خبرورزشی/ جهانگیر کوثری؛ استقلال چه معنای شگرف و باشکوهی، چه واژه دلپسند و از نظر سیاسی گوارایی! این نام خودش میتواند باعث آرامش شود. بیاییم نیرو و آرامش روحی را با هم یکی کنیم. آیا باید یک بیگانه ارزش آن را برایمان آشکار سازد؟ اراده حفظ استقلال خودمان را باید به دیگری بدهیم؟ کمی تأمل و تعمق، کمی صبر و تحمل! حق با شماست که قهرمانان خود را دوست دارید، اما باید این علاقه را با درکی از واقعیت درآمیخت. ذخیرههای نیروی اخلاقی و تاریخی ما میگوید با حقیقت زندگی کنیم و پیش برویم و اجازه ندهیم ما را در تصرف یک آسمان آبی که توسط قهرمانان ساخته شده است قرار دهند. حرف بر سر متقاعد کردن مسئولان نیست، حرف به تماشاگران است که فکر میکنند امثال استراماچونی نجات دهندگان این کشتی و این استقلالند! سخنپردازی بیشتری نیاز است تا این عده معدود را به خود آوریم که استراماچونی نمیآید. به پول هم نیست. او تحت هیچ شرایطی حاضر نیست برگردد. او جوان است و کمی هم ترسو. در این میان طفلک فتحی و هیئت رئیسه یا مدیره هم مقصر نبودند. استراماچونی در این فضای ملتهب نمیتواند کار کند. در واقع توانش را ندارد و قادر هم نخواهد بود به ایدهآلهای این تماشاگران رنگ واقعیت ببخشد. تارهای ترس مشترک مدیران استقلال و استراماچونی باعث شد او حقیقت را نگوید و بهانههای واهی بگیرد و سریع پس از آنکه با توان و شعور فوتبالی بازیکنان تیم به صدر جدول رسید بگریزد و برود. او هرگز بازنخواهد گشت. آندرهآ تحمل این شرایط و فضا را نداشت و پول یک راه فرار کوتاه بود تا برود. او دم مسیحایی نداشت که استقلال را زنده کند. استقلال بعد از او هم خواهد برد، چون نیرویی که جمع کرده است همسان و هماهنگ و همراهند. دوره شکوفایی فرا رسیده بود و اینچنین شد. استقلال حالا یک تیم است. استقلال تازه به این نقطه نرسیده است. استقلال قهرمانی آسیا را نیز دارد. استقلال سال ۱۳۵۶ را به خاطر بیاورید. رایکوف و جیگیج و پورحیدری هم بودند و حجازی و قلعهنویی هم روی این صندلی نشستهاند. استقلال ۷۴ سال است که حیات دارد و فوتبال را راه میبرد و زیر و بمهای بسیار هم داشته است. استراماچونی هم آخرین نخواهد بود. خداحافظ آندرهآ!
۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه
استقلال ۷۴ سال است که حیات دارد و فوتبال را راه میبرد و زیر و بمهای بسیار هم داشته است. استراماچونی هم آخرین نخواهد بود. خداحافظ آندرهآ!

