۱
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

مصاحبه لوتار ماتئوس اسطوره فوتبال آلمان با مجله FOUR-FOUR-TWO در مورد مسائل مختلف خواندنی است.

ماتئوس: مارادونا گفت از او بهتر بودم

 لوتار ماتئوس هرچند در دوران بازيگرياش افتخارهاي متعددي كسب كرد اما در عرصه مربيگري حرفي براي گفتن نداشت و در نهايت در حد همان كارشناس باقي ماند. اين بهترين فرصت براي مجله FOUR-FOUR-TWO بود تا سراغ اسطوره ژرمنها برود و او را سؤالپيچ كند.

 

* اين حقيقت دارد كه پدرت سرايدار و مادرت كارمند كمپاني پوما بودند؟

بله درست است. همه خانواده من براي پوما كار ميكردند چون من در دهكدهاي متولد شدم كه پوما و آديداس اطراف آن بودند. اين كمپانيها متعلق به دو برادر است. يك برادر سال 1948 پوما را راهاندازي كرد و يك سال بعد برادر ديگر آديداس را تأسيس كرد. وقتي من بزرگ شدم، اين دو جزو بزرگترين كمپانيهاي جهان بودند. دفتر پوما 20 يا 25 متر دورتر از اتاق خوابم بود و در تعطيلات تابستاني براي اينكه جيبم را پر كنم آنجا كار ميكردم. من هر چيزي كه براي فوتبال نياز داشتم از طريق پوما تأمين ميكردم.

 

* چه احساسي داشتي كه در سن 19 سالگي براي يورو 80 انتخاب شدي و جام را بردي؟

داستاني زيبا اما كمي سريع بود. اولين سال حرفهاي من 1979 زماني كه از دهكدهام به مونشنگلادباخ رفتم بود. يك روز يك نفر به من نزديك شد و گفت لوتار تو خيلي بااستعدادي، دوست داري يك فوتباليست حرفهاي شوي؟ به كدام باشگاه علاقه داري؟ طرفدار گلادباخ بودم چون پوما اسپانسر آنها بود. او قرار اولين تمرين را گذاشت و پس از پايان آن روز من با باشگاه قرارداد امضا كردم. يوپ هاينكس سرمربي بود و بعد از پنج يا شش هفته به تيم اصلي راه پيدا كردم. بعد در جام يوفا حضور پيدا كردم، مقابل ميشل پلاتيني بازي كردم، گل زدم، به فينال رسيديم و قهرمان شديم. در عرض 9 ماه از يك بازيكن دسته چهارمي به قهرمان جام اروپايي تبديل شدم.

 

* پس از اينكه در فينال جامحذفي مقابل بايرنمونيخ پنالتي خراب كرديد و به اين تيم پيوستيد، مردم چه واكنشي نسبت به شما نشان دادند؟

من چند ماه قبل از آن بازي با بايرنمونيخ قرارداد بسته بودم كه يك بحث بزرگ بود چون بايرن و گلادباخ دو رقيب سنتي همديگر بودند. بازي آخر فينال جامحذفي بود كه من مقابل تيم آيندهام قرار گرفت، بودم. من به يوپ هاينكس گفتم نميخواهم پنالتي بزنم، خوب بازي نكردم و احساس خوبي ندارم. او گفت مجبور است يكي را انتخاب كند و من گفتم باشد اولي را ميزنم. توپ را به آسمان فرستادم و هنوز دنبالش ميگردند.

 

* مارادونا از شما به عنوان بهترين رقيب دوران فوتبالش ياد كرد. آيا شما هم همين نظر را نسبت به او داريد؟

بله. من هميشه خوشحال ميشوم وقتي او را ميبينم. من و ديگو به دليل اينكه بارها مقابل هم بازي كرديم، رابطه خوبي با يكديگر داريم. نه فقط به خاطر دو فينال جام جهاني بلكه همچنين با ناپولي و اينتر. من با اينتر برنده شدم، او با آرژانتين در فينال پيروز شد، من با آلمانغربي بردم و... در اواخر دهه 80 و اوايل دهه 90 او بهترين بازيكن دنيا بود، حتي بهتر از من. نميتوانم بگويم بهتر از مارادونا بودم اما مارادونا گفته بهتر از لوتار ماتئوس نبوده است. اين احترام بزرگي است كه ما براي هم قائل هستيم.

