به گزارش خبرورزشی ، این همه شركتهای خودروساز مطرح در جهان داریم. نمونهاش بنز و BMW. آیا در فوتبال حرفهای به اسم تیمی به نام بنز برخوردهاید یا BMW؟ اما بنز اسپانسر تیم ملی فوتبال آلمان است. بنز تخصصش تولید ماشین است نه تیمداری در فوتبال. در ایران قضیه كاملاً برعكس است. ایرانخودرو تیمی دارد به نام پیكان و سایپا هم با همین اسم در لیگ برتر حاضر است. دو تیمی كه تعداد تماشاگرانشان به اندازه انگشتان دو دست هم نیست! و هیچگاه دیده نشده این دو تیم برای قهرمانی در لیگ برتر بجنگند یا به دنبال ماجراجویی در لیگ قهرمانان آسیا باشند. دلیل هم طبیعی است. هیچكسی نیست كه برای این تیم ایجاد انگیزه كند و كسی نیست در استادیوم برای این دو تیم دست بزند.
اما بعد از مدتها یك اتفاق خوب افتاد. گسترش فولاد كه صاحب چندین برند است از جمله آتا، مالك باشگاه تراكتورسازی شده است و از این پس این تیم را ساپورت خواهد كرد. تیمی كه نامش تراكتورسازی باقی میماند. براساس قانون زنوزی نمیتواند دو تیم را به طور همزمان اداره كند و باید گسترش فولاد را بدهد؛ حالا به ماشینسازی یا هر تیم دیگری.
این یك معامله دوسر برد است. هم تراكتورسازی دیگر دغدغه مالی نخواهد داشت و هم گسترش فولاد بهتر میتواند برندهای خود را تبلیغ كند. گسترش فولاد كه بازی داشت و برندهای خود را تبلیغ میكرد چندصد نفری بیشتر به استادیوم نمیآمدند اما برای تركتورسازی چندده هزار نفر به استادیوم میآیند حتی اگر بازی در خارج از تبریز برگزار شود.
امید كه حركت گسترش فولاد یك بدعت شود برای برندهای متمول. تصور كنید ایرانخودرو حامی استقلال شود و سایپا حامی پرسپولیس. چه اتفاق خوبی برای این دو تیم میافتاد و چه بهتر ایرانخودرو و سایپا میتوانستند محصولات خود را تبلیغ كنند. میگویند خوبی چه بدی داشت كه نكردی. بر همین وزن باید خطاب به برندها گفت اسپانسری چه بدی داشت كه نكردی!
تیمداری برندها فقط برای سكوهای خالی است. برای چند عضو هیئت مدیره اما حمایت از تیمهای مردمی و پرطرفدار هم كمك به تیم است و هم كمك به برندها و این در فوتبال حرفهای یك الگو است و چه خوب از این الگو تبعیت كنیم.

