اول- سهم ما، در برخورداری از دانش و از مهارت رایج دسته اول در مربیگری فوتبال جهان چقدر است؟ ما کجای کاریم و مربیان ما کجای کارند؟ ارقام منتشره در این باره چه میگویند و به کدام واقعیتها اشاره دارند؟
بهترین مربیان ما و کارآمدترینشان وقتی پای ارزیابی جهانی و بینالمللی به میان میآید، به ردیفهای صد و شصتم و دویست و هفتادم میچسبند و هیچگاه دورقمی نمیشوند و تازه این خوب است و موفقیتآمیز هم هست، چرا که سالهای سال، مربی ایرانی فاقد رده بود و در سلسله مراتب بینالمللی جایی به دست نمیآورد!
به این نکته از چند نظر میتوان نگاه کرد؛ یکم از زاویهای که به علم منتقلشونده بازمیگردد! فوتبالیست ایرانی، در چه فاصلهای از آموزههای نو و روزآمد قرار میگیرد؟ مربیانی با درجهبندی پایین و مربیانی خارج از این دایره، برای دانشافزایی، چه دارند و چهها که ندارند!
بیچاره شاگردان این قبیل مربیان از کدام دانش حرکتی تازه و از کدام مهارت نوپدید تکنیکی و تاکتیکی برخوردار میشوند؟ کدام ذهنیت جدید، کدام رهیافت تازه؟
دوم- نکته بعد، سهم مربی ایرانی و فوتبال ایران و فوتبال ایرانی، در تولید علم است! چقدر؟ چگونه؟ با چه دامنهای؟ چه شتابی؟ ایجادگر و پدیدآورندهایم یا فقط مصرفکنندهایم آن هم به شکل بدمصرف و به طرزی بیمصرف؟
سوم- در حق جوانان خود که همه مستعدند و همه پر از قابلیت پروازند و صعود، چه خواهیم کرد؟ با دو مربی دارای رتبه در سلسله مراتب «اشلبندی» مربیان، تکلیف دهها جوان مستعدتر ایرانی که پایشان به حلقه پیشرفت نمیرسد چه باید کرد؟ حق این نفرات پرتعداد، با این وزن دانش، چگونه ادا میشود؟
چگونه قابلیت ادا شدن پیدا میکند؟
تکلیف مربیان خارج از رده خارجی در این میان چه میشود؟ تکلیف «آدم زیادی»هایی که حضورشان مفید به هیچ فایدهای نبوده است!
و حرف آخر اینکه با بهترینهای خود، با امیر و یحیی، چه کردهایم؟ چه خواهیم کرد؟ باز هم بیتفاوتی؟ باز هم نخبهسوزی؟ راه دانشافزایی برای گلمحمدی کدام بیراهه است؟
راه بیشخواهی علمی، برای قلعهنویی از کدام گمراههها باید بگذرد؟
مربیپروری، از راه درست و برابر اصول همهجاگیر جهان فوتبال، چه زمانی بدل به یک ضرورت درجه اول و یک واجب عینی میشود؟
کمسوادی و بیسوادی، با کدام مکانیزم، شرش از سر فوتبال ایران کنده میشود؟
کمسوادان و بیسوادان، چگونه و با استفاده از کدام اهرمها، در فوتبال و بلکه در ورزش ریشهکن میشوند؟
مربیگری و مربیان از چه روزی، اهمیت بایسته خود را مجدداً صاحب میشوند!
مربیگری و مربیان، در سلسله مراتب فنی، در درجات آموزشی و در جایگاه اداری، چگونه به اصلیترین اهرم تغییر و تبدیل، مبدل خواهند شد؟ مربیان و مربیگری، چگونه به اصلیترین حرفه در فوتبال حرفهای محسوب خواهند شد؟
مربیگری باید مربیگری باشد! مربیان باید مربی باشند! صاحب درجه بر اساس سواد و سازندگی!