خبرورزشی/ سیدمهدی فاطمی: تیم ملی فوتبال ایران در حالی حرکت هرولهوار خود را برای حضور در جام ملتها دنبال میکند که کماکان دیوار بلندی از بیاعتمادی مابین سرمربی تیم ملی و بخش عمدهای از عوامل داخلی وجود دارد.
در ماههای اخیر معمولاً روال بدین شکل بوده است که منتقدین مرد پرتغالی، هر اتفاق ریز و درشتی را مورد دستآویز قرار داده و حملاتی را متوجه وی نمودهاند. از طرفی کیروش نیز نشان داده است که هیچ نقد و انتقادی را بیپاسخ نمیگذارد. او با واژهای به اسم محافظهکاری و مدارا بیگانه است. البته در میان مجادلات گسترده و پرشماری که با سایر فوتبالیها داشته بعضاً با اشتباهات محاسباتی هم روبهرو شده و قافیه را باخته است شبیه آنچه در مورد حمید استیلی و تیم امید رخ داد؛ و یا دعوای دوسر باخت با برانکو و پرسپولیس که دود آن نهایتاً به چشم فوتبال ایران، پرسپولیس و تیم ملی رفته و باز هم خواهد رفت، اما آنچه در این میان اهمیت دارد نه روحیه ستیزهجویی کیروش و نه فرصتطلبی یا حقانیت منتقدان پرشمار بلکه تیم ملی و جام ملتهاست. جامی که اگر اینبار هم روی خوش نشانمان ندهد میرود تا به حسرتی نیمقرنی تبدیل شود.
سرمربی تیم ملی در این هشت سال گذشته دوئلهای زیادی را تجربه کرده است. مخاصمههایی که وقت و انرژی هنگفتی را از وی تلف کرده در حالی که میشد با حاشیه کمتر به موفقیت بیشتری رسید.
دعوای همیشگی او با اهالی فوتبال، اتفاق مناسبی نبوده و نیست. او بعد از هشت سال حضور در ایران نیاز مبرمی به کسب یک جام خوشرنگ دارد، جامی به دوردستی جام ملتها که بعد از انقلاب با فوتبال ما قهر بوده است.
کاش مدیر بازنشسته، اما با ماده و تبصره ابقا شده فدراسیون فوتبال در این فرصت کوتاه بتواند حواشی پیرامون تیم ملی را به کمترین میزان رسانده و تیم ملی با تمرکز بالا به استقبال جام ملتها برود. مدیری که توانست با تلاش فراوان صندلی خود در خیابان سئول را حفظ کند آیا توان برقراری صلح و آشتی در میان اهالی فوتبال را دارد؟
در ماههای اخیر معمولاً روال بدین شکل بوده است که منتقدین مرد پرتغالی، هر اتفاق ریز و درشتی را مورد دستآویز قرار داده و حملاتی را متوجه وی نمودهاند. از طرفی کیروش نیز نشان داده است که هیچ نقد و انتقادی را بیپاسخ نمیگذارد. او با واژهای به اسم محافظهکاری و مدارا بیگانه است. البته در میان مجادلات گسترده و پرشماری که با سایر فوتبالیها داشته بعضاً با اشتباهات محاسباتی هم روبهرو شده و قافیه را باخته است شبیه آنچه در مورد حمید استیلی و تیم امید رخ داد؛ و یا دعوای دوسر باخت با برانکو و پرسپولیس که دود آن نهایتاً به چشم فوتبال ایران، پرسپولیس و تیم ملی رفته و باز هم خواهد رفت، اما آنچه در این میان اهمیت دارد نه روحیه ستیزهجویی کیروش و نه فرصتطلبی یا حقانیت منتقدان پرشمار بلکه تیم ملی و جام ملتهاست. جامی که اگر اینبار هم روی خوش نشانمان ندهد میرود تا به حسرتی نیمقرنی تبدیل شود.
سرمربی تیم ملی در این هشت سال گذشته دوئلهای زیادی را تجربه کرده است. مخاصمههایی که وقت و انرژی هنگفتی را از وی تلف کرده در حالی که میشد با حاشیه کمتر به موفقیت بیشتری رسید.
دعوای همیشگی او با اهالی فوتبال، اتفاق مناسبی نبوده و نیست. او بعد از هشت سال حضور در ایران نیاز مبرمی به کسب یک جام خوشرنگ دارد، جامی به دوردستی جام ملتها که بعد از انقلاب با فوتبال ما قهر بوده است.
کاش مدیر بازنشسته، اما با ماده و تبصره ابقا شده فدراسیون فوتبال در این فرصت کوتاه بتواند حواشی پیرامون تیم ملی را به کمترین میزان رسانده و تیم ملی با تمرکز بالا به استقبال جام ملتها برود. مدیری که توانست با تلاش فراوان صندلی خود در خیابان سئول را حفظ کند آیا توان برقراری صلح و آشتی در میان اهالی فوتبال را دارد؟

