خبرورزشی/اردشیر لارودی؛ از اشتباهاتى که «امیر» و تیمش کمتر مرتکب مىشد، یا هیچوقت دانسته و از روى عمد، به سوى آن نمىرفت، یکى هم حداکثرطلبى پرریسک بود! یا همه را و یا هیچ را.
امیر و تیمهایش، قدر «تکامتیاز»ها را مىدانستند و اگر کسب پیروزى و اندوختن هر ۳ امتیاز، ناممکن مىنمود، خود را با خطر باخت مواجه نمىکردند، قید یک تساوى را نمىزدند!
درست مثل همین حالا که سپاهان، مىداند و بهتر از همیشه هم مىداند که حفظ نتیجه تساوى، برابر استقلال، چقدر برایش اهمیت داشت و گل دقیقه ٩٧ پاتوسى، چه تأثیرى در روزهاى آینده جدول لیگ خواهد گذاشت! شاید در حد قهرمانى!
سپاهان، در ورزشگاه خالى از تماشاگرى که نه خانه سایپا محسوب مىشد و نه خانه زردپوشان اصفهانى، بازى را پرفشار و با پرسینگ در همه پهناى زمین آغاز کرد! سپاهان، به خط حمله اش، تا مىشد عرض داد و بازى مردان دایى را باز کرد! باز-باز! شکننده! استفاده از توپهاى دوم و سوم، مهمترین حربه امیر، براى یک برد پرگل و یک پیروزى ٥ گله بود!
سپاهان، بازى دشوار هفته ٢٦ را برد و ارزش دو امتیازى را که به استقلال داد، بیشتر فهمید!
قائدى، رفت و زد
استقلال به روند حرکتى خود ادامه داد! ماشینسازى، اول پایاپا، سپس نابرابر و سرانجام «بازى را باخته» بازى کرد و مغلوب «تکفرصت» و فرصتطلبى یاران شفر شد! گل زدن مهدى قائدى، نشان از دید خوب و خوب دیدن نیمکتنشینان استقلال دارد که رفت و زد!
استقلال، هم خودش دید و همه به همه فهماند که مىتوان شمارى قابل توجه از عناصر بازى خود را نداشت و بهجایشان، با شمار دیگرى بازى کرد و برنده! استقلال، حالا «این» قدرت را هم دارد که در روزى که خوب بازى نمىکند، برنده شود!
استقلال، کمکم یاد مىگیرد که براى برنده شدن، باید برندهوار به میدان رفت و باید با روحیه «برنده»ها و با عزم «برندگى»، حتى زیر فشار رفت و حتى تاب و طاقت فشار حریفان را داشت!
استقلال، دوباره دارد مىفهمد که «تیم» بودن و تیمیت «داشتن»، مهمتر از پرمهره بودن است! شفر به مردانش، با چنگ و دندان مبارزه کردن را در واقع مىآموزد!
برانکو، گفتنىها را گفت
پرسپولیس چرا برابر ذوبآهن، بازى متفاوتى را دنبال مىکرد؟ علیپور، از متن- و حتى از حاشیه- بازى پرسپولیس دور و در دقایقى خیلى دور تا حدودى حذف شده بود!
«خود» را خواستن و «خود» را دیدن و در نقش قهرمان روز ظاهر شدن، چرا اینهمه در تیم برانکو، مجال بروز و میدان حضور پیدا مىکرد؟ بازى سرشار از امتیاز و فایدهمند مهدى ترابى، چرا بىفایده و ابتر، به جایى نمىرسد؟
پرسپولیس و بازى پا به توپ در زمین حریف، پرسپولیس و حفظ توپ، در زمین تیم مقابل، چرا گاهى اینهمه از هم دورند؟ چرا مثل جن و بسما... اند؟ براى قهرمانى، همه چیز مثل روزهاى اول است! با امکانهاى زیاد!
برانکو، خودش همه حرفها را زده است:... بدترین بازى ممکن، در نیمه نخست! و البته، در تایم دوم هم تیم برانکو، خیبرگیر نبود!
