خبرورزشی/اردشیر لارودی؛ پروژه پیشکسوتسازی را (!) چه برای استقلال و چه برای هر تیم دیگری، را جدی نباید گرفت! در عین حال، پروژه بیعمق و ریشه پیشکسوتسازی را باید کاملاً جدی گرفت! نباید «جدیشان» گرفت، چون جدی نیستند! چون صاحب کسوت نیستند! چون حتی تعریف غلط و نادرستی از «پیشکسوتی» بر قامت نازیبای اینان، راست نمیآید! باید این مقوله را جدی گرفت، چون در صورت غفلت، منجر میشود به خالی کردن یک ارزش فکری و یک ارزش الگویی از بار معنایی و بار تاریخی خود، در رابطه با پهلوانی و مکتب پهلوانان و عمل به اصول اخلاقی پاکدلانه!...
اعتنا نکنیم
از فواید بیفایده «نوآمدگان» بیدلیل آمده که حکم نوکیسگان را دارند، یکی هم این است که «عرض خود میبرند و زحمت ما میدارند» و وقت و فرصت همه را تلف میکنند!
ما را بگو که با کلی ادعای چیزدانی، در دام ادعاهای تمامنشدنی اینان، دم به تله میدهیم؛ و الا، کار خوب را حسن روشن و هادی طباطبایی انجام دادند که «سرچشمه» زیادهخواهی را با یک بیل بستند و اجازه ندادند که «آب خرد» تبدیل شود به جویی از آب و گل.
بگذریم و بپردازیم به حرفهایی لازم در باب استقلال و پرسپولیس داریم!
کلیدواژههای آبی
استقلال چه کم دارد؟ جواب امروز ما این است: هیچ! پرسپولیس چه لازم دارد؟ جوابی که حالیه باید به این پرسش داد، یک کلمه است: نظم! همدستی و هماهنگی!
استقلال به اندازه کافی، بازیکنان کلیدی دارد که هر کدامشان قادرند خود، کلیدواژه پیروزی به شمار آیند! بازیکنانی که با دویدنهای بدون توپ خود باعث میشوند در دقیقه ۹۳ بازی با فولاد اهواز، وریا غفوری را در موقعیت یک سانترفوروارد سمت چپ که توپ و فرصت گل را، برای ایسما میسازد، میبینیم.
استقلال، سادهترین پیچیدگیها را دارد و پیچیدهترین سادگیها را. با مثلثی از جنس فولاد آبدیده در قلب دفاعش و با مثلثی پر از شکنندگیهای حرکتی شکست برندار در قلب دفاع حریف! اولی با دانشگر، منتظری و روزبه! دومی با پاتوسی، منشا و ایسما در حوالی دالان جریمه الدحیل! البته در غیاب صیادمنش!
برانکو «عشقی» بازی میکند
پرسپولیس مورد بحث ما، تیم ناهمگون شده بازی با فولاد نیست! پرسپولیس مورد نظر، هنوز هم میتواند متکی به ترابی باشد. علیپوری که نه هر روز و نه هر هفته ولی دستکم هر ماه، یک قدم بلندتر در عرصه مهارت تکنیکی برمیدارد و حالا دیدن او، در کنار ترابی با پاسهای رسن و تکلها و شیرجههای بلند بودیمیر، صحنههای نوپدیدتری را پدید میآورد!
برانکو از مردانی است که عشقی دارند به ساختن و میلی دارند به مجسمهسازی! خوشتراشترین سنگ گرانبهای ساخته شدن را، محمد نادری برای برانکو فراهم آورده است و شجاع خلیل زاده که نباید «داش آکل» محله باشد!
اعتنا نکنیم
از فواید بیفایده «نوآمدگان» بیدلیل آمده که حکم نوکیسگان را دارند، یکی هم این است که «عرض خود میبرند و زحمت ما میدارند» و وقت و فرصت همه را تلف میکنند!
ما را بگو که با کلی ادعای چیزدانی، در دام ادعاهای تمامنشدنی اینان، دم به تله میدهیم؛ و الا، کار خوب را حسن روشن و هادی طباطبایی انجام دادند که «سرچشمه» زیادهخواهی را با یک بیل بستند و اجازه ندادند که «آب خرد» تبدیل شود به جویی از آب و گل.
بگذریم و بپردازیم به حرفهایی لازم در باب استقلال و پرسپولیس داریم!
کلیدواژههای آبی
استقلال چه کم دارد؟ جواب امروز ما این است: هیچ! پرسپولیس چه لازم دارد؟ جوابی که حالیه باید به این پرسش داد، یک کلمه است: نظم! همدستی و هماهنگی!
استقلال به اندازه کافی، بازیکنان کلیدی دارد که هر کدامشان قادرند خود، کلیدواژه پیروزی به شمار آیند! بازیکنانی که با دویدنهای بدون توپ خود باعث میشوند در دقیقه ۹۳ بازی با فولاد اهواز، وریا غفوری را در موقعیت یک سانترفوروارد سمت چپ که توپ و فرصت گل را، برای ایسما میسازد، میبینیم.
استقلال، سادهترین پیچیدگیها را دارد و پیچیدهترین سادگیها را. با مثلثی از جنس فولاد آبدیده در قلب دفاعش و با مثلثی پر از شکنندگیهای حرکتی شکست برندار در قلب دفاع حریف! اولی با دانشگر، منتظری و روزبه! دومی با پاتوسی، منشا و ایسما در حوالی دالان جریمه الدحیل! البته در غیاب صیادمنش!
برانکو «عشقی» بازی میکند
پرسپولیس مورد بحث ما، تیم ناهمگون شده بازی با فولاد نیست! پرسپولیس مورد نظر، هنوز هم میتواند متکی به ترابی باشد. علیپوری که نه هر روز و نه هر هفته ولی دستکم هر ماه، یک قدم بلندتر در عرصه مهارت تکنیکی برمیدارد و حالا دیدن او، در کنار ترابی با پاسهای رسن و تکلها و شیرجههای بلند بودیمیر، صحنههای نوپدیدتری را پدید میآورد!
برانکو از مردانی است که عشقی دارند به ساختن و میلی دارند به مجسمهسازی! خوشتراشترین سنگ گرانبهای ساخته شدن را، محمد نادری برای برانکو فراهم آورده است و شجاع خلیل زاده که نباید «داش آکل» محله باشد!