به گزارش خبرورزشی، این گفته دیگر یک کلیشه محض است که فوتبال با حاشیههایش جذاب است. حاشیهها نمک فوتبال هستند و خواه ناخواه حاشیهسازها همیشه بوده، هستند و خواهند بود. میتوان حاشیهسازان بزرگ که کار حاشیهسازی آنان تداوم داشته باشد را «یاغی» نامید. یاغیهایی که از هنجارها عبور میکنند تا به شهرت برسند؛ دعوا میکنند، درگیر میشوند، کتک میزنند، کتک میخورند، قهر میکنند، صلح میکنند و... این مطلب، البته که تأیید یاغیها نیست اما تأکیدی است بر وجود آنها؛ چه بخواهیم و چه نخواهیم آنها «هستند» و کار خودشان را میکنند؛ حضورشان اما در مقاطع مختلف و رنگشان در پررنگی حاشیهها نوساناتی داشته که در ادامه به مرور آن میپردازیم و بررسی میکنیم که سالهاست فوتبال ایران از وجود یاغیهای بزرگ تهی شده است.
یاغیهای بیستاره
مهدی طارمی، مهدی رحمتی، رامین رضاییان، پیام صادقیان، سوشا مکانی، حنیف عمرانزاده، مازیار زارع، محمدرضا خلعتبری، هادی عقیلی و... با وجود اعتراضهای خارج از متنشان در فوتبال، رگههای یاغی بودن را بروز دادهاند اما هیچکدامشان ستارهای برای یاغی بودن نمیگیرند!
یاغیهای یک ستاره
رسول خطیبی وقتی بازی میکرد سر پر شر و شوری داشت به نحوی که در استقلال با علی فتحا...زاده و در پاس با مصطفی آجورلو درگیر شد. مهدی شیری هم وقتی اکبری- مدیرعامل اسبق باشگاه منحل شده برق- پول او را نداد با چماق به جان ماشین آقای مدیرعامل افتاد و از خجالتش درآمد.
یاغیهای 2 ستاره
محرم نویدکیا؛ این یاغی از اصفهان آمد
ابتدای سالهایی که بازی میکرد بازیکن سر به زیر و بیحاشیهای بود اما سنش که بالا رفت، حاشیههایش هم بالا رفت و با اغلب مربیانش درگیر شد و به طور مثال در برنامه 90 به خیلیها تاخت.
برومند- حسین کعبی؛ خاطرات رأفت و فیگو!
مشت پرویز برومند بر صورت پایان رأفت در بازی پرسپولیس-استقلال و سرخی گونه مهاجم پرسپولیس از شدت و سنگینی دست دروازهبان سابق استقلال و همچنین درگیریهای متعدد حسین کعبی با بازیکنان حریف و برخی مربیان و البته لگدی که به صورت فیگو زد، کعبی و برومند را در گروه بازیکنان حاشیهای و یاغی دو ستاره قرار میدهد.
یاغیهای 3 ستاره
بزن بزن و کتککاری در دربی سرخابی با آن همه تماشاگر و بیننده تلویزیونی نام هر بازیکنی را تا سالها به عنوان حاشیهساز باقی میگذارد. سیاوش اکبرپور در دربی با محمدرضا مامانی کتککاری مفصلی کرد، یادتان که هست؟ او علیه صمد مرفاوی- مربیاش در استقلال- نیز حرفها زد و در خارج از زمین فوتبال حاشیههایی داشت که البته پس از ازدواج با یک خانم وکیل سر به راه شد، هرچند دیگر به آخر دوران بازیگریاش رسیده بود.
شیث رضایی؛ دستهگلهای کاپیتان
وقتی کاپیتان تیمی به بزرگی پرسپولیس باشی و بازوبند پرافتخار این تیم را به جای بازو روی مچ ببندی، وقتی کاپیتان پرطرفدارترین تیم فوتبال ایران باشی و در پرواز تهران- شیراز دستهگل به آب بدهی و میکروفون هواپیما را از مهماندار بگیری و اعلام سقوط کنی، طوری که برخی مسافران حالشان بد شود، وقتی... سایر حاشیههای شیث را هم نگوییم بهتر است. شیث البته حالا خواننده شده است.
علیرضا نیکبخت؛ همه حاشیههای نیکی
او هم در پرسپولیس و هم در استقلال بازی کرد. او هم بعدها از بازی در پرسپولیس ابراز پشیمانی کرد. او هم مورد نوازش کلامی قرار گرفت.
حاشیههای نیکبخت و درگیری با مربیانش چه در پرسپولیس و چه در استقلال از خاطرهها پاک نمیشود. حاشیههای خارج از زمین فوتبالش هم که نگفتنی است.
علی انصاریان؛ مثل کوه پشت همه!
علی انصاریان هم، چون در پرسپولیس مثل کوه پشت پروین بود و همیشه میگفت به هیچ تیمی جز پرسپولیس فکر نمیکند اما سپس به سایپا و چند سال بعد به استقلال رفت و بعدترش از این انتقال اظهار پشیمانی کرد، در لیست یاغیها قرار میگیرد!
