خبرورزشی/ مجید ابونوری؛ در فوتبال همواره از ضربات ایستگاهی و کرنر به عنوان یکی از راههای اصلی رسیدن به گل یاد میشود. در بازی با هنگکنگ بیش از ۱۰ کرنر به دست آوردیم و دریغ از یک مورد استفاده درست از آن.
کادر فنی- در وهله اول- ملیپوشان- در وهله دوم- باید بدانند، استفاده بهینه از ضربات کرنر و ایستگاهی به معنای غفلت از سایر روشها نیست، بلکه باید از ضربات شروع مجدد به عنوان یک مکمل مهم سود برد.
ضربات ایستگاهی تاکتیکی زود بازده است و در چنین دیدارهایی که حریف پرفشار و با تمام نفرات آرایش دفاعی دارد، ارزش زیادی برای سرمایهگذاری دارد. ویلموتس که بازیکن سرزن و بلند قامت در تیم خود کم ندارد، میتواند در حین تصاحب کرنر و ضربات ایستگاهی، یک مربی «شاد» باشد، درست برعکس بازی با هنگکنگ!
ویلموتس به ارزش مالکیت توپ در بازی، بهتر از من و شما واقف است. او میداند تیمی که تملک توپ دارد، در حقیقت صاحب ابتکار عمل است. اوست که برای بازی تعیین و تکلیف میکند، نه حریف!
وقتی صاحب توپ هستیم - همانند بازی با هنگکنگ - میتوانیم حریف را دچار کاهش اعتماد به نفس و تضعیف روحیه کنیم.
در نیمه اول در اجرای این روش به مراتب منظمتر ودقیقتر بودیم، حتی در تاکتیکپذیری نیز!
هنگکنگ، چون صاحب توپ نبود در دو بخش به شدت آزار دید؛ ۱- بازپس گیری توپ ۲- حمله مجدد به دروازه حریف! اما تیم صاحب توپ -که ایران بود- انرژیاش را فقط صرف حمله کرد، چون مالک توپ و زمین بود.
سرسختترین مدافعان در مقابل پاسهای متوالی و بدون اشتباه به شرط باز شدن بازی اشتباه میکنند وتاوان میدهند.
دو گلی که به هنگکنگ زدیم خود گویای این مدعاست. در بازی با هنگکنگ ثابت کردیم که میتوان با تعدد پاس و بازی با همه مناطق- به شرط به هم نخوردن ریتم و نظم بازی و هول نشدن برای رسیدن به گلهای بیشتر- موفق شد و از ساختار دفاعی هر تیمی عبور کرد.
امید ابراهیمی در نیمه اول بارها و بارها با پاسهای طولی و عوض کردن منطقه بازی توپ را از منطقه شلوغ به منطقه خلوت میفرستاد تا در ادامه حمله مزاحمی مثل مدافعان پرتعداد هنگکنگ نداشته باشیم. حربهای که در نیمه دوم به دلیل «هول» بودن ما برای گلزنی بیشتر و برهم خوردن نظم تاکتیکیمان کمتر مشاهده شد.
سردار آزمون وقتی به عنوان مهاجم مرکزی قرار میگیرد، وظیفه اصلی اش که گلزنی است را به درستی انجام میدهد. او شانه به شانه با دفاع حریف بازی میکند تا به عنوان مهاجم نوک و پیشرو عمق دفاع حریف را نشانه بگیرد و کار را تمام کند.
اما «سردار» فوتبال ما قابلیتهای دیگری نیز دارد. جاگیری در فضاهای خالی سازمان دفاعی تیم مقابل، دریبل زدن، عوض کردن جای خود باتوجه به موقعیت توپ. سردارآزمون قابلیت نگهداری و حمل توپ را نیز دارد تا در زمان مناسب همتیمیهای خود را در موقعیت گلزنی قرار دهد. به صحنه گل دوم ایران به هنگکنگ بیشتر دقت کنید، تا پی به توانایی سردار ببرید. او مانند یک بازیساز و فقط با یک نگاه، جهانبخش را میان شکاف ایجاد شده، در دفاع هنگکنگ صاحب توپ کرد تا ثابت شود در فوتبال مدرن حال حاضر جهان، مهاجمان- از نوع سردار- دیگر فقط تمامکننده صرف نیستند. میتوانند به صورت هافبک تهاجمی یا حتی در بال تیم بازی کنند. سردار به عنوان تمامکننده با دوندگی بیامانش خواب را از سر مدافعان حریف میگیرد.
برای اینکه بهتر پی به بازی تحسین شده، سردار ببریم، فقط کافی است سری به آمار او بزنیم.
ویلموتس برای «رفرم» تاکتیکی اش باید آهسته والبته پیوسته گام بردارد. نمیتوان میراث «کیروش» را به این زودیها تغییر داد. منظم بازی کردن و ریتم را از دست ندادن «شناسنامه» تیم کیروش بود. نباید خدشهای به این خصیصه وارد شود.