خبرورزشی/ اردشیر لارودی: ١- تیم ملى، اولین بازى «آمادگى» اش را برگزار کرد. مقابل بولیوى در ورزشگاه آزادى.
حریفان سنتى تیم ملى، مسیر دیگرى را میروند و حریفان بلندآوازهترى را انتخاب میکنند.
قبول داریم که ما باید راه خود را برویم. قبول داریم که قرار نیست حریفان آسیایى، الگوى تیم ملى ایران باشند، اما این را هم با شدت و حدت قبول داریم که هم از نظر کمی و هم به لحاظ کیفى، باید قوىتر عمل کنیم. بازىهاى بیشتر، بازىهاى با کیفیت بهتر.
تیمی که میخواهد در آسیا قهرمان شود، نباید پس از دو بار تعطیلى لیگ، یک بازى آنهم با بولیوى، کرده باشد. سؤال: مثل این بولیوى، در لیگ برتر ایران، چند تیم داریم؟ نظر شما درباره سپاهان، سایپا، پدیده، تراکتور، پیکان و نساجى چیست؟ بولیوى را تیم سختگیرتر و پرفشارترى دیدید یا این چند تیم که نام بردیم؟ استقلال و پرسپولیس هم به جاى خود.
البته اختیار با کارلوس کىروش است. نظرش درباره بازى با اسپانیا، به نوعى درست مینماید. ولى ما، در جام جهانى، مقابل اسپانیا گلباران نشدیم و با پرتغال هم مساوى کردیم.
بعد از بولیوى، ونزوئلا
٢- ما پتانسیل بالایى داریم و حریفان بعدى تیم ملى را معلوم کردهایم. باز هم از جنوب قاره آمریکا، باز هم با حریفان کمفشار.
آرى؛ اگر قرار است در جام ملتهاى آسیا، مرتب با یمن و با ویتنام مقابله کنیم، بولیوى مناسب است و از بولیوى هم مفیدتر، تیم ملى ترینیداد و ونزوئلا، ولى وقتى نوبت میرسد به عراق و قطر و امارات و عربستان و ازبکستان و سپس که باید روبهرو شویم با استرالیا، ژاپن، کره جنوبى و چین، دستاوردهاى بازى با ونزوئلا و بولیوى و ترینیداد و توباگو، کمکى به ما نمیکند.
اگر یادمان نرود که بعد از جام ملتها، ناچاریم که شرکت کنیم در مسابقههاى مقدماتى جام جهانى و نیز سپس باید در خود جام جهانى هم به میدان برویم، ورقها برمیگردد. اینجاست که بازىهاى دستگرمی- مثل بازى با بولیوى- معناى دیگرى پیدا میکنند و ناگفته پیداست که هر دقیقه از این بازىها، دیگر بازى تلقى نمیشود.
کىروش، هنوز هم حق دارد که انتخاب و ترجیح خودش را داشته باشد ولى ما هم حق داریم بلندپروازىهاى متکى به واقعیت خویش را، دنبال کنیم. ما هم حق داریم بتوانیم و میتوانیم.
راستان رَستند
٣- عدم قبول بازى با بولیوى، به عنوان یک مسابقه آمادگىبخش به تیم ملى، اصلاً و ابداً به معناى عدم قبول کارلوس کىروش و یا رد کارنامه او در فوتبال ایران نیست.
کىروش، گام به گام و مرحله به مرحله پیش آمده تا جایى که ما امروز میگوییم: ... حریفانى قویتر از بولیوى باید در چرخه مسابقه-تمرین-مسابقه روبهروى تیم ملى قرار بگیرند.
استدلال کىروش در ترجیح ونزوئلا و ترینیداد و توباگو بر تیمهاى درجه اول و درجه دوم جهان و نیز در انجام ندادن بازىهاى پرتعدادتر را نمیپذیریم، چون میبینیم جان مایه کلام او به اینجا میرسد:
* چون ضعیف هستیم، پس حق قوى شدن نداریم.
* چون قوى نیستیم، نباید براى قوى شدن و قویتر شدن، کوشش کنیم.
* کىروش، دیوارى به دور خودش و تیم ملى کشیده تا حق جلوتر رفتن را از خودش سلب کند. دیوارى که آجرهایش ماداگاسکار، ازبکستان و بولیوى و ترینیداد و ونزوئلا، هستند.
آرى؛ براى ما، جور کردن بازى تدارکاتى و پیدا کردن حریف اسمی از میان کشورهاى متکى به مناسبات جهان غرب، سخت و گاه حتى ناممکن است، اما تسلیم نباید شد و بهتر است دلیل اصلى عنوان شود، نه آنکه همه را و ما را «جیگر» فرض کنند.
