خبرورزشی/ اردشیر لارودی؛ یکم- البته همه کسانی که اینجانب را میشناسند، قبول فرمودهاند که بنده به هیچ روی اهل قیاس و مقایسه نیستم، چرا؟ چون باورمندم که مقایسه، کاری است بس شیطانی! پس به ما نمیخورد که اهل این قبیل قبیحات باشیم ولی چه باید کرد که میبینیم و خب میبینیم دیگر! تفاوتها را اول باید دید و سپس باید برگزید! وقتی که دیدیم لامحاله، دیدنیهای خود را کنار هم قرار میدهیم و خیال میکنیم که یکی با دیگران تفاوت دارد! اینجاست که نفس اماره نهیب میزند که چرا اینجوری؟
مثلاً وقتی مشغول تماشای بازی نساجی و پرسپولیس بودم، تنها چیزی که به چشمم نخورد، کیفیت بینظیر بازی با توپ بود! البته هرچه کوشیدم از بازی روی زمین هم حظی ببرم، ممکن نشد که نشد که نشد! نپرسید چراکه ناگفته معلوم است: ...چون زمین بازی، استخری بود به عمق ۴، ۵ سانتیمتر که در بعضی از نقاط، عمق آب از ۱۰، ۱۵ سانتیمتر هم بیشتر میشد! زمین قائمشهر، در اصل زمینیت نداشت! بیشتر شبیه بود به «یخ آب» که برای یخ درمانی از همهچیز مفیدتر است! چمن نمدی، ریشههای رشته آشی، زیرکاری بتنآرمه ۸۰۰ میل! دیگر چه کم داشت؟ مرگ میخواهی برو گیلان!
خندهدار نیست؟ مقایسه زمین نساجی با زمینهای کرهای K League، زمینهای ژاپنی J League، زمینهای چینی، زمینهای قطری و همین مسابقه فینال!
یحیی روز جمعه فهمید
دوم- پرسپولیس که از آبشار و دوش سرد ورزشگاه نساجی، به سلامت رست و با کسب یک امتیاز، پاداش قابل قبولی مال خود نمود! صبر میکنیم تا ببینیم سایر بزرگان لیگ برتر و دیگر تیمهای تراز قهرمانی در لیگ برتر- استقلال، تراکتور، سپاهان، نفت آبادان، گلگهر، فولاد اهواز- در این شرایط چند مرده حلاجند یا خود نساجی که باید ۱۵ بار اینجوری بازی کند و چوب ندانمکاری آقایان زمینساز در قائمشهر را بخورد!
برای پرسپولیس که فکر فرسوده شدن زانوهایش هم باید میبود، به سلامت از زمین خارج شدن، کمتر از یک برد نمیارزید! یحیی گلمحمدی، روز جمعه ۵ دیماه بود که فهمید تعویق بازی با نساجی، پیش از حضور در لیگ آسیا، چه لطف بزرگی در حق پرسپولیس بود!
رقبای ویژهتر: قلعه نویی، فکری
سوم- گلگهر، تیمی که منتسب است به شهر سیرجان ولی بیشتر اموراتش را در تهران حل و فصل میکند، این ویژگی را هم دارد: ...هر تیمی که حریف است با گلگهر، مربی خود را هم به شدت، درگیر پیکاری زیرپوستی میبیند با امیر قلعهنویی! مردی که بیشترین جام را در لیگ برتر برده است، بیشترین، جدیترین رقبا را هم دارد! بازی با هر تیمی برای گلگهریها رویارویی از نوع سوم است! هفته پیش ذوبآهن بود که خاری شد در گلوی تیم امیر! و این هفته نوبت به استقلال میرسد که نشان بدهد آقای فکری در این چند روزه که به فرجه زمانی قشنگی خورده بود، چقدر تیمش را بیشتر شناخته و بهتر قلقش را به دست آورده است!
استقلال- گلگهر در سیرجان! هر دو یک ویژگی دارند: دو مهمان و دو تیم دور از خانه! یک طرف این بازی امیرخان را میبینیم و طرف دیگر آقا صمد و آقای مظلومی و حاج محمود فکری که در آقا بودنش شک نباید کرد! ولی در ترفندها و «تروکاژ»های مربیگریاش باید جور دیگری عمل کند!
این هفته، باز هم امیر گادوین منشا را به جان تیم سابقش میاندازد، ولی فکری هم دیاباته را دارد! اینجاست که امیر و فکری، نبرد خصوصیشان اهمیت بیشتری پیدا میکند!
شخصیت شاخصی به نام نفت آبادان
چهارم- نفت آبادان، یواش یواش وارد چارت سازمانی لیگ برتر میشود و تیمهای بالای جدول! نفتیهای غیرنفتی و نابرخوردار از حقی که وزارت نفت قبول ندارد که حق بچههای آبادان است و برعهده تشکیلات وزارت نفت، باید با سایپاییها مبارزهای چنان مردانه و زیبا را بهراه اندازد که آرزوی تمام تیمهای تکنیکیباز دیگر است! و البته یادمان هم نباید برود که تکنیکیترین تیم در میان همه تیمهای صاحب بازی زیبا، نفتیها یک چیز دیگرند و منظور از «نفت» وقتی پسوند و پیشوند ندارد، فقط و فقط نفت آبادان است! آنجا که شهروندهایش- زن و مرد- همه فوتبال را خوب تماشا میکنند و از لذت خوب دیدن بیشترین کیف را میبرند! هفته پیش، تراکتور برابر نفت جوری باخت که در قبال گل دوم حریف سکوت کرد و تماشا! اما سایپا، خودش یک تیم جاهطلب است!