اسکوچیچ مثل هر مربی دیگری منتقدان و موافقان خاص خود را دارد. خیلیها میگویند او مربی کم حاشیهای است و کار فنی خوبی هم دارد اما به هر حال از اقتدار لازم برخوردار نیست. البته یکی هم مثل کیروش زیادی اقتدار داشت که گاهی این مسئله به خودش و تیم ملی لطمه میزد اما به هر حال در مورد اسکوچیچ به خوش شانس بودن او هم زیاد اشاره میشود. مثلاً در همین چند روز اخیر شاهد بودیم که تیم او با وجود آن که تا دقیقه ۶۰ نمایش خوبی مقابل لبنان نداشت اما در دقایق پایانی و در وقتهای تلف شده دو گل زد و بازی را برد. حالا هم در آستانه بازی برگشت مقابل سوریه خبر میرسد که شش بازیکن تیم ملی این کشور از جمله عمر خریبین که تخصص زیادی در گلزنی به بیرانوند و کلا تیمهای ایرانی دارد، مصدوم شده و به بازی با شاگردان اسکوچیچ نمیرسد.
طبعا این اتفاق خبر خوشی برای تیم ملی فوتبال ایران است چرا که اگر ما بار دیگر از سد سوریه عبور کنیم به احتمال ۹۹ درصد جواز حضور در جام جهانی را کسب کرده ایم هرچند که روی کاغذ صعود تیم ملی در بهمن ماه و در بازیهای بعدی رسمی خواهد شد. اسکوچیچ قبلا هم از این خوش شانسیها داشته هر چند که تاکید میکنیم بیانصافی است که نتایج خوب او را فقط به عامل خوش شانسی ربط بدهیم و هیچ اشارهای به مسائل فنی نکنیم. حتی اگر بپذیریم که زیربنای این تیم را کارلوس کیروش بنا کرده بازهم باید یادآور شویم که مارک ویلموتس با همین زیر بنا بدترین نتایج را گرفت و به عراق و بحرین باخت اما اسکوچیچ توانست هر دو تیم را در دور برگشت شکست بدهد و بعد از آن هم در مرحله گروهی رقابتهای مقدماتی جام جهانی نتایج قابل قبولی کسب کرده است. او صاحب ۱۲ پیروزی در تیم ملی ایران شده و فقط مقابل کره جنوبی به تساوی رسیده است که طبعاً این هم نمیتواند نتیجه خیلی ضعیفی باشد. در کنار تمام این مسائل شاید اگر ماجرای مهدی طارمی و حواشی مربوط به آن نبود، میشد به طور کامل از کارنامه اسکوچیچ دفاع کرد هرچند که در ماجرای طارمی خیلیها خود مهدی را مقصر میدانند و سهم کمتری را برای سرمربی کروات تیم ملی قائل هستند.