در نتیجه میشود مدیرعامل فلان باشگاه و با بازیكنی كه قراردادش 150 میلیون بوده، برای دو سال قرارداد 5/2 میلیاردی میبندد! از قدیم گفتهاند یك نفر سنگی را به ته چاه میاندازد كه صد تا عاقل نمیتوانند آن را دربیاورند. حالا حكایت قراردادهایی است كه در فوتبال ما بسته میشود، قراردادهای خجالتآوری كه محصول انتخاب سراپا غلط آنهایی است كه به یكسری «نامدیر» پست میدهند.
غلطتر از انتخاب مدیران، انتخابات مافیاگونه مربیان است كه بعضاً هیچ ملاك و معیاری ندارد. فلانی آدم آقای مشهور است و باید تیم بگیرد كه میگیرد. آن دیگری 5 تا باخت میآورد ولی چون لابیاش قوی است، میماند. یكی هوس میكند قرارداد سهساله ببندد و با لابی هیأتمدیره میبندد. آن دیگری سكوها را میخرد و مدیری كه فامیل بود، چون از شعار 4 نفر میترسد، او را نگه میدارد. خلاصه بلبشویی است كه یك عده لذتش را میبرند و البته حق یك عده هم در روز روشن پایمال میشود. از طرفی چون همه چیز از ریشه خراب است (از انتخاب مدیران باشگاهها) نمیتوان فقط از ماندن یا نماندن یك مربی انتقاد كرد. حالا بماند كه همان مربی هم كه با «رابطه» میآید، تیم خودش را دارد و تمام دوستان و اقوام و آشنایان را در كادر فنیاش جا میدهد تا از سفرهای كه پهن شده، بینصیب نمانند! اینكه این بیعدالتی و پارتیبازی تا كی پایدار است، خدا میداند.