به گزارش خبرورزشی، سینیشا میهایلوویچ حالا در فوتبال جهان تبدیل شده به نمادی از مبارزه و اراده. او مدتهاست که با بیماری سرطان خون مبارزه میکند و حالا در مورد اینکه این مبارزه چطور شخصیت او را تغییر داده است حرف زده است. او میگوید این بیماری دستکم باعث شده که بخشی پنهان از شخصیت خودش را کشف کند و صبورتر باشد.
هافبک سابق تیم ملی یوگسلاوی که حالا به عنوان یک صربستانی شناخته میشود، سرمربی بولونیاست و چهرهای است که سالهاست در فوتبال ایتالیا چه به عنوان بازیکن و چه به عنوان مربی مطرح است. در قامت بازیکن در تیمهای سامپدوریا، لاتزیو و اینتر بازی کرده است و سپس مربی تیمهایی مثل کاتانیا، فیورنتینا، سامپدوریا، میلان، تورینو بوده و حالا هم در بولونیا کار میکند.
۶ ماه متفاوت
اما در ۶ ماه گذشته اوضاع کمی متفاوت بوده است. سینیشا در این چند وقت به مبارزهای شجاعانه و سخت با بیماری لوسمی (سرطان خون) مشغول شده و به همین دلیل جلسات تمرینی تیمش را از تخت بیمارستان و توسط دوربین مدار بسته میبیند و از طریق اسکایپ هم با بازیکنان تیمش حرف میزند. نه ناامید است و نه روحیه اش را از دست داده: «فکر میکنم مردم بالاخره مرا درک کردهاند. در این چند ماه خیلی مورد لطف و محبت قرار گرفتهام، نه فقط از طرف سلبریتیها، چهرههای ورزشی و سیاسی، بلکه از طرف هواداران همه باشگاهها و مردم عادی و کسانی که نمیشناختم. آدمهای کاملاً غریبه نگران وضعیت من بودند و هستند.»
سرمربی بولونیا در گفتوگویش با مجله هفتگی گاتزتادلوسپورت حرفهایش را اینطور ادامه میدهد: «اگر حرفها و اقدامات من حتی به یک نفر این شجاعت را بدهد که دوران سختی مثل این را با روحیه بالا پشتسر بگذارد، قطعاً این برایم از فتح لیگ ایتالیا هم بیشتر ارزش دارد.»
با کمک مادر
او بعد از سه دوره شیمی درمانی عمل پیوند مغز استخوان را انجام داد و حالا در مسیر بهبودی است و البته با کمک مادرش که غذاهای سنتی صربستان را برای او میپزد در حال اضافه کردن به وزنش است. او در طول دوره درمان وزن زیادی را از دست داده و کاملاً لاغر شده است: «نمیتوانستم کریسمسی بهتر از این را بخواهم، بودن در کنار خانواده، در شرایطی که الان دارم، بهترین چیزی بود که میخواستم و به من روحیه میداد. آزمایشاتم به خوبی پیش میروند، هر روز احساس میکنم که قویتر از قبل شدهام. مادرم، همسرم و فرزندانم را در کنارم دارم. بولونیا هم دو بازی اخیرش را برده است. احساس آرامش دارم و بابت همه چیز خوشحال هستم.»
ارزش زندگی
ستاره سابق فوتبال جهان میگوید حالا قدر زندگی را بیشتر از قبل میداند: «حالا میتوانم از هر لحظه از زندگی لذت ببرم، چیزی که قبلاً حتی متوجه هم نمیشدم، چون همیشه برای انجام دادن کار بعدیام عجله داشتم. حالا یاد گرفتهام که گوش کنم و تصویر چیزهایی که رو به رویم هستند را با دقت مشاهده کنم. الان از تکتک جزئیات در زندگی لذت میبرم و به نظرم ارزش آنها از هر چیزی بالاتر است.»
عادتهای قبلی
قبلاً عادت داشتم که برای دوندگی صبحگاهی هدفون روی گوشم میگذاشتم و در خیابانها میدویدم، اما حالا هر روز بین هفت تا ۱۰ کیلومتر را فقط قدم میزنم تا باتریهایم را شارژ کنم و دوباره جان بگیرم. به اطراف نگاه میکنم، گوش میکنم، در هوای تازه نفس میکشم، و این نفس کشیدن بعد از سه ماه حضور روی تخت بیمارستان و زیر دستگاه تهویه هوا، واقعاً حس فوق العادهای به من میبخشد.»
یک کودک گریان
میهایلوویچ میگوید حالا ویژگیهای جدیدی را در خودش کشف کرده است: «قسمتهایی از شخصیت خودم را کشف کردهام که قبلاً اصلاً نمیدانستم چنین قابلیتهایی دارم، یا دستکم آنها را مخفی نگه داشته بودم. حالا بابت هر چیزی گریه میکنم. سینیشا تبدیل شده به یک بچه گریان، این را هر از گاهی به خودم میگویم، اما در عین حال این برایم خوشحالکننده است که خیلی سریع همه چیز را حس میکنم و احساساتم را بیان میکنم به جای اینکه احساساتم را کنترل کنم و درون خودم نگه دارم. ممکن است شاد، غمگین یا عصبانی شوم، اما همیشه با تمام احساساتم این اتفاق میافتد بدون اینکه فیلتری برای احساسم بگذارم. من حتی صبورتر هم شدهام! زمانی که بازیکن بودم، حتی تا یک هم نمیشمردم و سریع واکنش نشان میدادم چه برسد به اینکه تا ۱۰ بشمارم! اما حالا یاد گرفتهام که تا ۶ یا ۷ بشمارم و حتی شاید تا ۸ هم برسم، اما راستش شمردن تا ۱۰ فراتر از توان من است (خنده).
همان جا خفهاش میکردم
این صبور بودن را میشد ماه گذشته در جریان بازی بولونیا مقابل لچه دید. میهایلوویچ وارد زمین شد تا جلوی دعوای گری مدل با بازیکن تیم حریف را بگیرد: «میخواستم هر دو نفر را هوشیار کنم و زمانی که گری آنطور واکنش نشان داد، عصبانی شدم، اما خودم را کنترل کردم. قبلا، اگر بازیکنم به من در زمین توهین میکرد همانجا یقه اش را میگرفتم و خفهاش میکردم!»