تماشای یک سریال مثل رفتن به یک خانهی دوم است؛ جایی که آدمهایش آشنا میشوند و داستانهایش در ذهنمان ماندگار.
در دنیای گستردهی سینما و تلویزیون و پلتفرمهای آنلاین، صدها سریال ساخته شدهاند، اما فقط تعداد محدودی توانستهاند به آثار ماندگار و تاریخی تبدیل شوند. سریالهایی که فراتر از سرگرمی و بازی فکری صرف بودهاند و بخشی از فرهنگ عمومی جهان را شکل دادهاند، این سریال با چالش هایی که برای فکر ایجاد می کردند به مانند یک بازی فکری برای مخاطبین عمل می کردند.
در ادامه با هم به سراغ ۱۰ سریال برتر تاریخ میرویم؛ آثاری که هرکدام در زمان خود انقلابی به پا کردند و هنوز هم دربارهشان صحبت میشود.
۱. بازی تاجوتخت (Game of Thrones) – ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۹
وقتی صحبت از سریالهای عظیم و پرطرفدار میشود، اولین نامی که به ذهن میآید «بازی تاجوتخت» است. سریالی که با اقتباس از رمانهای جرج آر.آر. مارتین ساخته شد و بهسرعت به یک پدیدهی جهانی تبدیل گشت.
داستان در سرزمینی خیالی به نام وستروس جریان دارد؛ جایی که خاندانهای بزرگ برای دستیابی به تخت آهنین با هم رقابت میکنند. ترکیب سیاست، خیانت، عشق، جنگ و حتی اژدها باعث شد که این سریال یکی از بزرگترین تولیدات تاریخ تلویزیون لقب بگیرد.
هرچند فصل پایانی بحثبرانگیز بود، اما نمیتوان انکار کرد که «بازی تاجوتخت» برای همیشه استانداردهای سریالسازی را تغییر داد.
۲. بریکینگ بد (Breaking Bad) – ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۳
اگر بخواهیم سریالی را مثال بزنیم که مفهوم «تحول شخصیت» را به شکلی بینقص نشان داده، بدون تردید «بریکینگ بد» است. داستان دربارهی والتر وایت، معلم شیمی سادهای است که وقتی با سرطان و مشکلات مالی روبهرو میشود، وارد دنیای تبهکاران میگردد و کمکم به یکی از بیرحمترین قاچاقچیان مواد مخدر تبدیل میشود.
این سریال فقط قصهای جنایی نیست؛ یک کاوش روانشناسانه دربارهی انسان و مرز باریک میان خیر و شر است. بازیهای بینظیر برایان کرانستون و آرون پال، به همراه کارگردانی و فیلمنامهی دقیق، باعث شدند «بریکینگ بد» یکی از ماندگارترین سریالهای تاریخ شود.
۳. سوپرانوها (The Sopranos) – ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۷
قبل از «بریکینگ بد» و «بازی تاجوتخت»، این «سوپرانوها» بود که نشان داد تلویزیون میتواند به اندازهی سینما عمیق و هنری باشد. داستان دربارهی «تونی سوپرانو» است؛ رئیس مافیایی که علاوه بر مدیریت خانوادهی جنایتکارش، باید با بحرانهای روانی و مشکلات خانوادگی هم دستوپنجه نرم کند.
ترکیب خشونت و روانشناسی، باعث شد این سریال نه فقط یک درام مافیایی، بلکه تصویری پیچیده از انسان مدرن باشد. بسیاری معتقدند بدون «سوپرانوها» اصلاً عصر طلایی سریالها شکل نمیگرفت.
۴. فرندز (Friends) – ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۴
گاهی یک سریال نه بهخاطر پیچیدگی داستان یا جلوههای ویژه، بلکه بهخاطر حس و حال صمیمانهاش محبوب میشود. «فرندز» نمونهی کامل این موضوع است. داستان شش دوست جوان در نیویورک، سالهاست که دل میلیونها نفر را برده است.
این سریال پر از لحظات خندهدار، دیالوگهای ماندگار و شخصیتهایی است که هرکدام تبدیل به نماد فرهنگ پاپ شدهاند. فرندز نشان داد که گاهی سادهترین روایتها، عمیقترین اثر را روی مخاطب میگذارند.
۵. دفتر (The Office) – ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۳
سبک «موکومنتری» یا مستندنما با سریال «دفتر» به اوج محبوبیت رسید. داستان یک شرکت کاغذی و کارمندان عجیب و بامزهاش، ترکیبی از طنز و واقعیت زندگی کاری را به تصویر میکشد.
استیو کارل در نقش «مایکل اسکات» یکی از ماندگارترین شخصیتهای کمدی را خلق کرد. این سریال به ما یاد داد که حتی در محیط خشک و یکنواخت اداری هم میتوان لحظات ناب انسانی و کمدی پیدا کرد.
