی دوچندان، نهفقط کنار زمین بلکه در پشت صحنه نیز برای نجات آتزوری وارد میدان شده—و با او، رینویی که این بار نه با فریاد، بلکه با برنامه و بلوغ تاکتیکیاش آمده تا تاریخ را عوض کند.