خبرورزشی/ پریسا غفاری؛ مرضیه جعفری، سرمربی ۳۷ ساله تیم فوتبال شهرداری بم تنها مربی رکوردداری است که ۶ قهرمانی را به دست آورده است. او اهل شهر بم است و آرزو دارد همیشه مردم شهرش را با قهرمانیها خوشحال کند و برای لحظهای خاطرات بدشان از زلزله بم را پاک کند. او در این تیم ملیپوشان زیادی را پرورش داده و فصل قبل هم با جذب دروازهبان اول تیمملی فوتبال زهرا خواجوی، تیمش را پیش از پیش شایسته قهرمانی کرده است. با جعفری و خواجوی در روزنامه خبرورزشی همکلام شدیم.
*چند سال است که فعالیت خود را در فوتبال آغاز کردید؟
جعفری: از سه، چهار سالگی پا به توپ شدم، از آنجا که پدرم مربی فوتبال بود خیلی به این رشته علاقهمند بودم و نزدیک ۲۰ سال است بهعنوان مربی فعالیت میکنم. سال اول را با فوتسال آغاز کردم که متأسفانه در سال ۸۲ تمامی بازیکنانم را بهخاطر زلزله از دست دادم ولی سال ۸۴ قهرمان شدم و دید مردم بم به زندگی عوض شد. با اینحال بهخاطر اینکه تمایل زیادی به کار مربیگری فوتبال داشتم مدرک مربیگری A آسیا را هم گرفتم و با تیم شهرداری بم شروع کردم و سه دوره هم پرافتخارترین مربی ایران شدم.
خواجوی: من متولد نهاوند همدان هستم و از ۱۰ سالگی با فوتسال شروع کردم. سابقه حضور در اردوهای تیمملی زیر ۱۶ و زیر ۱۹ را در کارنامه ورزشیام دارم و از فروردین سال ۹۷ در تیمملی بزرگسالان نیز عضویت پیدا کردم.
*باتوجه به شرایط بم و زلزله بم چطور ماندید و این تیم را همچنان سرپا نگاه داشتید؟
جعفری: بهخاطر عرق و علاقهام به بم بود. من همیشه دنبال این بودم که شادی را به مردم این شهر برگردانم. در جشنی که امسال برای قهرمانی ما گرفتند لبخندی که بر لبان آنها آمد ما را بسیار خوشحال کرد. من شرایط سخت این مردم را دیدهام و کلاً بهخاطر استعدادها بازیکن را به بم میبرم نه بهخاطر ملیپوش بودنشان. مونا حمودی که کسی نمیشناختش ولی الان فیکس تیمملی شده است و خیلیها هم هستند که جا دارند به تیمملی دعوت شوند. از سمت دیگر قهرمانی متوالی و بحث اسپانسرینگ این تیم باعث شد بخواهم بمانم و دوست دارم ادامه بدهم.
*خواجوی چطور شهرداری بم را انتخاب کرد؟ بهخاطر قهرمانی یا سرمربی؟
من در اشترانکوه بازی میکردم. روزی که مقابل بم بازی داشتیم توپهای زیادی را گرفتم. آنموقع خانم جعفری من را دعوت کرد و با بم به نایبقهرمانی هم رسیدیم، اما سال بعد بهخاطر سن کمی که داشتم به من رضایتنامه داد تا به تیم راهیاب ملل سنندج بروم. توانستم خودم را بیشتر نشان بدهم و به مقام سومی رسیدم. ولی دوباره برگشتم و اکنون دروازهبان اول کشورم.
*شهرداریها معمولاً بودجه خوبی برای قهرمانی ندارند، اما چطور این همه سال توانستید این اسپانسر را حفظ کنید؟
جعفری: سال ۷، ۸ به عنوان تربیتبدنی شرکت میکردیم. بعد از آن شهردای بم تیم فوتبال داد و اعلام شد تیم بانوان هم دارد. بودجه سال اول ۱۳ میلیون تومان بود. در ضمن تلاشهای بازیکنان و رفتار صادقانه بین من و باشگاه عاملی شد که اعتماد به تیم باقی ماند. نتیجههای خوب هم آنها را پایبند نگه داشت. در این باشگاه سعی میشود مشکلات اقتصادی به تیم سرایت نکند. به چنین بازیکنان و باشگاهی افتخار میکنم.
*در ایران با کدام دروازهبان رقابت سختتری دارید؟
خواجوی: مریم یکتایی. الان هم برای ادامه تحصیل به ترکیه رفته است. مسلماً هرچه جلوتر میرویم نسل جدیدی با استعدادهای خوب میآید، اما در پست گلری تنها استعداد مهم نیست بلکه تجربه هم لازم است. ولی از آنجا که من در یک باشگاه خوب فعالیت میکنم، خانم گل ایران و دستگاه شوتزنی لیگ و بهترین هافبکهای ایران جلوی من بازی میکنند. پس این عوامل باعث پیشرفت من میشود. ولی متأسفانه در کشورمان بهایی به دروازهبان و دفاع داده نمیشود و در جشنواره بهترینها دروازهبان جایی ندارد.
*خیلی از مربیان بهدنبال سطح ارتقای کیفی خود نیستند یا حاضر به همکاری با خارجیها نیستند؟
جعفری: برای من این اتفاق نمیافتد، چون بازیکنانی در تیم من هست که هر روز پیشرفت میکنند و من مربی اگر بهروز نباشم قادر نیستم آنها را هدایت کنم. شاید من سختترین کار را در بین مربیان دارم، چون با افرادی، چون قنبری و خواجوی کار میکنم.
*مربیگری تیمملی هم به شما پیشنهاد شده است؟
جعفری: قبلاً پیشنهاد داشتم، اما به دلایلی نپذیرفتم. امسال هم صحبتی شده و برنامه خواستند ولی باید ببینم شرایط چگونه پیش میرود.
*در اردوی قطر تیمملی بانوان حرف و حدیث زیاد بود. چرا؟
خواجوی: اول از همه باید بگویم با وجود آقای عبدی و حبیبی تیمملی وضعیت رو به رشدی داشت. من قبلاً فکر میکردم در اوج دروازهبانی هستم، اما حبیبی نشان داد که من ذرهای از دنیای این پست را بلدم. مشکل اصلی تیمملی ما هم این است که مربیان و آنالیزورهای تیمملی سر بازیهای لیگ حضور پیدا نمیکنند. بهطور مثال در تیم شهرداری بم مدافعانی هستند که کارشان با توجه به آمار خیلی خوب بوده ولی کسی کارشان را ندیده است. مربیان تیمملی هم سعی دارند تنها از تیم خودشان دعوت به اردو داشته باشند. باید گفت اردوی بزرگسالان دورهمی است. تا زمانیکه سازماندهی و برنامهریزی نداشته باشیم نتیجهای هم در پیش نخواهیم داشت.
*خوب آقای عبدی نمیتوانند که سر بازی لیگ بانوان بیایند؟
خواجوی: بهنظر من جا داشت که خیلیها بیایند. ما حتی یک بازیکن مصدوم در قطر داشتیم و نقش سیاهلشکر داشت. در حالیکه فرد دیگری میتوانست جایگزین آن شود. بهنظرم همیشه یک تعداد خاص دعوت میشوند.
*با ورود بانوان به استادیوم موافقید؟
جعفری: ما این مطلب را خیلی بزرگ کردیم. وقتی محدودیت هست آنها بیشتر حریص میشوند تا بخواهند به استادیومها بروند، اما اگر اجازه بدهند هیچ اتفاقی نمیافتد. بلکه خانوادگی از بازی لذت میبرند.
*دوست دارید بازی تیمملی مردان و تلاشهای علیرضا بیرانوند را در استادیوم آزادی ببینید؟
خواجوی: دیدن بازی تیمملی مردان در عملکرد هر فوتبالیستی تأثیرگذار است. بهخاطر دارم در یک مسابقهای که فدراسیون بهخاطر ترس از محرومیت فیفا تیمملی را به استادیوم بردند و بازی ایران و بولیوی را دیدیم، حتی به ما اجازه ندادند که لباس تیمملی برتن کنیم. انگار از در زندان آزاد شده بودیم و خیلی خوشحال بودیم. در هر صورت مسئله خیلی بزرگ شده است و بهنظرم بیشتر جوسازی شده است.
