در ادامه متن سایت باشگاه پرسپولیس را می خوانید:
کرونا بود، گلزن پرسپولیس نبود اما قلب شیر همراه سرخها بود تا بازی با النصر عربستان هم به یکی از آن خاطرات دراماتیک تبدیل شود. آن شب نمیدانستیم بیشتر باید از نتیجه خوشحال باشیم یا از خوشحال نشدن دیگران.
یکی از خوبیهای پرسپولیسی بودن این است که حماسه و خاطرات دراماتیک برای نقل کردن بسیار خواهی داشت. یکی از آنها مربوط به ۵ سال پیش از این است. روز ۱۲ مهر ۱۳۹۹ دل توی دل هیچکس نبود. قبل بازی کم نبودند آنهایی که خوشحال بودند. به تعبیر خودشان، گل را به پرسپولیس زده بودند. تازه ایمیل کردن را یاد گرفته بودند و البته که بعد بازی هم سنگ تمام گذاشتند ولی نمیدانستند چه چیزی را در وجود این تیم بیش از پیش زنده میکنند.
عیسی آلکثیر، تازه به پرسپولیس آمده و در لیگ قهرمانان خوش درخشیده بود. ظهور گلزنی قهار را نوید داد ولی همه چیز به یکباره تیره و تار شد. یک شادی گل همیشگی و معمولی که بارها و بارها اتفاق افتاده بود به گونه دیگری تعبیر شد. یعنی کاری کردند تا به گونه دیگر تعبیر شود. قبل از بازی با النصر عربستان حکم آمد که محروم است. شاید بسیاری را به یاد محرومیتی انداخت که تقریبا سه سال قبل از آن در آستانه بازی با الهلال دچارش شده بودیم. شاید هم آن تجربه به کار آمد تا پرسپولیس این بار با انگیزههایش از یک تهدید، فرصت بسازد.
بیشتر بخوانید: کتک زدن و خفه کردن صدای هوادار به جای پذیرش اشتباهات متعدد؛ فرمول زشت برای ماندن در پرسپولیس
پرسپولیس، آن دوره لیگ قهرمانان را خوب شروع نکرده بود ولی حالا قصد توقف نداشت. در دو بازی ابتدایی یک شکست و یک تساوی رقم خورد. بعضی شاید شانس صعود از مرحله گروهی را ضعیف میدانستند ولی پرسپولیس بازی را به سود خود تغییر داد.
سرخها آن شب با قلبشان بازی میکردند. دهها میلیون قلب دیگر دل به دل آنها داده بودند. همیشه همین است ولی گاهی همه چیز به طرز عجیبی با یکدیگر هماهنگ میشود. توضیحش آسان نیست ولی در سرزمین شیرهای سرخ، زیاد اتفاق میافتد. حداقل در این ده سال گذشته بارها آن را تجربه کردهایم. برای همین است که بسیاری از ما باور داریم؛ کار پرسپولیس، کار دل است.
آن شب هواداران و تیم زخم خورده از یک ناجوانمردی، فقط یک چیز میخواستند. این که پیروز آن یک بازی باشند. موضوع، تیم مقابل نبود که اتفاقا خیلی خوب هم بازی کرد. موضوع تنها حضور در فینال نبود. فقط نمیخواستیم با ناکامی ما، ناجوانمردی پاداش بگیرد. یکی از آن شبها و روزهایی بود که «انگیزه»هایمان از «هدف»هایمان پیشی گرفته بود و ما را پیش برد.
وقتی هم النصر ابتدا روی یک ضربه پنالتی پیش افتاد میتوانستی احساس کنی این پایان کار نیست. وحید امیری در یک صحنه با سماجتی خاص، توپ را از دست بازیکن النصر خارج میکند. بشار رسن از راه میرسد. بهترین فرصت برای او تا پنالتی دقایقی قبل را جبران کند. یک ارسال دقیق و عالی که با پرواز و ضربه سر ستودنی مهدی عبدی همراه شد و گل تساوی رقم خورد.
وقتی به ضربات پنالتی رسیدیم چه حال عجیبی بود ولی این بار قرار بود ضیافت پنالتیها به یکی از ماندگارترین خاطرات تبدیل شود. بچهها آن قدر خوب مینواختند که جونز استرالیایی، درون دروازه هر قدر هم خوب عمل میکرد چارهای جز رقصیدن به ساز آنها نداشت. سر آخر شد آن چه که باید میشد. حامد لک یک پنالتی را مهار و پرسپولیس با ضربه بعدی کار را یکسره میکند.
اینجا را هم بخوانید: خشم پیروانی از بیخیالی خرید پرحاشیه پرسپولیس