خبرورزشی/ اردشیر لارودی؛ یکم- یکی از خوبیهای خاص بازیهای امسال که جذابیت و دلپذیری ویژهای به کلیت لیگ برتر داده است، این نکته است:... تعداد تیمهای «خوب بازی کن» زیادتر از سالهای پیش است! خلاصه کلام اینکه، استقلال هم خودش خوب بازی میکند و هم امکانی فراهم میآورد که حریفش - هر که باشد- خوبترین فوتبال خویش را به تماشا بگذارد! دیروز هم همین بود!
پرسپولیس هم برای بردن، صد درصد میخواهد که خوب بازی کند و فلسفهاش این نیست که من اجازه ندهم تیم رقیب خوب بازی کند تا برنده از میان خوبها سربرآورد! و البته گاهی هم نمیشود!
نفت آبادان هم مو لای درز ارزشهای تکنیکی و تاکتیکی یارانش نمیرود! باید دست پورموسوی و غلامحسین پیروانی را به گرمی فشرد که برای مربیگری ایرانی و برای مربیان ایرانی وجههای بالا خریدند! دستشان درد نکند و خدا قوتشان بدهد! که نفت آبادان را بردند به سالهای ۴۶ و ۴۷ و روزگاری که سالیا، پورجانکی، هیربد، علمداری، صفریان و اسماعیل کشتکار، تعریف دیگری از بازی را عرضه میداشتند! و البته سپس نوبت به نظامآبادی، بزمه، علیزاده، عزیزی، غزال، قاسمپور، نظری، فیروزی و برزگری -حسون- رسید که حیرتکده راه بیندازند، در هر جا که نفت بازی داشت!
امیر، وفادار به افکار پیشین
تیمهای عاریتی
دوم- چو فردا شود، فکر فردا کنیم! در بازی تراکتور این شیوه تفکر ردپای روشنی دارد! گلگهر هم اگر چنین نبود که تیم «امیرخان» نبود! ما هم بازی فکر با نحوه بازی گلگهر- تراکتور را به فردا وامیگذاریم و امروز نگاهی میاندازیم به حرفهای علی فتحا...زاده که خودش هم گفت: ...اگر کمی در فهم استدلالهای او بدسلیقگی وارد شود، معنی سخنانش ۱۸۰ درجه فرق میکند!
فتحا...زاده که عمر مفیدترش را در دو دهه پیشین، باید صرف کارهای همهشمولتری میکرد و به مدیریت در دایره ملیتر فوتبال میپرداخت، یک شرط اصلی و اساسی دارد:
...روز ۱۰ اسفند، آقایان فعال در انتخابات، باید به برنامهآزمایی تن دهند! در فوتبال و در فدراسیون فوتبال، اشخاص نه، برنامه حضرات است که باید زیر ذرهبین برود! برنامه آزمودن، باید جای هر آزمایش دیگری را بگیرد! آقای مدعی، خوشامدی، ولی قدمت آنگاه مبارک میشود که برنامهای عرضه کنی درخور فوتبال ایران! با حرف و قصه و حکایت و داستان، کاری از پیش نمیتوان برد! یک مرد، یک برنامه! هر مرد -و هر زن- یک کارنامه قابل ارزیابی براساس برنامه!
تکلیف ۱۰ اسفند و انتخابات هیئترئیسه فدراسیون معلوم شد! هرکس برنامه دارد، بفرماید! هرکس برنامه ندارد، زحمت خود میدارد! که اینجا، عقابهای محکمبال هم پر ریختهاند! مرغان سیمرغصفتی لازم است تا بتوان وارد کارزار مدیریت و اداره و راهبری فوتبال شد! هستی، بسما...!
کجای کاریم؟
سوم- در فکرم که فتحا...زاده، چه خوب و چه راحت «دوییت» دوغ و دوشاب را بیان کرد و نشان داد! برنامه داشتن، برنامه محور بودن! و نیز میزان پایبندی به برنامه تقدیمی! مهمتر از این هم هست: ...سبقه و سابقه عمل به برنامه مورد نظر!
میگویید هنوز که نیامده! یادآور میشوید، هنوز که برنامهای تدوین و تنظیم نشده است! میگوییم نه در همه جا! نه در همه حال! مثلاً آن آقایی که ۳۰ سال است مثل بختک روی سینه فوتبال استان خود افتاده است و اجازه نفس کشیدن هم به فوتبال شهر و دیارش نداده است، بهترین کارنامهاش همین حضور پررنگ(!!!) در هیئت استانش!
فوتبال فلکزدهای که تحت تأثیر توجهات آقایان، ۵۰ سال است و ۶۰ سال است که به کلاس سوم و چهارم و سطح پنجم و ششم فوتبال ایران وارد نشده، دیگر چگونه «پز» شایستگی و لیاقت نداشتهاش را بدهد! راه دور چرا برویم، فوتبال غرب ایران، فوتبال شرق ایران، فوتبال گلستان، فوتبال اردبیل، فوتبال فلات قاره و مناطق مرکزیاش! یعنی این درجا زدنها، فاقد برنامه، فاقد کاریزمای مدیریت و فاقد جاهطلبی و بلندپروازی بوده است! تیمی داریم در لیگ برتر که خوب هم بازی میکند! در آخرین بازی این تیم که هم غوغایی شد و هم تماشایی، از ۱۱ بازیکن ثابت شروع بازی، یک تن-آری یک نفر- از بچههای شهر و استان مربوطه بود! شهرستان و استانی که در هر تیم ملی، ۶ و ۵ و ۴ بازیکن میداشت، امروز در تیم اول دیار خودش، ۱۰ بازیکن وارداتی دارد! کجای کاریم ما؟
پرسپولیس و گوشتهای نپز اراک
چهارم- فردا هم روز خداست! و در این فردا که به لطف پروردگار هم حشمتخان لباس عافیت پوشیده، هم میناوند و انصاریان، از پنجره امید به فردا و دو فردای دیگر نظر میدوزند، بازیهای بالقوه قشنگی را انتظار میکشیم!
پرسپولیس با آلومینیوم اراک! باز هم گوشتهای نپز، باز هم سختگیران سختکوش! آب خوش از گلوی یحیی و مردانش پایین نمیرود! باید هر امتیاز را با چنگ و دندان مال خود کرد!
سپاهان را در بازی قبلی تیم خوبی دیدیم! برابر نفت آبادان باز هم بهتر از اینها باید بود! بودن هم نه، باید شد! شدن لازم است!
فولاد و نکونام! فولاد و سعیدخان آذری، باید تیم اهوازیتری داشته باشند! برای اهوازیان، دوست داشتن بچههای شمال و شرق و غرب و مازندران و تهران، به عنوان بازیکنان اهواز، ساده نیست!
لیگ یک، همه گرفتنیاند
درباره لیگ یک دانسته شده که تیمهایش امکانات لازم را در حداقل هم ندارند! گر حکم شود که مست گیرند؛ خدا نکند که بگیرند چون همه را باید ببرند! در فوتبالشهر لیگ یک و جام آزادگان، نداری و ندارم و نخواهم داشت، آوازی نادلنشین و بلکه دلخراش و ریشهدار در همه سالهای فوتبالداری ایران است! از این تیمها امکانات خواستن، حکایت کوسه و ریش پهن است! و حکایت دیدن پشت گوش! در این وانفسا، ملوان هم در سردار جنگل رشت جنگی دارد با شهرداری آستارا و هوادار با استقلال خوزستان!