به گزارش روزنامه خبرورزشی بنابراین مجبور است پا روی دلش بگذارد و برود. خودش هم ناراحت است اما كاری نمیتواند بكند. محمودی میداند هوادارانش از نبود او در تیم ملی ناراحت میشوند اما دلش میخواهد مثل قهرمان برود تا مصدومیتهایش او را نیمكتنشین كند و ناكارآمد. بنابراین بعد از جلسه با داورزنی خداحافظیاش را رسمی میكند.
* تیم ملی بازیهای سختی در لیگ جهانی دارد. با سرمربیگری كولاكوویچ این قضیه را چطور میبینید؟
من كه نیستم اما فكر میكنم در كل سال آینده، سال خیلی سختی برای تیم ملی در لیگ جهانی باشد. بازیكنان قدرتمندی داریم. امیدوارم كولاكوویچ سرمربی جدید، برای مسابقات سختی كه سال آینده در لیگ جهانی داریم با تیم خیلی خوب كار كند.
* به خاطر خانواده و پسرت قید تیم ملی را میزنی؟
نمیتوانم در تیم ملی باشم. یك بخش آن به خاطر خانوادهام است اما مهمترین دلیل بدن و مصدومیتهایم است. واقعاً اذیت میشوم، بعضی مواقع آنقدر درد دارم كه با خودم میگویم دیگر والیبال بازی نمیكنم اما مجبورم، كار من بازی والیبال است بنابراین ترجیح میدهم در تیم ملی نباشم تا به بدنم برسم و بعد هم به خاطر درآمدم در لیگ برای باشگاهم بازی كنم.
* اما جای شهرام محمودی در تیم ملی خالی میماند؟
نه. اصلاً اینطور نیست. آنقدر بازیكن جوان خوب هست كه جای مرا پر كند. بالاخره هر كس یك روزی میآید و یك روزی هم میرود. این چرخه همیشگی است. تیم ملی والیبال ما در انتخابی المپیك مسنترین تیم بود.
* پس جوانگرایی لازم شده؟
دقیقاً. حالاوقتش رسیده تا با جوانگرایی، بازیكنان جوان به تیم بیایند تا كنار باتجربهها به تجربیاتشان اضافه شود.
* از رفتن پشیمان نمیشوی؟
نه، اصلاً. ما كه تا ابد در تیم ملی ماندنی نیستیم. بالاخره باید یك روزی برای رفتن تصمیم بگیریم.
* با آقای داورزنی هم صحبت كردهای؟
قرار است هماهنگ كنم در جلسهای با آقای داورزنی درباره رفتنم صحبت كنم تا كار یكسره شود. چارهای نیست و كاری هم نمیشود كرد. چاره دیگری نیست باید بروم. خودم شاید بیشتر از هر كس ناراحت باشم اما دیگر با دردها، نمیتوانم. شاید خیلیها ندانند چه اتفاقی برایم افتاده. تنها سیامك افروزی پزشك تیم ملی میداند كه من چقدر اذیت میشوم و چقدر درد تحمل میكنم.