اما ذوبآهن! فرصتى براى اعاده اعتبار و مقبولیت علیرضا منصوریان و نیز مجالى براى قبول اشتباه اول فصل ذوبآهن، در مربىگزینى!
امیر و تیمهایش، قدر «تکامتیاز»ها را مىدانستند و اگر کسب پیروزى و اندوختن هر ۳ امتیاز، ناممکن مىنمود، خود را با خطر باخت مواجه نمىکردند، قید یک تساوى را نمىزدند!
درست مثل همین حالا که سپاهان، مىداند و بهتر از همیشه هم مىداند که حفظ نتیجه تساوى، برابر استقلال، چقدر برایش اهمیت داشت و گل دقیقه ٩٧ پاتوسى، چه تأثیرى در روزهاى آینده جدول لیگ خواهد گذاشت! شاید در حد قهرمانى!
سپاهان، در ورزشگاه خالى از تماشاگرى که نه خانه سایپا محسوب مىشد و نه خانه زردپوشان اصفهانى، بازى را پرفشار و با پرسینگ در همه پهناى زمین آغاز کرد! سپاهان، به خط حمله اش، تا مىشد عرض داد و بازى مردان دایى را باز کرد! باز-باز! شکننده! استفاده از توپهاى دوم و سوم، مهمترین حربه امیر، براى یک برد پرگل و یک پیروزى ٥ گله بود!
سپاهان، بازى دشوار هفته ٢٦ را برد و ارزش دو امتیازى را که به استقلال داد، بیشتر فهمید!
قائدى، رفت و زد
استقلال به روند حرکتى خود ادامه داد! ماشینسازى، اول پایاپا، سپس نابرابر و سرانجام «بازى را باخته» بازى کرد و مغلوب «تکفرصت» و فرصتطلبى یاران شفر شد! گل زدن مهدى قائدى، نشان از دید خوب و خوب دیدن نیمکتنشینان استقلال دارد که رفت و زد!
استقلال، هم خودش دید و همه به همه فهماند که مىتوان شمارى قابل توجه از عناصر بازى خود را نداشت و بهجایشان، با شمار دیگرى بازى کرد و برنده! استقلال، حالا «این» قدرت را هم دارد که در روزى که خوب بازى نمىکند، برنده شود!
استقلال، کمکم یاد مىگیرد که براى برنده شدن، باید برندهوار به میدان رفت و باید با روحیه «برنده»ها و با عزم «برندگى»، حتى زیر فشار رفت و حتى تاب و طاقت فشار حریفان را داشت!
استقلال، دوباره دارد مىفهمد که «تیم» بودن و تیمیت «داشتن»، مهمتر از پرمهره بودن است! شفر به مردانش، با چنگ و دندان مبارزه کردن را در واقع مىآموزد!
برانکو، گفتنىها را گفت
پرسپولیس چرا برابر ذوبآهن، بازى متفاوتى را دنبال مىکرد؟ علیپور، از متن- و حتى از حاشیه- بازى پرسپولیس دور و در دقایقى خیلى دور تا حدودى حذف شده بود!
«خود» را خواستن و «خود» را دیدن و در نقش قهرمان روز ظاهر شدن، چرا اینهمه در تیم برانکو، مجال بروز و میدان حضور پیدا مىکرد؟ بازى سرشار از امتیاز و فایدهمند مهدى ترابى، چرا بىفایده و ابتر، به جایى نمىرسد؟
پرسپولیس و بازى پا به توپ در زمین حریف، پرسپولیس و حفظ توپ، در زمین تیم مقابل، چرا گاهى اینهمه از هم دورند؟ چرا مثل جن و بسما... اند؟ براى قهرمانى، همه چیز مثل روزهاى اول است! با امکانهاى زیاد!
برانکو، خودش همه حرفها را زده است:... بدترین بازى ممکن، در نیمه نخست! و البته، در تایم دوم هم تیم برانکو، خیبرگیر نبود!
اما ذوبآهن! فرصتى براى اعاده اعتبار و مقبولیت علیرضا منصوریان و نیز مجالى براى قبول اشتباه اول فصل ذوبآهن، در مربىگزینى!