خبرورزشی/ اردشیر لارودی؛ یکم- محرم نویدکیا و مهدی رحمتی، چون در کلاس مربیگری بینالمللی شرکت نکردهاند، حق مربیگری در لیگ برتر را ندارند! به همین سادگی! قانون، قانون است و در مقابل قانون، رحمتی و نویدکیا فرقی با غیررحمتی و غیرنویدکیا ندارند! باید اول کلاس دید و سپس مربیگری کرد! فدراسیون سر خود را در این باره به شکستن میدهد، ولی نرخش را نمیشکند! بهخصوص که ۶۵۰ مربی واجد شرایط دارد!
چند سال پیش، به همین عذر در بوندسلیگای آلمان هم میخواستند «رودی فولر» را، اول سر کلاس بفرستند و سپس اجازه حضور در کنار زمین و نشستنش روی نیمکت را صادر کنند! تجربه عملی ۱۸، ۱۷ سال بازی کردن در بالاترین سطوح، در عرصه مربیگری خریداری نداشت! در آن ایام، غوغایی شد که بیا و ببین! گروهی هوادار مقررات وضع شده بودند، جماعتی سختگیری مورد نظر را برنمیتافتند و افراطیاش میدانستند! در این میان، فرانتس بکنباوئر، فخر فوتبال آلمان در همه سالهای تا امروز، نکتهای را به میان آورد! او پرسید: ...این چه درسی است که رودی، طی ۱۷ سال بازی در بوندسلیگا، سری A و پوشیدن پیراهن تیم ملی آلمان، به آن دست نیافته است ولی طی چند جلسه یا حداکثر چندین جلسه حضور در کلاس مربیگری حرفهای، صاحب تمام علوم نداشته و دانش لازم میشود!؟ نکند علوم غیبیه باشد؟
و حالا باید پرسید: این چه علم و کدام معرفت عملی است که سالیان سال بازی کردن، نه در جان رحمتی و نه در وجود نویدکیا، ننشسته ولی مدرسان کلاسهای کذایی، کاری میکنند در حد اعجاز!
سؤال: آیا کلاسی که رحمتی و نویدکیا و مجیدی و گلمحمدی و دایی و مهدویکیا و بقیهای که جربزه و علاقه و «ژن» مربیگری دارند، امتیازی برای اینان به حساب نمیآید؟ و راستی که چگونه است در ۱۷ سال و ۲۰ سال کلاسهای عملی، کاری از پیش نمیبری ولی در یک کلاس ۱۴ تا ۲۰ روزه به تمام اسرار و رموز کار واقف میشوی!؟
دعوای قدیمی
دوم- دعوای علم متکی به تجربه عملی و دانستههای آموخته شده از طریق آموزههای مدرسی، دعوایی است مبارک و درازمدت که از «اول» هم بوده و تا آخر نیز خواهد بود!
اینکه کدام بهتر است و کدام برتر، به نحوه حضورت در کلاس مربوط باشد و به میزان قبولیت در مواجه شدن با نکتههای نو و تازه! به این بهانه لازم است تا به مهدی رحمتی که کارش را با شور و شر همیشگیاش جدی گرفته و خودش را باور کرده بگوییم:
...داداش، این دم شیر است به بازی مگیر!
...عشق حقیقی است مجازی مگیر!
اگر مهدی رحمتی هستی! اگر آنچه که تا امروز نشان دادهای باز هم قرار است تا باشی، بسمالله! این گوی و این میدان که در میان آوردهاند، به اندازه لیاقت و کفایتی که داری، فرصتها را غنیمت بشمار و از موقعیت استفاده کن! یادت باشد که تو به اندازه دوستانت، دشمن هم داری! دشمنشاد نشو!
کاری نکنید پشیمان شوند
سوم- خوشبختانه آتش تغییرات نابجا و دیرهنگام و ناشی از دست زدن به عملیات غلط که هیچ ارتباطی با مدیریت ندارد، در تیم استقلال رو به سرد شدن است! همین دیروز بود که تکذیب مدیریت مالک تیم شهرخودرو، حرف روز شد! و همین دیروز اعلام شد، رئیس هیئتمدیره استقلال، برای چانه زدن و دست یافتن به توافق جدید به ترکیه رفته تا با وینفرد شفر بر سر ادعای ۶۵۰ هزار یورویی مرد آلمانی به مخرج مشترک و عدد مرضیالطرفین برسد!
حالا میماند پاسخ عملی به دو خواسته زودبازده و فوری حمید درخشان از پرسپولیسیها شامل حال استقلال هم میشود:
فوتبالیستهای عزیزتر از جان و گرانسنگ، کمی از توقعات خود بکاهند و به کمی کمتر رضایت بدهند تا امکان تیمداری با نرخ تورم سالی ۳، ۴ میلیارد، ممکن شود و الا نه از تاک خبری خواهد ماند و نه از تاکنشان! و تا کله بر سرت چرخ بدهی و دیگ طمع را همچنان به جوش آوری، از رشد تصاعدی پرداختها خبری خواهد شد که نپرس!
خلاصه کلام؛ کاری نکنید که آش را با جاش، نخواهند و همگی با هم «دم» بگیرند که مرحمت نموده و ما را مس کنید، چون که ما عین وزارت نفت از تیمداری پشیمان گشتهایم!
درباره پرسپولیس که موظف است به قهرمانی
چهارم- درباره پرسپولیس زیاد حرف زدیم ولی زیادی حرف نزدیم و حرف الکی هم به میان نیاوردیم!
تیمی است که باید در فینال لیگ قهرمانان آسیا، بازی را ببرد تا قهرمان قاره شود! مردم، قهرمانی این تیم را میخواهند! مسئولان، قهرمانی این تیم را طلب میکنند! پرسپولیس تا قهرمانی، کوتاهترین فاصله را دارد! هم مدیران با عرضه قوه مجریه به اهمیت این پیروزی و این قهرمانی واقفند و هم مدیران خو کرده به عدم موفقیت که شکست را برابر پیروزی و پیروزی را عین شکست میدانند! همه باید کمک کنند تا این اتفاق که مبارک اتفاقی و «مبارک سحری» خواهد بود، رقم بخورد!
به بهانه وارفته بودن و غیرورزشی بودن و ناکارآمد بودن نسیه مدیران و غیرمدیران، نباید موجبات به دندان گزیدن خود را فراهم کرد! حفظ بشار رسن، اقدامی خوبتر از خوب است! منصرف کردن شجاع، لازمتر از لازم است! باید که پیگیر ظلمی بود که به آلکثیر از جانب عمله، اکره AFC و به پرسپولیس روا داشته میشود!
حیف است که استقلال، پاسوز عدم لیاقت تنی چند نابلد بشود! پرسپولیس را به امان ناشیگریاش، رها نکنیم و نمیکنیم! تا قهرمانی آسیا، یک قدم مانده، یک گام! و این همان توفیق بزرگی میتواند باشد که حافظ دربارهاش میگوید:
...آری به اتفاق، جهان میتوان گرفت!