خبرورزشی - داستان حضور کریم باقری در تیم ملی ایران مربوط به امروز نیست. در این تاریخ به دلیل نزدیک شدن به روزهای پرواز تیم ملی به منامه، با این موضوع موافقت شده است؛ در غیر این صورت از سال گذشته قرار بود کریم باقری به جمع ملیپوشان ملحق شود.
کریم باقری که حالا در پرسپولیس به چهرهای خاص و فوق العاده تبدیل شده، بخش مهمی از اعتبار امروز و وجاهت تازهاش را مدیون شناخت از خود است؛ باقری هرگز سودای سرمربیگری نداشت و به همه پیشنهادهایش در این زمینه جواب منفی داد؛ او نخواست و دوست نداشت نفر اول باشد؛ پس به هر پیشنهادی که ارائه شد در یک کلام جواب منفی داد.
کریم باقری همین نقش خودش را دوست داشت؛ چهره ای با احترام، درجه یک، موجه، محکم و رفیق با همه بچههای تیم؛ دقیقا او از همین نقطه به یک کریم باقری دیگر تبدیل شد؛ همان آقا کریم که طراح خط میانی پرسپولیس و تیم ملی بود؛ مردی با جسارت ویژه اما محجوب و کمحرف.
عملکرد کریم باقری در پرسپولیس به نحوی بود که هر تیمی حسرت فقدان یکی مثل او را روی نیمکت خورد؛ از تیمهای بزرگ، متوسط و کوچک بگیرید تا حتی مربیانی که این وجه از شخصیت باقری را در تیم ملی ندیدند یا متوجه استعداد ذاتی باقری در این زمینه نشدند.
چه سلیقه خوبی داشت وحید هاشمیان که چنین گزینه ای را به اسکوچیچ معرفی کرد و دراگان حتی از رئیس فعلی فدراسیون فوتبال که خورشیدی را برای سرپرستی تیم ملی پسندید، خوشسلیقهتر بود!
از کریم باقری تا دیگران که مورد پسند آقای رئیس قرار گرفته اند یک کهکشان فاصله است؛ در دربی تهران نیز همه دیدند نقش باقری در خاتمه دادن به قائلهای بزرگ چقدر مثبت بود. حضور کریم باقری در تیم ملی، آن هم تیمی که با هزار درد و گرفتاری راهی منامه میشود تا تپههای دیگران را آباد کند یک موهبت است.
در این قحطی امید و بازیهای سختی که در پیش داریم، اسکوچیچ و وحید هاشمیان یک چهره موجه را کنار خود دارند که همه بازیکنان از او حساب میبرند و برایش احترامی ویژه قائلند...
بیشتر بخوانید: