خبرورزشی - این فصل فوتبال اروپا فرازونشیب زیادی را پشت سر گذاشته بود. ادامهدار شدن شیوع کرونا و خالی ماندن استادیومها، مشکلات مالی و کسری بودجه و در نهایت اعلام وجود رقابتی به نام سوپرلیگ اروپا که برای یک هفته بحران را به مستطیلهای سبز کشاند و میخواست موجودیت لیگ قهرمانان را زیر سوال ببرد. بازی دو تیم منچسترسیتی و چلسی در فینال سیال ۲۰۲۱ قرار بود خاتمه جذابی برای همه این اتفاقها باشد تا بعد از آن بازیکنان بروند سروقت تیمهای ملی یا تعطیلات.
از دید برخی از تماشاگران میلیاردی فینال لیگ قهرمانان، این اتفاق رخ داد و از دید برخی دیگر نه. یعنی برخی انتظار بازی جذابتر و هیجانانگیزتری از دو تیم داشتند و برخی دیگر از تقابل اندیشههای توخل و گواردیولا و نبردهای دو به دوی ستارههای دنیای فوتبال در زمین بازی لذت بردند. بدون قضاوت در مورد اینکه حق با کدام گروه است میتوان گفت فینال ۲۰۲۱ اروپا صحنه نمایش ذهنیت نبوغآمیز مربی آلمانی و درخشش دو ستاره مرکزی چلسی بود.
همانطورکه میشد حدس زد گواردیولا بعد از ده سال ناکامی در رسیدن به فینال لیگ قهرمانان اروپا برای بازی یکشنبه شب زیادی درگیر پیچیدگیهای تاکتیکی شد و ذهن وسواسگونهاش دست به تغییراتی زد که هواداران تیم را در نگاه اول شوکه کرد. پپ تیمش را بدون مهاجم هدف، با یک هافبک مرکزی و سه دفاع به زمین فرستاد و در سمت مقابل توماس توخل با متمرکز کردن کانته و جورجینیو و کای هاورتز در آن منطقه عملا نبض بازی را در اختیار گرفت. بدون شک اگر قبل بازی از توخل میخواستند یک آرزو برای فینال بکند میگفت امیدوارم منچسرسیتی با یک هافبک مرکزی بازی کند!
اشتباه تاکتیکی پپ و هوش بالای توخل در گرماگرم رفتوبرگشتها و جلو و عقب کشیدنهای دو تیم، صدای تماشاچیان که با فاصله اجتماعی از هم نشسته بودند و به فینال رنگ متفاوتی دادند، آبی پررنگ زمین را صاحب چند موقعیت خوب در نیمه نخست کرد که تیمو ورنر یکی پس از دیگری آنها را از دست داد تا کار توخل به گیسکشی و خنجکشیدن روی صورت برسد. با این حال هرچه آلمانی نوک حمله تیم فرصت هدر میداد، آلمانی میانه زمین با صلابت حملات حریف را خنثی و حملات تیمش را طرحریزی میکرد. در نهایت هم خود هاورتز بود که در یک نفوذ عالی روی پاس توی عمق میسون مونت تک به تک شد و گل نخست بازی را به ثمر رساند.
چلسی تنها یک نیمه تا قهرمانی اروپا فاصله داشت و با این شرایط به رختکن رفت. در نیمه دوم شیرهای لندن با یک ماموریت به زمین بازی برگشتند؛ حفظ نتیجه. در سمت مقابل گواردیولا تحت فشار هزاران فکر قرار داشت. اینکه چه کار باید بکند و چطور میتواند خط دفاعی چلسی را بشکند؟ چطور هافبکهایش را از شر کانته خلاص کند؟ هافبک به زمین بفرستد یا مهاجم؟ اگر فینال از دست رفت چه؟ گواردیولا خواست همه مشکلات را حل کند. او در نیمه دوم هم هافبک به زمین فرستاد هم دو مهاجم. هم با تغییر چیدمان بازیکنان تلاش کرد هافبکهای چلسی را کنار بزند. او حتی بر خلاف فلسفه همیشگیاش در فاصله چند دقیقه مانده به پایان بازی از بازیکنانش خواست بزنند زیر توپ. اما هیچکدام کمکی نکرد. حتی هفت دقیقه وقت اضافه که متئو لاهوز برای بازی در نظر گرفت هم برای سیتیزنها کافی نبود و با سوت پایان بازی شیرهای لندن به زمین بازی ریختند و هر سیتیزنی هرجا که بود افتاد روی زمین.
چلسی با این برد برای دومینبار قهرمان اروپا شد. اولینبار آنها در سال ۲۰۱۲ با هدایت دیمتئو که در میانه راه جانشین ویلاش بواش شده بود قهرمانی را جشن گرفتند و امسال هم با توماس توخلی که در میانه فصل به جای لمپارد منصوب شده بود به این عنوان دست پیدا کردند. حالا ممکن است بعضیها فکر کنند چلسی برای قهرمانی در اروپا کافی است سرمربیاش را وسط فصل عوض کند یا رومن آبراموویچ به نوعی برای سایر مدیران فوتبال اروپا بدآموزی دارد. البته که فعلا این میلیاردر روس قصد دارد یک پیشنهاد طولانیمدت همکاری به توخل ارایه بدهد.
و توخل! بدون شک بزرگترین برنده فینال لیگ قهرمانان مربی آلمانی است. او فصل پیش پاریسنژرمن را به فینال سیال رساند و با یک گل مغلوب بایرن شد. او که هیچوقت فوتبالیست بزرگی نبود اما به مدد درک عمیقش از فوتبال حالا توانسته نامش را در تاریخ این رشته ورزشی ثبت کند. او نخستین مربی تاریخ است که دو فصل پیاپی با دو تیم مختلف به فینال لیگ قهرمانان میرسد.
و پپ! حتی با وجود بوسهای که بر مدال نقره مسابقات زد هنوز بزرگترین بازنده فینال به حساب میآید. او در تمام این سالها و با وجود هزینههای هنگفت بعد از قهرمانی با بارسلونا در سال ۲۰۱۱ نتوانسته فاتح لیگ قهرمانان بشود. آیا او در منچستر میماند تا این ماموریت را به سرانجام برساند؟ آیا باز هم میتواند اعتماد مالکان باشگاه را برای خریدهای گرانقیمت جلب کند؟