خبرورزشی/ فرهاد اشراقی؛ به دلایل متعدد نمیتوان قانون را به طور کامل در فوتبال ایران اجرا کرد. هر تصمیمی که گرفته میشود یک عده اعتراض میکنند، فدراسیون و کمیتههایش متهم به آبی و قرمز بودن میشوند و در نهایت باید مماشات کنند. همین ماجرای کالدرون را ببینید. اگر فدراسیون او را به خاطر حرفهایش علیه استقلال محروم کند متهم به استقلالی بودن میشود و اگر رأی ندهد میگویند پرسپولیسی است. حالا یک موقع هست که این میگویندها برای فدراسیون مهم نیست، ولی همه میدانند که در ایران این چیزها مهم است و فدراسیون هم نشان داده که نمیخواهد وارد یکسری مسائل حاشیهای (مثل سر دادن شعارهای قومیتی) شود.
آنچه مسلم است در ایران جو ورزشگاهها را نمیتوان درست کرد. فحشهای آنچنانی کم بود، شعارهای قومیتی و آوردن پرچم کشورهای دیگر هم به آن اضافه شده است. به نظر میرسد در این جور مسائل نهادهای بالاتر از فدراسیون باید وارد عمل شوند که خب معلوم نیست آنها اساساً این کار را انجام بدهند. مثل ماجرای دلال و دلالبازی که یک زمانی عادل فردوسیپور فکر میکرد، میتواند با پخش ۴ تا برنامه موجی ایجاد کند و یا با دلالها مبارزه کند، اما بعد از چند هفته همه چیز فراموش شد، چون کسی پشتش را نگرفت.
سالمسازی جو ورزشگاهها موردی است که نیاز به عزم همگانی و البته فرهنگسازی دارد. در مورد مسائل فرهنگی که حرف نزنیم خیلی سنگینتریم، اما در مورد عزم همگانی باید گفت حداقل تا امروز چیز خاصی دیده نشده و به نظر نمیرسد عزم ملی برای ورود به این قضیه وجود داشته باشد. با ادامه این روند مسلماً باید حسرت روزهایی را بخوریم که همه چیز به شیر سمار ختم میشد و حرف زشت دیگری را در استادیومها نمیشنیدیم. حالا اگر در ورزشگاهی انواع و اقسام شعارهای ۱۸+ سر داده نشود، جای تعجب دارد. در چنین فضای مسمومی باید منتظر وقوع هر اتفاق دیگری (مثل گل کشیدن) در ورزشگاهها هم بود.
آنچه مسلم است در ایران جو ورزشگاهها را نمیتوان درست کرد. فحشهای آنچنانی کم بود، شعارهای قومیتی و آوردن پرچم کشورهای دیگر هم به آن اضافه شده است. به نظر میرسد در این جور مسائل نهادهای بالاتر از فدراسیون باید وارد عمل شوند که خب معلوم نیست آنها اساساً این کار را انجام بدهند. مثل ماجرای دلال و دلالبازی که یک زمانی عادل فردوسیپور فکر میکرد، میتواند با پخش ۴ تا برنامه موجی ایجاد کند و یا با دلالها مبارزه کند، اما بعد از چند هفته همه چیز فراموش شد، چون کسی پشتش را نگرفت.
سالمسازی جو ورزشگاهها موردی است که نیاز به عزم همگانی و البته فرهنگسازی دارد. در مورد مسائل فرهنگی که حرف نزنیم خیلی سنگینتریم، اما در مورد عزم همگانی باید گفت حداقل تا امروز چیز خاصی دیده نشده و به نظر نمیرسد عزم ملی برای ورود به این قضیه وجود داشته باشد. با ادامه این روند مسلماً باید حسرت روزهایی را بخوریم که همه چیز به شیر سمار ختم میشد و حرف زشت دیگری را در استادیومها نمیشنیدیم. حالا اگر در ورزشگاهی انواع و اقسام شعارهای ۱۸+ سر داده نشود، جای تعجب دارد. در چنین فضای مسمومی باید منتظر وقوع هر اتفاق دیگری (مثل گل کشیدن) در ورزشگاهها هم بود.