الف- خطاهای بزرگ و غیر قابل چشمپوشی!
ب- خطاهای معمولی و به قولی روزمره كه شوكآور نیستند و قابل قبولترند! از آن دست اشتباهات همیشگی محسوب میشوند كه روزگاری، شیرینی و شكر بازیها به حساب میآمدند و لازمالتجویز و از جمله بایدهای داوری و مسابقهها بودند!
2- این اواخر، آش داوری خیلی شور شد! آنقدر شور كه خان هم فهمید! آنقدر تأثیرگذار و آنقدر «تابلو» كه هم خان اعظم داوری نتوانست ندیدهاش بگیرد و هم همه خوانین داوری، خود را زیر سؤال دیدند! به این شد كه شعلههای نقد داوری، كمی بالا گرفت و مدافعان داوران پراشكال هم صدایشان درآمد و مدعی اشتباهات داوری شدند!
البته باز هم به تملیح! البته باز هم برای خارج كردن داوری، از بوته انتقادات لازم و سازنده! نقادان رسمی و مجوزدار، به جای پرداختن به داوری كه یك سلسله رفتار قانونمدار سیستماتیك و گروهی و تیمی است، چسبیدند به خطاهای فردی داوران، به عكسالعملهای شخصی و تقلیل سطح اشكالات!
تنبیه یك فرد و دو فرد، به جای تصحیح یك جریان اشتباهزا و یك روند غلطآفرین! به جای آموزش، كه امری ایجابی و هنرمندانه است، در دستور كار قرار دادند برخوردهای حتی قهری را كه جریانی به شمار میرود سلبی! به جای ساختن و پرداختن، تخریب و خراب كردن خلاصه، به وارونهكاری!
3- از داوری میگفتیم و از تأثیرات مخرب اغلاط «شبه سازمانیافته» در ركن چهارم پیشرفت فوتبال!
از اراده لازم برای مقابله با این اشكالات! از خطاهای عمدی كه خیلی، خیلی بدند و از اشتباهات سهوی كه این هم زحمات یك گروه را به باد میدهد!
نوید مظفری، داور سابق و كارشناس امروزی، در بررسی داوریهای نیمفصل اول لیگ شانزدهم از 38 یا 28 تصمیم غلط تأثیرگذار – گل آفساید، خطای پنالتی در نفی یا اثبات- میگوید!
آیا كسی از كسان منصبدار داوری عین خیالش هست؟ 28 بار تصمیم غلط راندن! 28 بار، حكم اشتباه دادن! 28 بار قانون را شكستن و یا خم كردن!
4- برای داوری – و نه فقط برای داوران- كاری باید كرد! آش به شدت شور است! جناب خان هم فهمیده است! از نیمفصل دوم، سه روز هم گذشت!