خبرورزشی/ مهدی هژبری؛ عقربههای ساعت، روی ۴ بعد از ظهر امروز که بایستد، در ظاهر مهلت ثبتنام در انتخابات فدراسیون فوتبال تمام میشود و در نهایت با دو، سه ساعت تأخیر- که بخشی از فرهنگ ما ایرانیان شده- پرونده نامنویسی در انتخابات ریاست فدراسیون بسته خواهد شد.
قابل پیشبینی است که امروز خیلیها در همان ساعات پایانی برای ثبتنام به فدراسیون بروند چرا که ما به این کارهای لحظه آخری عادت داریم. هرچند برای پی بردن به فهرست نامزدهای نهایی باید تا ۲۸ بهمن صبر کنیم و ببینیم از جمع داوطلبان چند نفر موفق به ارائه ۱۰ فرم و جمعآوری ۱۰ امضا از اعضای مجمع میشوند، اما امروز تا حدودی ابهامات برطرف و دستهبندیها مشخص میشود. رقابت بر سر تعیین جانشین مهدی تاج بیشک داغ خواهد بود و تعیینکننده برنده هم هیچکس جز خود مهدی تاج نخواهد بود. بافت مجمع به گونهای است که نفوذ رئیس فدراسیون میتواند هر دستوری از مقام بالاتر را بیاثر و هر رایزنی و لابی از سوی گزینهها را بیثمر کند. اما فعلاً سؤال این نیست که میل مهدی تاج به چه کسی است و آیا مجمع به دکتر قریب که او را گزینه مورد وثوق وزارت مینامند رأی میدهد یا نبی که او را گزینه نزدیک به مدیران فعلی فدراسیون میدانند و یا جلالی که احتمالاً از حمایت دادکان و عزیزیخادم برخوردار است و یا کلایی شهردار مشهد که ائتلافش با اسلامیان، او را در جایگاه نامزد مدعی پیروزی مینشاند. امروز و تا قبل از پایان مهلت نامنویسی، سؤال این است که آیا تمام خانواده فوتبال عمق فاجعه را درک کرده و به این باور رسیدهاند که باید برای نجات فوتبال به صحنه بیایند؟! این فوتبال بیپول، بدهکار، ورشکسته و تهی شده است. فشارهای درونی و بیرونی، تحریمهای اقتصادی ظالمانه، دخالتهای نابهجا، تصمیمهای اشتباه، تهمتهایی که دلسوزان واقعی فوتبال را دلسرد کرده و فراری داده و خائنان که اصرار دارند لباس خادمین را به تن کنند و نداشتن حقپخش، بیبهره بودن از درآمدهای اصلی و متعارف فوتبال که در تمام دنیا وجود دارد و در ایران وجود ندارد و متأسفانه فضای پر از سوءتفاهم که به دشمنی منجر شده و مجال گفتمان را از اهل فن و متخصصان فوتبال گرفته، کار را به جایی رسانده که هر لحظه بیم آن میرود فوتبال نابود شود. برای تغییر این فضا، باید دلخوریها را کنار گذاشت و اهل فن را به صحنه برگرداند. این فوتبال متعلق به سیاسیون نیست، متعلق به خانواده فوتبال است. در خانه اگر کس است، همین یک حرف بس است...
قابل پیشبینی است که امروز خیلیها در همان ساعات پایانی برای ثبتنام به فدراسیون بروند چرا که ما به این کارهای لحظه آخری عادت داریم. هرچند برای پی بردن به فهرست نامزدهای نهایی باید تا ۲۸ بهمن صبر کنیم و ببینیم از جمع داوطلبان چند نفر موفق به ارائه ۱۰ فرم و جمعآوری ۱۰ امضا از اعضای مجمع میشوند، اما امروز تا حدودی ابهامات برطرف و دستهبندیها مشخص میشود. رقابت بر سر تعیین جانشین مهدی تاج بیشک داغ خواهد بود و تعیینکننده برنده هم هیچکس جز خود مهدی تاج نخواهد بود. بافت مجمع به گونهای است که نفوذ رئیس فدراسیون میتواند هر دستوری از مقام بالاتر را بیاثر و هر رایزنی و لابی از سوی گزینهها را بیثمر کند. اما فعلاً سؤال این نیست که میل مهدی تاج به چه کسی است و آیا مجمع به دکتر قریب که او را گزینه مورد وثوق وزارت مینامند رأی میدهد یا نبی که او را گزینه نزدیک به مدیران فعلی فدراسیون میدانند و یا جلالی که احتمالاً از حمایت دادکان و عزیزیخادم برخوردار است و یا کلایی شهردار مشهد که ائتلافش با اسلامیان، او را در جایگاه نامزد مدعی پیروزی مینشاند. امروز و تا قبل از پایان مهلت نامنویسی، سؤال این است که آیا تمام خانواده فوتبال عمق فاجعه را درک کرده و به این باور رسیدهاند که باید برای نجات فوتبال به صحنه بیایند؟! این فوتبال بیپول، بدهکار، ورشکسته و تهی شده است. فشارهای درونی و بیرونی، تحریمهای اقتصادی ظالمانه، دخالتهای نابهجا، تصمیمهای اشتباه، تهمتهایی که دلسوزان واقعی فوتبال را دلسرد کرده و فراری داده و خائنان که اصرار دارند لباس خادمین را به تن کنند و نداشتن حقپخش، بیبهره بودن از درآمدهای اصلی و متعارف فوتبال که در تمام دنیا وجود دارد و در ایران وجود ندارد و متأسفانه فضای پر از سوءتفاهم که به دشمنی منجر شده و مجال گفتمان را از اهل فن و متخصصان فوتبال گرفته، کار را به جایی رسانده که هر لحظه بیم آن میرود فوتبال نابود شود. برای تغییر این فضا، باید دلخوریها را کنار گذاشت و اهل فن را به صحنه برگرداند. این فوتبال متعلق به سیاسیون نیست، متعلق به خانواده فوتبال است. در خانه اگر کس است، همین یک حرف بس است...

