آرتین زهرابی؛ مدال المپیک؛ آن هم در رشتههایی مانند کشتی و برای ورزشکاران واقعی مثل حسن یزدانی به سادگی خوردن یک شکلات نیست. المپیک، المپیک است؛ بازی مهدکودکی و تو کوچه ای نیست که تصور کنیم با از دست دادن یک مدال طلا و بسنده کردن به نشان نقره، همه چیز تمام شده است.
حسن یزدانی قهرمان المپیک است؛ مدال نقره را بر گردن آویخت. یزدانی یک ورزشکار تمام عیار است؛ یک کشتی گیر باهوش اما ورزش این چیزها سرش نمیشود و از شکست هم نمیشود فرار کرد؛ واقعیتی است که باید آن را پذیرفت.
این دیوید تیلور بدقلق را هم گویا نمیشود به راحتی شکست داد؛ عجب کشتی گیر سمجی است؛ ظرف بیست ثانیه همه آرزوهای ما را نقش بر آب کرد. آن اواخر کشتی هر چه فن بلد را رو کرد؛ سرانجام در یک موقعیت مناسب یزدانی را خاک کرد و امتیاز نهایی را گرفت.
دیوید تیلور یک کشتی فنی است اما بی شک شکست ناپذیر نیست؛ از تیلور آمریکایی میتوانیم به خاطر شکستی که به ورزشکار کشورمان تحمیل کرد متنفر باشیم اما امیدواریم روزی در ورزش آنقدر پیشرفت کنیم که وقتی به حریفان سرسختی مانند تیلور میرسیم، چند فن ناب به آنها بزنیم. مثل محمدعلی گرایی که سنجاب پرنده را در المپیک اجرا کرد.
زیاد اهل مبالغه نیستیم و اصلا دوست نداریم فقط استعداد ناب ایرانی را مثال بزنیم؛ استعداد سر جای خودش! مگر جوانان کشورهای دیگر بی استعداد هستند. نه؛ این طور نیست. ما فقط باید بیشتر کار کنیم. سرمایه گذاری مناسب تری در ورزش داشته باشیم و مدیران توانمند را در این عرصه به کار دعوت کنیم. این تصمیم سازانی که بر بالاترین کرسیهای ورزش کشور تکیه زده اند کدامیک اهل ورزش هستند؟