خلاصه همه با هم خنديديم اما يك لحظه در لابهلاي آن خندههاي بلند با خودم فكر كردم كار رسانه يعني چه و مگر ميشود در اين شغل سوتي نداد؟
سوتي دادن بخشي از حقايق غير قابل انكار رسانههاست؛ مگر خود ما در جلد بستن، سوتي نداديم يا هنگام مصاحبه با راديو و تلويزيون تپق نزديم؟ چقدر در مطالبي كه مينويسيم در طول روز اشتباه ميكنيم؛ آن هم اشتباهات غلطانداز و خندهدار؟
حين تايپ كردن، خود من روزي صدها سوتي ميدهم و جملهها را غلط و غلوط تايپ ميكنم. تا جايي كه ميدانم امير عباس واسعي، فرهاد اشراقي يا هر بندهخدايي كه اين نوشتهها را ميخواند سرسام ميگيرد!
سوتي دادن جزئي از كار ماست و محمدرضا حياتي در ويدئويي كه پيرامون آن سوتي توضيح داده، كارش قابل درك است؛
نيازي به توضيح نبود آقاي حياتي عزيز، ما تازه فهميديم با دو واژه سفر و قطر ميشود شوخي كرد و جوري اين دو كلمه را جابهجا كرد كه كلي هم بابتش خنديد. مرسي...