 

* شما در جام 1986 مارادونا را كاملاً مهار كردي. اين وظيفه چقدر دشوار بود؟

از بازي اول آن تورنمنت مارادونا در بالاترين سطح بازي ميكرد. او تفاوتها را رقم ميزد و گلزني ميكرد اما من ميدانستم كه چطور بايد او را مهار كنم و به نظرم به خاطر اينكه بدون خطا اين كار را كردم مورد احترامش واقع شدم. اكثر بازيكنان او را ميكشتند اما من در شرايط خوبي بودم و تمركزم روي اين بود كه بايد حواست را جمع كني و بازيكني مثل مارادونا يا امروزه مسي را مهار كني.

 

* با مارادونا به مهماني هم رفتي؟

بله دو، سه بار. مارادونا دوست داشت من به ناپولي بيايم و سال 1987 سه يا چهار نفر را با چمدانهاي پر از پول به مونيخ فرستاد تا من را راضي كنند با آنها قرارداد ببندم. آن پول جزو قرارداد نبود و فقط براي امضا در نظر گرفته شده بود. يك ميليون مارك آلمان بود كه آن زمان در كشور ما بايد چندين سال بازي ميكردي تا آن را به دست آوري اما گفتم به پول شما نياز ندارم، با پولهايتان برگرديد.

 

* ميلان هلندي با حضور فرانك ريكارد، رود گوليت و ماركو فانباستن بهتر بود يا اينتر آلماني متشكل از يورگن كلينزمن، آندرياس برمه و شما؟

نميتواني بگويي كدام بهتر بود. هميشه بين اين دو تيم جنگ است و مردم آن را جنگ بين سه هلندي و سه آلماني ميديدند در صورتي كه فقط ما نبوديم. ميلان بازيكنان ايتاليايي عالي نظير آنچلوتي، بارهسي و دونادوني را داشت. آنها بهترين تيم بودند. ما بيشتر اوقات ميلان را شكست داديم اما آنها جامهاي بيشتري را فتح كردند.

 

* قابلتوجهترين لحظه دوران فوتبال شما چه بود؟

قهرماني در جام جهاني 1990 ايتاليا. ما 7 هفته با هم بوديم و لحظات عالي كنار همديگر داشتيم. بعضي اوقات فكر ميكرديم در تعطيلات هستيم. فوتبال مهمترين چيز بود اما بكنباوئر به ما آزادي ميداد.

 

* بسياري از مردم فكر ميكنند از اينكه در فينال جام جهاني 1990 پنالتي نزدي، ترسيده بودي. آيا حقيقت داشت؟

اين داستان است اما من با كفشهايم مشكل داشتم. بين دو نيمه كفشهاي جديد پوشيدم اما 100 درصد احساس راحتي نكردم كه بخواهم پنالتي بزنم. اگر با كفشهايم مشكل نداشتم خودم پنالتي ميزدم.

 

* لوتار پشت رابطه تو و كلينزمن چه چيزي وجود دارد؟

من و يورگن شخصيتهاي متفاوتي داريم و به همين خاطر وقتي بازي ميكرديم، دوستان صميمي براي هم نبوديم اما در زمين بهترين را براي همديگر انجام ميداديم.

 

* آيا درست است كه در برج دونالد ترامپ زندگي ميكني؟

نه اين برج بينالمللي ترامپ است كه در منهتن واقع شده اما تفاوت دارد. دونالد ترامپ در برج ترامپ در خيابان پنجم زندگي ميكند. من يك بار او و نامزدش را در رستوران ديدم اما واقعاً زياد با او صحبت نكردم.

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

نظرات

  • منتشرشده: ۱
  • در صف بررسی: ۰
  • غیرقابل‌انتشار: ۰
  • محمد IR ۰۹:۲۹ - ۱۳۹۹/۰۹/۲۵
    بازیکنان بزرگ روح بزرگی هم دارند ، حرفهای قشنگ که از عهده یه آدم عادی برنمیاد

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی