به گزارش خبرورزشی، اگر «بیپولی» را درد اصلی این روزهای ورزش ایران ندانیم، سوءمدیریت قطعا نقشی کلیدی را در ماجراهای عجیب و غریب ورزشمان ایفا میکند. با سیدمصطفی هاشمیطبا میشود از هر کجای ورزش صحبت کرد؛ از فوتبال، انتخابات، ورزشگاهها، کشتی، وزنهبرداری و والیبال. با رئیس سازمان وقت تربیتبدنی و رئیس پیشین کمیته ملی المپیک را در زیر میخوانید:
زمان آغاز لیگ برتر نوزدهم همچنان مبهم است. مهدی تاج میگوید حتی او هم نمیداند که چه زمانی قرار است لیگ فوتبال آغاز شود!
من فکر نمیکنم شرایطی که تاج گفته در مورد همه تیمها حاصل شود. اگر ۵-۶ ورزشگاه هم آن شرایطی که فدراسیون میگوید را دارا شوند، لیگ استارت میخورد. ما بعضی وقتها حرفهایی میزنیم که شاید از روی سیاسیکاری است. لیگ فوتبال را باید شروع کرد، ولی باید گروههایی باشند که مسئول بهبود امور ورزشگاهها باشند و برای رفع نواقص تلاش کنند. انشاءالله که در طول لیگ مشکلات برطرف شوند.
مشکل ظرفیت ورزشگاه و حساب و کتابِ تماشاگر است
گفته میشود یکی از بحثها و موانع آغاز لیگ جدید، موضوع حضور بانوان در ورزشگاههاست که فیفا روی آن زوم کرده.
ممکن است این هم باشد، اما مسئله اصلی نیست. میتوانند لیگ را شروع کنند، فیفا نظرش این است که بانوان هم باشند، اما خیلی هم سختگیر نیست.
یک بحثی این روزها مطرح است که بازیهای هفتههای آخر فصل گذشته نشان داد ورزشگاههای ما برای آقایان هم امن نیست، چه برسد به خانمها که بخواهند آزادانه وارد ورزشگاه شوند.
بستگی به این دارد که چطور میخواهیم کار را سامان بدهیم. در قضیه ورزشگاه اهواز میتوانستند ۸۰ درصد ورزشگاه را بلیتفروشی کنند، ولی آنها ۱۳۰ درصد آدم به داخل آوردند. بعد نیروی انتظامی گفته بود اگر مردم بیایند درها را باز میکند. باید تعداد تماشاگر به ورزشگاه راه داد که بشود آنها را کنترل کرد. مسئله اصلی ظرفیت ورزشگاه است که باید با حساب و کتاب تماشاگر بیاید. بعد هم مگر در لیگ، چند مسابقه بحران داشت؟
خندهدار است ماجرای فینال جام حذفی مقصر نداشت!
بازیهای هفتههای آخر و فینال جام حذفی بحرانی شد.
آن هم به خاطر بیتدبیری بود. آقایان نتوانستند به حضور تماشاگران سروسامان بدهند. برخی فکر میکنند اگر ورزشگاه شلوغ شود، تیمشان برنده میشود، باید این فکر را کنار گذاشت تا کار درست شود.
درخصوص فینال جام حذفی بلافاصله چند نفر تعلیق شدند، اما حالا همه مشغول کارند و این داستان هیچ مقصری ندارد!
هیچکسی در نهایت مقصر نشد، خندهدار است. اگر مقصری هست، باید معرفی شود؛ حتی اگر نیروی انتظامی است. اما فدراسیون فوتبال هم سکوت کرده، اول محروم کردند و بعد هم آزاد! ظاهرا آنها هیچکدام مقصر نبودند، فقط مردم تقصیر داشتند. آدمهایی که پای تلویزیون نشستند! آنها باید از اول تلویزیون را خاموش میکردند و میخوابیدند. مردم اگر این کار را میکردند، هیچ اتفاقی نمیافتاد! ظاهرا همه کاسه و کوزهها سر مردم شکسته است. بالاخره یک کسی مقصر است، یا کسانی مقصرند که هر کدام درجات مختلفی دارند. فدراسیون هم میترسد که نیروی انتظامی را به عنوان مقصر معرفی کند.
