نظرسنجی

نظر شما درباره قرعه ایران در جام جهانی؟
۰
سه‌شنبه ۶ شهریور ۱۳۹۷ - ۱۱:۱۴
۰ |
۰

روزنوشت| روز خاص و شب مخصوص پرسپولیس

زمان مطالعه: ۱ دقیقه

حریف پرسپولیس قوی‌ترین تیم این روزهاى فوتبال عربى به شمار مى آید و البته «الدحیل» یک تیم عرب نیست.

خبرورزشی / اردشیر لارودی: ١- مهم‌ترین بازى روز را پرسپولیس برگزار می‌کند. حریف، قوی‌ترین تیم این روزهاى فوتبال عربى به شمار مى آید و البته «الدحیل» یک تیم عرب نیست.
براى برانکو و تیمش مدیریت زمان و اداره حریف به یک معنا منجر می‌شود و آن، بازى را بدون گل خورده تمام کردن است. آیا کمال کامیابى‌نیا، در نقش یک «هافبک- مدافع» تمام‌عیار ظاهر می‌شود؟ و آیا شجاع در کمال خونسردى، نزدیک‌ترین بازى اش را به سیدجلال انجام می‌دهد؟
علاوه بر خونسردى و تیزپایى، دفاع پرسپولیس به یک ویژگى دیگر هم نیاز دارد:
- جمع شدن و به مرکز متمایل بودن. حسین ماهینى و محمد انصارى باید تا می‌شود به سیدجلال و شجاع بچسبند.
دفاع باید کرد. زمین را نباید داد؛ توپ را هم. گل نباید خورد. گل اول را که اصلاً نباید خورد. پرسپولیس به بازیکن کم‌کار نیاز ندارد؛ حتى به یک نفر.
لیگ یک در خطر است
٢- طعنه زدن و کنایه انداختن به مهدى تاج که از فداکارى تیم امید بابت باختن به میانمار و شکست خوردن از کره جنوبى، چنان یاد کرده که انگار شاخ غول را شکسته‌اند، چه دردى از دردهاى به ظاهر بى‌درمان فوتبال ما درمان می‌کند.
مهدى تاج، عمق فاصله را می‌بیند و به اعماق فاجعه خیره می‌شود. حرف‌هاى او، دلدارى‌هاى پس از باخت است. کوششى براى نجات خود از بار فشارهاى وارده. تلاشى که بیشتر یک تعارف است و خود گول‌زنک.
امروز می‌خواهیم بگوییم آقاى تاج! آقاى ساکت! آقاى اسلامیان و جنابان بهاروند و فتاحى! آیا می‌دانید در لیگ یک و در جام آزادگان چه می‌گذرد؟ من برایتان می‌گویم. من به یادتان می‌آورم.
نفت تهران نیامد و محو شد. نیامد و حل شد. منحل شد دوقبضه.
سرنوشت نفت، گریبان سیاه‌جامگان مشهد را هم گرفت. سیاه‌جامگان هم رفت به آنجا که نفت رفت. جایى که عرب، نى انداخت.
شهردارى تبریز هم در بازى سوم خود حاضر نشد. این یکى، فقیر و ندار نیست، اما رفت.
آقاى تاج! آقاى ساکت! لشکر شکست‌خورده‌هاى لیگ یک، پرتعدادترند. به زودى بر تعداد ورشکستگان، چه با تقصیر و چه بى‌تقصیر، اضافه می‌شود. مواظب و گوش به زنگ خونه به خونه باشید و نیز ببینیم «بانى‌گستر» ارومیه را.
آرى ملوان یک بازى مهم را برد. اراک تیم خوبى دارد. بادران اسباب بزرگى خودش را فراهم نمی‌آورد و تعداد تیم‌هاى غایب هر هفته بیشتر می‌شود. اما بازى‌ها نباید بودار و «بو داده» تمام شوند. از همین هفته‌هاى اول اجازه ندهید. شامه تان تیز باشد.
آقاى تاج، صددر‌صد که باید تیم امید را بپایید ولى هزار درصد بیشتر هم باید مواظب جام آزادگان و لیگ یک بود.
آقاى ساکت! یکى بر سر شاخه بن می‌برید. شما آن یکى نباشید. دارید می‌شوید.
دریغ از یک نه!
کیانوش، سهراب قصه ما
٣- سهراب کُشون، یک مراسم آیینى نیست. یک رسم دیرینه و یک شیوه منسوخ‌شده هم نیست، اما هست.
داستانى تراژیک. قصه‌اى غم‌افزا. دل‌گویه‌اى براى لحظات خاص و براى ترکاندن بغض دل. پشت کردن به نامردى و نامردمان.
سهراب آخرى ما، که آرزوهایش را کشتیم، سهراب آخرى ما -که آخرین هم نخواهد بود- با خویشتن‌کشى، به جنگ خودش رفت و برابر چشم‌هاى باز، اما نابیناى ما، کارى کرد با خودش که آدم با دشمنش هم نمی‌کند؛ و ما چه کردیم؟ و ما چگونه جلودار اشتباهات سریالى او بودیم؟ و ما چگونه بى‌عملانه به بى‌عملى پرداختیم و اجازه دادیم فرزندمان، فرزند دلاور و رشیدمان، آن کند که کرد تا این شود که شد.
سهراب اخیر ما، کیانوش بود که قهرمانى جهان و المپیک نوش جانش نشد و ما به او اجازه دادیم خودزنى اش را آغاز کند و به کمال هم برساند.
مایى که او را نشناختیم. مایى که با او رفاقت نکردیم. مایى که به او «نه» هم نگفتیم. مایى که دوستی‌مان از جنس نادوستى بود. دوستى خرسانه. دوستى معکوس.
اداره سهراب‌ها سخت است. کنار آمدن با رستم‌ها نیز دشوار است. سووَشون غم‌انگیز است و سهراب‌کشون، بدتر از بد است. سهراب‌کشون، دست آلودن به خون رعناترین فرزند است. فرزندى از امید. فرزندى از آرزو. فرزندى از خیال. خیال‌پردازى. رؤیاپرورى.
حواسمان پى مدال‌هاى از دست رفته در جدول مدال‌ها هست. طلایى که پرید. نقره‌اى که گم شد. تیر خود را نمی‌بینیم که نشسته است- که نشانده‌ایم- بر بال عقاب مغرورمان.
همیشه همین‌طور است. نقش خود را پنهان می‌کنیم. سهراب‌کشى خود را منکر می‌شویم. کشتن آرزوهاى مردى که باید با «نه» به یارى اش می‌رفتیم.

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرسنجی

نظر شما درباره قرعه ایران در جام جهانی؟

پربازدیدها

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی