خبرورزشی/ اردشیر لارودی؛ یکم- علی کریمی که سنت شکسته است و بداعت آورده است، چگونه میخواهد به اداره فوتبال ایران همت کند؟ تکنفره یا تیمی؟ و نیز این پرسش هم نباید بیجواب بماند:
...چقدر تیمی خواهد بود تیم علی کریمی و چگونه تیمی خواهد بود؟ بخردان فوتبالشهر ایران، در سلسله مراتب لزوماً رفیع این بنای معظم، کجای کارند؟
سعید آذری در اقدامی کنشی- و نه واکنش منفعلانه- دست زده به اعلام حمایت و توأم با کنارهگیری! به قول شاعر «نی غلطم»! به نفع فوتبال ایران، به نفع علی کریمی، برای قویتر شدن و پرقدرتتر عمل کردن مدیران فوتبال در آینده، سعید آذری باید بماند و نرود! علیرضا رحیمی هم که پیش از این نایبرئیس کنفدراسیون هندبال آسیا هم شده بود، باید بیاید! بقیه آدمهای لایق هم باید بیایند و باید که آورده شوند! محمد دادکان، داریوش مصطفوی، نصرا... سجادی و هر کارکشته دیگری که در فدراسیون فوتبال مثمر ثمر و منشأ اثر بوده است!
دانایان توانا
دوم- وقت سکوت نیست! وقت جنتمکانی هم نیست! وقت آمدن است! وقت همه با هم شدن!
صفاییفراهانی را هم دوباره باید سر ذوق آورد! جرگه جریانسازان فوتبال باید تشکیل بشود! حضور دانایان استراتژیست فوتبال، قوت قلب میدهد به مدیران اجرایی فوتبال! چند ده سالی از آن روزها که مدیریت فوتبال با عصای موسی، با جعبه جادو، با قدرت فردی و اراده تکی مَیسور و میسر بود، میگذرد! تکروی کردن، نه مذموم که غیر ممکن است! تک رفتن مترادف با شکست است! تک روانه عمل کردن مساوی با هیچ کاری نکردن! تک رفتن یعنی تنها ماندن! تمام شاخههای تکاندیشی را باید هرس کرد تا در حراست از ریشه و تنه شجره فوتبال دچار ضعف نشود!
۱۲ سال است که فوتبال دچار سلیقه محدود و تفکر بسته شده است! ۱۲ سال است که فوتبال، به رغم همه داشتههایش محکوم به درجا زدن است! تیمی از مردان تازه فکر، بلکه فکری تازه و افقی نو لازم است! دلسوختگان فوتبال باید دستاندرکار باشند! فرصت گاوبندی و چشمبندی باید به صفر برسد!
نباید خسته شویم
سوم- دربیها، همه از این خصوصیت برخوردارند: ...هیچ چیز دلیل هیچ چیز نیست! هر اتفاقی چه از سر حادثه و تصادفهای خود به خودی یا در ادامه چند رخداد پی در پی امکان وقوعش میرود، آن هم چه زیاد!
شهرآورد ۲۲/۱۰/۹۹ نیز تابع همین تغییر است! باز هم تبعیت خواهد کرد از یک اشتباه پیش پا افتاده! باز هم سر خواهد از یک امر منتظر در شکلی غیر منتظر! باز هم دست زدن به عملی نابجا یا دست نزدن به حرکتی بجا!
استقلال برای مسابقه روز دوشنبه، این تکیهگاه فکری و این پیشدرآمد اندیشگی را دارد: ...آنقدر توپ را میدوانم، آنقدر توپ را میدهم و پس میگیرم، آنقدر بازی را از دفاع به حمله و از حمله به دفاع میبرم که خود را در وضعیت دلخواه قرار دهم! در وضعیت بالادستی، برای زدن ضربه آخر! آورده استقلال سال ۹۹ تا امروز این بوده است:
...آنقدر اشتباه میکنم که تو هم اشتباه کنی!
ساده است نه؟ آنقدر اشتباه میکنم که تو هم اشتباه کنی! و حالا قایدی، مطهری، دیاباته یا وریا غفوری، محمد دانشگر و یک عضو دفاعی دیگر- میلیچ یا محمد موسوی- را به جانت میاندازم! ساده است نه؟ آنقدر ساده که باور کردنش دشوار است و دشوارتر هم خواهد شد! حریف را وادار به خسته شدن و مجبور به اشتباه کردن!
یحیی چه در سر دارد؟
چهارم- پروژه یحیی کاربردی است و به کار بستنش ممکن! فوتبال یحیی- و در نتیجه تیم امروزی پرسپولیس- یک هسته خیلی مرکزی دارد:
...حفظ توپ! با خونسردی توپ را دوانیدن!
یحیی علاوه بر این، جورهای دیگری هم به کمک تیمش میآید: ...یارگیری کردن! گمنامی نظیر آلکثیر را به سؤال روز و اتفاقی خاص بدل کردن! احسان پهلوان را و میلاد سرلک را و شجاعی و اینک حقوردی نامی را به پرسپولیس آوردن، اهدافی را در پی دارد! همانطور که آوردن حامد لک هم تصمیمی بود سؤالانگیز و حالا شاهکاری است نشانه کمال تعقل و شناخت! برای یحیی، حرف زدن از رفتن نابجای بشار رسن یک نکته دارد و کوشش برای پر کردن جای او- که بیجانشین دانستنش بیمهری به فوتبال ایران است- یک اصل دیگر! پرسپولیس جای رسن را پر میکند ولی هنوز یک یا دو مهاجم که در ساختن بازی و ساخته شدن حرکات ترکیبی، قابل اعتنا بوده و قابلیت اتکا داشته باشند، هنوز عینیت ندارد! یحیی اگر بخواهد ببرد، مهاجمانی توپ نگهدار و زنندگان ضربه آخر را لازم دارد و اگر بخواهد نبازد هم، یک مهاجم باهوش و چند کاره باید داشته باشد.