یاغیهای 4 ستاره
بهروز رهبریفرد؛ درگیری، قهر و دسته گل!
بهروز رهبریفرد که زمانی رفیق فابریک هاشمینسب بود، رگههای یاغی بودن را از او فراگرفت. درگیریها و اختلاف نظرهایش با علی پروین و البته دسته گل بردنها و عذرخواهیهایش از سلطان را فراموش نمیکنیم.
مجتبی کرمانیمقدم؛ ضرب و شتم جمال شریف
وقتی در بازیهای آسیایی، دمار از روزگار جمال شریف داور سوری درآورد و او را با لگدهایش نوازش کرد، بیشتر از گذشته نامش به عنوان یک بازیکن حاشیهای مطرح شد. کرمانیمقدم البته در بازیهای داخلی پرسپولیس هم درگیریهایی داشت و حتی یک بار پیراهنش را پاره کرد. او هنوز هم گهگاه درباره پرسپولیس اظهارنظرهای جنجالی دارد.
علی کریمی؛ لگد به بخت و کلمن و داور
در سالهای جوانی و در هنگامهای که عضو تیم ملی امید بود در ویتنام، چنان داور نگونبخت ژاپنی را مورد ضرب و شتم قرار داد که کنفدراسیون فوتبال آسیا او را با محرومیتی یکساله روبهرو کرد. جادوگر در بازیهای جام جهانی 2006 نیز عکسی به یادگار از خود به جا گذاشت؛ همانی که پس از تعویضش، با لگد به کلمن آب زد. هرچند مدتها بعد درباره آن واقعه گفت: اگر به گذشته برگردیم، برخی کارها را تکرار نمیکنم مثلاً دیگر به کلمن آب در جام جهانی 2006 و در حاشیه بازی با پرتغال لگد نمیزنم.
احمدرضا عابدزاده؛ حاشیههای عقاب
به هر حال اسم احمدرضا عابدزاده کافی است تا او هم هر چند در دسته یاغیهای 5 ستاره نباشد اما قطعاً در گروه یاغیهای 4 ستاره قرار میگیرد. او که در استقلال قهرمان آسیا شد بعدش به تیم رقیب، پرسپولیس رفت و تا سالها استقلالیها را از خود دلگیر کرد و برخی فحاشیها را به جان خرید و به همین جهت در مقطعی علیه آنها هم شورید. او بعدها و در دوران مربیگریاش هم درگیریها و حاشیههایی داشت که حتماً از آن باخبرید. مثل همان بازیکن آفریقایی تیم رقیب که شخصاً میخواست تنبیه بدنیاش کند!
یاغیهای 5 ستاره
خداداد عزیزی؛ همه درگیریهای آقای غزال
برای یاغی بودن غزال تیزپا چه چیز دیگری لازم است؟ خداداد عزیزی تقریباً با همه مربیان زمان بازیاش از ایرانی گرفته تا خــــارجی درگیر شد. به این اسامی نگاه کنید: برند شوستر (سرمربی وقت تیم فوتبال کلن آلمان)، مصطفی دنیزلی، مجید جلالی، تومیسلاو ایویچ، جلال طالبی، برانکو ایوانکوویچ و سایرین البته! خداداد در جامه مربیگری هم حاشیهساز بود و تا جایی پیش رفت که به همراه اشپیتیم آرفی در مشهد با یک خبرنگار شیرازی درگیر شد و گرچه ضرب و شتم او را انکار کرد اما آخر سر گفت: حقش بود، باید بیشتر کتک میخورد!
مهدی هاشمینسب؛ تجاوز به حریم سلطان
در پرسپولیس و در سالهایی که کسی جرأت نداشت به علیآقای پروین جسارت کند او آنقدر جسور بود که در برابر سلطان قرمزها ایستاد و برای خودش بروبیایی به دست آورد. هاشمینسب وقتی از پرسپولیس به استقلال رفت، ختم یاغیها شد. او هنوز هم با مصاحبههایش به یاد دوران یاغیگری شهر را بههم میریزد.
مجتبی محرمی؛ کاپیتان تیم یاغیها
احتمالاً باید مجتبی محرمی را کاپیتان تیم یاغیهای فوتبال ایران طی 30 سال اخیر دانست. درگیری معروفش با امیر قلعهنویی در دربی سرخابی حالاحالاها از ذهن فوتبالدوستان ایرانی پاک نمیشود. محرمی در زندگی شخصی نیز فرودهای بسیاری داشت که از این لحاظ نیز سردسته است. او امسال و با مساعدت شهرداری تهران فستفودی در یکی از پارکهای جنوبی پایتخت راه انداخته و وضع مالیاش رو به بهبودی است. از لحاظ جسمانی و روحی اما چندان روبهراه نیست و به سبب مشکلات عدیده سالهای گذشته هر از گاهی افسرده میشود و به همین دلیل بعضی اوقات تحت درمان قرار میگیرد.