دارند در مورد پرسپولیس و استقلال پول را هدر میدهند
پرسپولیس و استقلال که خصوصی نشدند، این روزها هر دو با چالشهای زیادی مواجه هستند.
من به مدیریت آنها آشنایی ندارم، اما میدانم که دارند پول حرام میکنند.
از چه نظر؟
پول هدر میدهند. به نظرم آنها اصلا مربی خارجی نمیخواستند، آن هم با اینهمه بدهی و مشکلات ارزی. میشد برای هر دوی آنها مربی ایرانی گذاشت. مجیدی را میگذاشتند برای استقلال. مگر گلمحمدی در پدیده بد کار کرده؟ اصلا مگر ایرانیها خوب نیستند؟ فقط میخواستند در پرسپولیس و استقلال به مردم بگویند مربی خارجی آوردیم. وقتی پول نیست، اینهمه بدهی وجود دارد، میشود با ایرانی کار کرد. الان همین تراکتور، آنهمه بازیکن خارجی گرفت، مربی خارجی آورد، چه شد.
واقعا تیمها به لحاظ مالی مشکلات زیادی دارند، درآمد که ندارند، فوتبال باشگاهی در ایران همهاش هزینه است.
میشود با کادر ایرانی کار کرد. مگر والیبال با کادر صددرصد ایرانی قهرمان دنیا نشد و تیمهای بزرگ برزیل و ایتالیا را به زانو درنیاورد؟ چرا دوست داریم خودمان را آویزان خارجیها کنیم؟ اینها ولخرجی است.
مگر آدم نصفه و نیمه هم داریم؟ من انتخابات دوچرخهسواری را ابطال کردم
وزارت ورزش در ماههای اخیر در بحث برگزاری انتخابات فدراسیونهای ورزشی خوب عمل نکرده؛ کشتی، وزنهبرداری، والیبال، تنیس و…
حالا بعضی چیزها هست مثلا در موضوع وزنهبرداری، اختلافی در خصوص این وجود دارد که علی مرادی اکثریت آرا را به دست آورده یا نه. من خودم زمانی که مسئولیت داشتم در فدراسیون دوچرخهسواری سیدحسین هاشمی مشابه رأی مرادی را آورد، من به عنوان رئیس سازمان قبول نکردم. مگر آدم نصفه و نیمه داریم؟ گفتم این نصف به علاوه یک نیست. حالا کاری به صلاحیت آدمها ندارم، ولی همان زمان هاشمی از دوستان صمیمی من بود، با این حال گفتم این رأی، رأی اکثریت نیست. خیلیها هم اصرار کردند که او نماینده مجلس است، دوست شماست و ناراحت میشود، اما قبول نکردم. گفتم یک رأی دیگر میخواهد. تفسیر با آقایان است، در مجلس هم همین اتفاق افتاد و لاریجانی رأی نصفه و نیمه را به عنوان اکثریت قبول کرد.
به خاطر امیر خادم تاسف خوردم؛ آن اتفاق خندهدار بود
انتخابات کشتی هم که حاشیههایش تمامنشدنی بود و تا روز آخر و مجمع هم کشیده شد. موضوع صلاحیتها عجیب بود.
من تاسف خوردم که چرا این اتفاق افتاد. وقتی صلاحیت یکی تایید نمیشود دلیلش را نمیگویند. چه شد که صلاحیت امیر خادم تایید نشد، این خندهدار است؛ او معاون وزیر بوده.
حیف است به بهنام محمودی فرصت ندهند؛ داورزنی هم بیاید
و والیبال؟
از همه عجیبتر است. الان آدمهایی آمدهاند که توانمند هستند مثل بهنام محمودی، به نظرم با این سابقه و توانایی، حیف است به آنها فرصت داده نشود. او به لحاظ مدیریتی هم شرایط لازم برای انجام کار را دارد. باید بگذارند کار کند.
شایعاتی هست مبنی بر اینکه انتخابات این رشته را به خاطر تصمیم داورزنی برای ورود دوباره به والیبال، به تعویق انداختهاند.
خب داورزنیها بیایند؛ همه بیایند، چه اشکالی دارد! بیایند و رأی بگیرند. رأی واقعی بگیرند.
منبع: روزنامه پیروزی