۶. سیمپسونها (The Simpsons) – از ۱۹۸۹ تا امروز
هیچ فهرستی از سریالهای برتر بدون اشاره به «سیمپسونها» کامل نمیشود. این انیمیشن پرطرفدار بیش از سه دهه است که با طنز تیز و نگاه انتقادیاش به جامعه، سیاست و فرهنگ آمریکا، به یکی از تاثیرگذارترین آثار تاریخ تلویزیون تبدیل شده است.
شخصیتهایی مثل هومر، مارژ، بارت و لیزا حالا بخشی از فرهنگ جهانی هستند. طنز سیمپسونها در عین خندهدار بودن، همیشه نکات جدی و فلسفی در خود دارد.
۷. تاج (The Crown) – ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۳
سریال «تاج» روایت زندگی ملکه الیزابت دوم و تحولات بریتانیا در دهههای مختلف است. ترکیب تاریخ، سیاست و درام خانوادگی باعث شده این سریال توجه طیف وسیعی از مخاطبان را جلب کند.
بازیهای درخشان بازیگران و طراحی صحنه و لباس بینقص، «تاج» را به یک اثر هنری تمامعیار تبدیل کرده است. این سریال بیش از آنکه صرفاً دربارهی سلطنت باشد، دربارهی فشار قدرت و بار مسئولیت است.
۸. شرلوک (Sherlock) – ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۷
بندیکت کامبربچ در نقش «شرلوک هولمز» و مارتین فریمن در نقش «جان واتسون» دوباره شخصیتهای کلاسیک سر آرتور کانن دویل را زنده کردند، اما این بار در دنیای مدرن لندن.
«شرلوک» با روایتهای هوشمندانه، کارگردانی سریع و معماهای پیچیده، به یکی از محبوبترین سریالهای معمایی قرن ۲۱ تبدیل شد. این سریال ثابت کرد شخصیتهای کلاسیک هنوز هم میتوانند با زبان جدید، مخاطبان امروزی را شیفته کنند.
۹. خانه کاغذی (La Casa de Papel) – ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱
این سریال اسپانیایی بهطور غیرمنتظرهای جهان را تسخیر کرد. داستان گروهی از سارقان با ماسکهای نمادین و نقشههای پیچیده، ترکیبی از هیجان، درام و سیاست است.
«خانه کاغذی» نهفقط یک داستان سرقت بود، بلکه تبدیل به نمادی از مقاومت و مبارزه با نظامهای قدرت شد. موسیقی و شخصیتهای کاریزماتیک سریال، آن را به یک پدیدهی فرهنگی جهانی تبدیل کرد.
۱۰. چرنوبیل (Chernobyl) – ۲۰۱۹
این مینیسریال پنجقسمتی یکی از تکاندهندهترین بازآفرینیهای تاریخی است. داستان فاجعهی نیروگاه هستهای چرنوبیل در سال ۱۹۸۶، با جزئیات و دقت بالا روایت میشود.
قدرت این سریال در این است که فقط یک تراژدی علمی یا سیاسی را نشان نمیدهد، بلکه به شجاعت و فداکاری انسانها در برابر دروغ و بیمسئولیتی میپردازد. تماشای چرنوبیل تجربهای است که بعد از پایان، مدتها در ذهن باقی میماند.
چرا این سریالها برترند؟
با وجود هزاران سریال ساختهشده، چرا این ۱۰ سریال همیشه در فهرست برترینها دیده میشوند؟ دلایل مشترکی وجود دارد:
-
شخصیتهای عمیق و واقعی: همهی این سریالها شخصیتهایی دارند که انگار از دل زندگی واقعی بیرون آمدهاند.
-
داستانسرایی قدرتمند: روایتهای پیچیده و چندلایه باعث شده بینندهها ساعتها دربارهی داستانها بحث کنند.
-
تأثیر فرهنگی: این سریالها فراتر از تلویزیون، وارد فرهنگ عمومی و حتی زبان روزمرهی مردم شدهاند.
-
نوآوری: هر کدام در زمان خود مرزهای تلویزیون را جابهجا کردهاند؛ چه از نظر تکنیک، چه از نظر محتوا و یا حتی تعیین پارامترهای مد و زیبایی.
جمعبندی
سریالها تنها برای سرگرمی ساخته نمیشوند؛ آنها پنجرههایی به دنیای دیگرند. از جهان خیالی وستروس تا خیابانهای جنایی نیوجرسی، از خندههای بیپایان فرندز تا تراژدی چرنوبیل، هرکدام بخشی از زندگی ما را تشکیل دادهاند.
این ۱۰ سریال، نهفقط آثار هنری، بلکه تجربههایی انسانیاند. تجربههایی که نشان میدهند داستانگویی هیچ مرزی ندارد و همیشه راهی برای لمس قلبها وجود دارد.