*نظرتان راجع به کلمات زیر را بگویید
جعفری:
فوتبال: بزرگترین عشق
مربیگری: بهترین و بدترین لحظه
زمان: خیلیزود میگذره
بم: زندگیم
همسر: بزرگترین مشوقم است و برادرم هم بزرگترین حامی
خواجوی:
فوتبال: تمام اهداف زندگی
دروازه: غرور و غیرت
توپ فوتبال: سرنوشتساز
چمن آزادی: آرزو
*چند سال است که فعالیت خود را در فوتبال آغاز کردید؟
جعفری: از سه، چهار سالگی پا به توپ شدم، از آنجا که پدرم مربی فوتبال بود خیلی به این رشته علاقهمند بودم و نزدیک ۲۰ سال است بهعنوان مربی فعالیت میکنم. سال اول را با فوتسال آغاز کردم که متأسفانه در سال ۸۲ تمامی بازیکنانم را بهخاطر زلزله از دست دادم ولی سال ۸۴ قهرمان شدم و دید مردم بم به زندگی عوض شد. با اینحال بهخاطر اینکه تمایل زیادی به کار مربیگری فوتبال داشتم مدرک مربیگری A آسیا را هم گرفتم و با تیم شهرداری بم شروع کردم و سه دوره هم پرافتخارترین مربی ایران شدم.
خواجوی: من متولد نهاوند همدان هستم و از ۱۰ سالگی با فوتسال شروع کردم. سابقه حضور در اردوهای تیمملی زیر ۱۶ و زیر ۱۹ را در کارنامه ورزشیام دارم و از فروردین سال ۹۷ در تیمملی بزرگسالان نیز عضویت پیدا کردم.
*باتوجه به شرایط بم و زلزله بم چطور ماندید و این تیم را همچنان سرپا نگاه داشتید؟
جعفری: بهخاطر عرق و علاقهام به بم بود. من همیشه دنبال این بودم که شادی را به مردم این شهر برگردانم. در جشنی که امسال برای قهرمانی ما گرفتند لبخندی که بر لبان آنها آمد ما را بسیار خوشحال کرد. من شرایط سخت این مردم را دیدهام و کلاً بهخاطر استعدادها بازیکن را به بم میبرم نه بهخاطر ملیپوش بودنشان. مونا حمودی که کسی نمیشناختش ولی الان فیکس تیمملی شده است و خیلیها هم هستند که جا دارند به تیمملی دعوت شوند. از سمت دیگر قهرمانی متوالی و بحث اسپانسرینگ این تیم باعث شد بخواهم بمانم و دوست دارم ادامه بدهم.
*خواجوی چطور شهرداری بم را انتخاب کرد؟ بهخاطر قهرمانی یا سرمربی؟
من در اشترانکوه بازی میکردم. روزی که مقابل بم بازی داشتیم توپهای زیادی را گرفتم. آنموقع خانم جعفری من را دعوت کرد و با بم به نایبقهرمانی هم رسیدیم، اما سال بعد بهخاطر سن کمی که داشتم به من رضایتنامه داد تا به تیم راهیاب ملل سنندج بروم. توانستم خودم را بیشتر نشان بدهم و به مقام سومی رسیدم. ولی دوباره برگشتم و اکنون دروازهبان اول کشورم.
*شهرداریها معمولاً بودجه خوبی برای قهرمانی ندارند، اما چطور این همه سال توانستید این اسپانسر را حفظ کنید؟
جعفری: سال ۷، ۸ به عنوان تربیتبدنی شرکت میکردیم. بعد از آن شهردای بم تیم فوتبال داد و اعلام شد تیم بانوان هم دارد. بودجه سال اول ۱۳ میلیون تومان بود. در ضمن تلاشهای بازیکنان و رفتار صادقانه بین من و باشگاه عاملی شد که اعتماد به تیم باقی ماند. نتیجههای خوب هم آنها را پایبند نگه داشت. در این باشگاه سعی میشود مشکلات اقتصادی به تیم سرایت نکند. به چنین بازیکنان و باشگاهی افتخار میکنم.
