خبرورزشی/ اردشیر لارودی؛ میلاد عبادیپور، از آنهاست که به بازی احترام میدهد و به والیبال حرمت میبخشد! از زبان میلاد و از قول او، حرفی را شنیدیم که حیف است بر زبان او جاری شود و تکرار شود! شماره ۲ تیم ملی که از مردان شماره یک والیبال ایران است، میگوید: ... از دشمنان تیم ملی، عذر میخواهم که تیم ملی خوب بازی میکند!
در فوتبال از این حرفها بسیار شنیدهایم که به دستهای پشت پرده و ارادههای بازدارنده و باختنوازان میپردازند! در والیبال این قبیل اشارات اگر هم باشد -که نباید- از جانب عبادیپور ناپذیرفتنیتر است!
میلاد را دوست داریم تا همواره از سمت چپ زمین تیم ملی، بلند بپرد، آبشارهای محکمتری، از فراز دفاع و از کنار دستهای حریفان بزند و یا توپ را در کمال خوشفکری، از سانتیمترهای فضای خالی، در زمین تیم مقابل بکارد!
والیبال نباید در این دعوای کاهنده و تمرکز بر بادده گرفتار شود. عبادیپور که میتوان او را در قامت کاپیتان بعدی و آتی تیم ملی دید، هیچ نباید در این مرداب کلمات ثقیل وارد شود!
ورزشگاه و زنان و حرکت گام به گام
مرغ زیرک، چون به دام افتد، تحمل بایدش!
حکایت حضور زنان -خواهران و دختران شما و من و همه ما- در ورزشگاهها یکی از همین موارد است که باید با تحمل و تأمل مرغان زیرک حل شود و آن شود که بهترین چاره است. حضور بانوان در ورزشگاهها، که خود عامل نیکگفتاری و نیککرداری است!
باید تفاوت اظهار نظرها را دریافت و فرصت لازم را برای کسانی که مثل آقای داورزنی فکر میکنند و این مهم را شدنی میدانند، پدید آورد!
بدون تحمل و تأمل، بدون استراتژی و بدون حرکات بههم متصل تاکتیکی، چه بسا که حرکات به اجرا درآمده، به ضد خود بدل شود!
آری، این حضور، حق زنان ورزشدوست ماست! آری باید این خواست را در صدر مطالبات عرصه ورزش قرار داد، ولی مرغ زیرک، چون به دام افتد، تحمل بایدش!
کمتجربگی پرسپولیس
پرسپولیس میخواست جلسهای -که در دایره معرفی و آشنایی با سرمربی جدید این تیم قرار میگیرد- برگزار کند! به هر دلیل «این نشد»، به هر دلیل نشست کالدرون و اهالی رسانه به تعویق افتاد! چه باید کرد؟ از این ماجرا، دستمالی باید ساخت در راستای به آتش کشیدن قیصریه؟ یا نشانههایی بایدش دید در تشتت مدیریت پرسپولیس زیر بار فشارهای گوناگون و در رأس همه، زیر بار فشار کمتجربگی مدیریتی هست، این فشار را، باید تبدیل کرد به فن فتیلهپیچ یا در عین مطالبهگری و تعقیب خواستهای حرفهای خود، مجالی هم قائل شد؟ مجال برای مقابله با عدم تصمیم! مجال برای سبک سنگین کردن اتفاقات روزمره!
پرسپولیس -با مدیریت هنوز تازه کارش- باید بداند که اول جا میاندازند، بعد راهاندازی را در دستور کار قرار میدهند! و پرسپولیس باید بداند که وزن مدیریتیاش، در همین موارد است که خدشه برمیدارد! با اول دستور دادن و سپس فکر کردن!
مفتفروشی و گرانخری
استقلال، دومین استعداد جوان خود را به فوتبال ترکیه واگذار کرد و فروخت! بعد از مجید حسینی، حالا میرسیم به اللهیار صیادمنش! استقلال در عین حال، چالشی درونی و برونی دارد، بر سر فروش مامهتیام و بحثی دوباره آغاز شده دارد، درباره کاوه رضایی! استقلال نیاز دارد به یک مهاجم تمامکننده، ولی میفروشد یکی از بهترین استعدادهای فوتبال ایرانی را آن هم به قیمتی نه چندان متناسب با ارزش و بهایی که دارد!
اینکه استقلال، دوباره فهم کرده است که بازیکنفروشی به مراتب واجبتر است از بازیکن خریدن، یک بحث است و اینکه بازیکنان آیندهدار را در زمان نامناسب و در زودهنگام این پروسه در واقع با نصف ارزش دلاری، به تیمهای رند و کارکشته دنیای حرفهای «هبه» میکند، بحثی دیگر!
هماکنون کاوه رضایی که در چرخه وارونهگری، حرکت معکوسی دارد، قیمتی دارد حدوداً ۵ میلیون یورو! صیادمنش دو سال دیگر، چقدر میارزد؟ استقلال باید از مفتبازی دست بردارد! حراج استعدادها کافیست!
در فوتبال از این حرفها بسیار شنیدهایم که به دستهای پشت پرده و ارادههای بازدارنده و باختنوازان میپردازند! در والیبال این قبیل اشارات اگر هم باشد -که نباید- از جانب عبادیپور ناپذیرفتنیتر است!
میلاد را دوست داریم تا همواره از سمت چپ زمین تیم ملی، بلند بپرد، آبشارهای محکمتری، از فراز دفاع و از کنار دستهای حریفان بزند و یا توپ را در کمال خوشفکری، از سانتیمترهای فضای خالی، در زمین تیم مقابل بکارد!
والیبال نباید در این دعوای کاهنده و تمرکز بر بادده گرفتار شود. عبادیپور که میتوان او را در قامت کاپیتان بعدی و آتی تیم ملی دید، هیچ نباید در این مرداب کلمات ثقیل وارد شود!
ورزشگاه و زنان و حرکت گام به گام
مرغ زیرک، چون به دام افتد، تحمل بایدش!
حکایت حضور زنان -خواهران و دختران شما و من و همه ما- در ورزشگاهها یکی از همین موارد است که باید با تحمل و تأمل مرغان زیرک حل شود و آن شود که بهترین چاره است. حضور بانوان در ورزشگاهها، که خود عامل نیکگفتاری و نیککرداری است!
باید تفاوت اظهار نظرها را دریافت و فرصت لازم را برای کسانی که مثل آقای داورزنی فکر میکنند و این مهم را شدنی میدانند، پدید آورد!
بدون تحمل و تأمل، بدون استراتژی و بدون حرکات بههم متصل تاکتیکی، چه بسا که حرکات به اجرا درآمده، به ضد خود بدل شود!
آری، این حضور، حق زنان ورزشدوست ماست! آری باید این خواست را در صدر مطالبات عرصه ورزش قرار داد، ولی مرغ زیرک، چون به دام افتد، تحمل بایدش!
کمتجربگی پرسپولیس
پرسپولیس میخواست جلسهای -که در دایره معرفی و آشنایی با سرمربی جدید این تیم قرار میگیرد- برگزار کند! به هر دلیل «این نشد»، به هر دلیل نشست کالدرون و اهالی رسانه به تعویق افتاد! چه باید کرد؟ از این ماجرا، دستمالی باید ساخت در راستای به آتش کشیدن قیصریه؟ یا نشانههایی بایدش دید در تشتت مدیریت پرسپولیس زیر بار فشارهای گوناگون و در رأس همه، زیر بار فشار کمتجربگی مدیریتی هست، این فشار را، باید تبدیل کرد به فن فتیلهپیچ یا در عین مطالبهگری و تعقیب خواستهای حرفهای خود، مجالی هم قائل شد؟ مجال برای مقابله با عدم تصمیم! مجال برای سبک سنگین کردن اتفاقات روزمره!
پرسپولیس -با مدیریت هنوز تازه کارش- باید بداند که اول جا میاندازند، بعد راهاندازی را در دستور کار قرار میدهند! و پرسپولیس باید بداند که وزن مدیریتیاش، در همین موارد است که خدشه برمیدارد! با اول دستور دادن و سپس فکر کردن!
مفتفروشی و گرانخری
استقلال، دومین استعداد جوان خود را به فوتبال ترکیه واگذار کرد و فروخت! بعد از مجید حسینی، حالا میرسیم به اللهیار صیادمنش! استقلال در عین حال، چالشی درونی و برونی دارد، بر سر فروش مامهتیام و بحثی دوباره آغاز شده دارد، درباره کاوه رضایی! استقلال نیاز دارد به یک مهاجم تمامکننده، ولی میفروشد یکی از بهترین استعدادهای فوتبال ایرانی را آن هم به قیمتی نه چندان متناسب با ارزش و بهایی که دارد!
اینکه استقلال، دوباره فهم کرده است که بازیکنفروشی به مراتب واجبتر است از بازیکن خریدن، یک بحث است و اینکه بازیکنان آیندهدار را در زمان نامناسب و در زودهنگام این پروسه در واقع با نصف ارزش دلاری، به تیمهای رند و کارکشته دنیای حرفهای «هبه» میکند، بحثی دیگر!
هماکنون کاوه رضایی که در چرخه وارونهگری، حرکت معکوسی دارد، قیمتی دارد حدوداً ۵ میلیون یورو! صیادمنش دو سال دیگر، چقدر میارزد؟ استقلال باید از مفتبازی دست بردارد! حراج استعدادها کافیست!