حریفان سنتى تیم ملى، مسیر دیگرى را میروند و حریفان بلندآوازهترى را انتخاب میکنند.
قبول داریم که ما باید راه خود را برویم. قبول داریم که قرار نیست حریفان آسیایى، الگوى تیم ملى ایران باشند، اما این را هم با شدت و حدت قبول داریم که هم از نظر کمی و هم به لحاظ کیفى، باید قوىتر عمل کنیم. بازىهاى بیشتر، بازىهاى با کیفیت بهتر.
تیمی که میخواهد در آسیا قهرمان شود، نباید پس از دو بار تعطیلى لیگ، یک بازى آنهم با بولیوى، کرده باشد. سؤال: مثل این بولیوى، در لیگ برتر ایران، چند تیم داریم؟ نظر شما درباره سپاهان، سایپا، پدیده، تراکتور، پیکان و نساجى چیست؟ بولیوى را تیم سختگیرتر و پرفشارترى دیدید یا این چند تیم که نام بردیم؟ استقلال و پرسپولیس هم به جاى خود.
البته اختیار با کارلوس کىروش است. نظرش درباره بازى با اسپانیا، به نوعى درست مینماید. ولى ما، در جام جهانى، مقابل اسپانیا گلباران نشدیم و با پرتغال هم مساوى کردیم.
بعد از بولیوى، ونزوئلا
٢- ما پتانسیل بالایى داریم و حریفان بعدى تیم ملى را معلوم کردهایم. باز هم از جنوب قاره آمریکا، باز هم با حریفان کمفشار.
آرى؛ اگر قرار است در جام ملتهاى آسیا، مرتب با یمن و با ویتنام مقابله کنیم، بولیوى مناسب است و از بولیوى هم مفیدتر، تیم ملى ترینیداد و ونزوئلا، ولى وقتى نوبت میرسد به عراق و قطر و امارات و عربستان و ازبکستان و سپس که باید روبهرو شویم با استرالیا، ژاپن، کره جنوبى و چین، دستاوردهاى بازى با ونزوئلا و بولیوى و ترینیداد و توباگو، کمکى به ما نمیکند.
اگر یادمان نرود که بعد از جام ملتها، ناچاریم که شرکت کنیم در مسابقههاى مقدماتى جام جهانى و نیز سپس باید در خود جام جهانى هم به میدان برویم، ورقها برمیگردد. اینجاست که بازىهاى دستگرمی- مثل بازى با بولیوى- معناى دیگرى پیدا میکنند و ناگفته پیداست که هر دقیقه از این بازىها، دیگر بازى تلقى نمیشود.
کىروش، هنوز هم حق دارد که انتخاب و ترجیح خودش را داشته باشد ولى ما هم حق داریم بلندپروازىهاى متکى به واقعیت خویش را، دنبال کنیم. ما هم حق داریم بتوانیم و میتوانیم.
راستان رَستند
٣- عدم قبول بازى با بولیوى، به عنوان یک مسابقه آمادگىبخش به تیم ملى، اصلاً و ابداً به معناى عدم قبول کارلوس کىروش و یا رد کارنامه او در فوتبال ایران نیست.
کىروش، گام به گام و مرحله به مرحله پیش آمده تا جایى که ما امروز میگوییم: ... حریفانى قویتر از بولیوى باید در چرخه مسابقه-تمرین-مسابقه روبهروى تیم ملى قرار بگیرند.
استدلال کىروش در ترجیح ونزوئلا و ترینیداد و توباگو بر تیمهاى درجه اول و درجه دوم جهان و نیز در انجام ندادن بازىهاى پرتعدادتر را نمیپذیریم، چون میبینیم جان مایه کلام او به اینجا میرسد:
* چون ضعیف هستیم، پس حق قوى شدن نداریم.
* چون قوى نیستیم، نباید براى قوى شدن و قویتر شدن، کوشش کنیم.
* کىروش، دیوارى به دور خودش و تیم ملى کشیده تا حق جلوتر رفتن را از خودش سلب کند. دیوارى که آجرهایش ماداگاسکار، ازبکستان و بولیوى و ترینیداد و ونزوئلا، هستند.
آرى؛ براى ما، جور کردن بازى تدارکاتى و پیدا کردن حریف اسمی از میان کشورهاى متکى به مناسبات جهان غرب، سخت و گاه حتى ناممکن است، اما تسلیم نباید شد و بهتر است دلیل اصلى عنوان شود، نه آنکه همه را و ما را «جیگر» فرض کنند.