*در ایران با کدام دروازهبان رقابت سختتری دارید؟
خواجوی: مریم یکتایی. الان هم برای ادامه تحصیل به ترکیه رفته است. مسلماً هرچه جلوتر میرویم نسل جدیدی با استعدادهای خوب میآید، اما در پست گلری تنها استعداد مهم نیست بلکه تجربه هم لازم است. ولی از آنجا که من در یک باشگاه خوب فعالیت میکنم، خانم گل ایران و دستگاه شوتزنی لیگ و بهترین هافبکهای ایران جلوی من بازی میکنند. پس این عوامل باعث پیشرفت من میشود. ولی متأسفانه در کشورمان بهایی به دروازهبان و دفاع داده نمیشود و در جشنواره بهترینها دروازهبان جایی ندارد.
*خیلی از مربیان بهدنبال سطح ارتقای کیفی خود نیستند یا حاضر به همکاری با خارجیها نیستند؟
جعفری: برای من این اتفاق نمیافتد، چون بازیکنانی در تیم من هست که هر روز پیشرفت میکنند و من مربی اگر بهروز نباشم قادر نیستم آنها را هدایت کنم. شاید من سختترین کار را در بین مربیان دارم، چون با افرادی، چون قنبری و خواجوی کار میکنم.
*مربیگری تیمملی هم به شما پیشنهاد شده است؟
جعفری: قبلاً پیشنهاد داشتم، اما به دلایلی نپذیرفتم. امسال هم صحبتی شده و برنامه خواستند ولی باید ببینم شرایط چگونه پیش میرود.
*در اردوی قطر تیمملی بانوان حرف و حدیث زیاد بود. چرا؟
خواجوی: اول از همه باید بگویم با وجود آقای عبدی و حبیبی تیمملی وضعیت رو به رشدی داشت. من قبلاً فکر میکردم در اوج دروازهبانی هستم، اما حبیبی نشان داد که من ذرهای از دنیای این پست را بلدم. مشکل اصلی تیمملی ما هم این است که مربیان و آنالیزورهای تیمملی سر بازیهای لیگ حضور پیدا نمیکنند. بهطور مثال در تیم شهرداری بم مدافعانی هستند که کارشان با توجه به آمار خیلی خوب بوده ولی کسی کارشان را ندیده است. مربیان تیمملی هم سعی دارند تنها از تیم خودشان دعوت به اردو داشته باشند. باید گفت اردوی بزرگسالان دورهمی است. تا زمانیکه سازماندهی و برنامهریزی نداشته باشیم نتیجهای هم در پیش نخواهیم داشت.
*خوب آقای عبدی نمیتوانند که سر بازی لیگ بانوان بیایند؟
خواجوی: بهنظر من جا داشت که خیلیها بیایند. ما حتی یک بازیکن مصدوم در قطر داشتیم و نقش سیاهلشکر داشت. در حالیکه فرد دیگری میتوانست جایگزین آن شود. بهنظرم همیشه یک تعداد خاص دعوت میشوند.
*با ورود بانوان به استادیوم موافقید؟
جعفری: ما این مطلب را خیلی بزرگ کردیم. وقتی محدودیت هست آنها بیشتر حریص میشوند تا بخواهند به استادیومها بروند، اما اگر اجازه بدهند هیچ اتفاقی نمیافتد. بلکه خانوادگی از بازی لذت میبرند.
*دوست دارید بازی تیمملی مردان و تلاشهای علیرضا بیرانوند را در استادیوم آزادی ببینید؟
خواجوی: دیدن بازی تیمملی مردان در عملکرد هر فوتبالیستی تأثیرگذار است. بهخاطر دارم در یک مسابقهای که فدراسیون بهخاطر ترس از محرومیت فیفا تیمملی را به استادیوم بردند و بازی ایران و بولیوی را دیدیم، حتی به ما اجازه ندادند که لباس تیمملی برتن کنیم. انگار از در زندان آزاد شده بودیم و خیلی خوشحال بودیم. در هر صورت مسئله خیلی بزرگ شده است و بهنظرم بیشتر جوسازی شده است.
*نظرتان راجع به کلمات زیر را بگویید
جعفری:
فوتبال: بزرگترین عشق
مربیگری: بهترین و بدترین لحظه
زمان: خیلیزود میگذره
بم: زندگیم
همسر: بزرگترین مشوقم است و برادرم هم بزرگترین حامی
خواجوی:
فوتبال: تمام اهداف زندگی
دروازه: غرور و غیرت
توپ فوتبال: سرنوشتساز
چمن آزادی: آرزو
عکس: آتلیه خبرورزشی/ محمد محب زندی