دوشنبه شب، ناگهان ایتالیایی که عنوان قهرمانی اروپا را یدک میکشید تبدیل شد به تیمی که از گروه خود نتوانست به جام جهانی صعود کند. سیندرلای ایتالیا تبدیل شد به یک دختر معمولی و حالا دیگر لقب قوی ترین تیم اروپا از آنها گرفته شده است.
بحران در تیم ملی فعلی ایتالیا کاملا مشهود است و توجیهی برای اشتباهاتی که مسیر این تیم در انتخابی جام جهانی را به مشکل انداخت، وجود ندارد. تساوی با سوئیس در خانه و مقابل ایرلندشمالی در بازی سرنوشت ساز باری صعود، نتایجی هستند که قابل توجیه نیستند.
سنگین و کند، این خلاصه وضعیت ایتالیاست که در کلام لئوناردو بونوچی بازیکن باتجربه این تیم به خوبی بیان شده است. تیمی که همین چند ماه قبل با شکست دادن انگلیس در ورزشگاه ومبلی به قهرمانی اروپا رسید و تبدیل شد به تیم شماره یک اروپا و البته محبوبیتی فوق العاده نیز در کشور خود به دست آورد.
روبرتو مانچینی سرمربی ایتالیا، حالا وظیفه سنگینی برای پیدا کردن راه حل عبور از بحران فعلی تا قبل از بازیهای پلیآف برعهده دارد چون این آخرین شانس ایتالیا برای رسیدن به جام جهانی قطر است.
دو دستگی
ایتالیا جام جهانی قبلی را از دست داده و حالا نرسیدن به دو جام جهانی متوالی میتواند یک ناکامی بیسابقه و در حد فاجعه در تاریخ فوتبال ایتالیا باشد. مانچینی اصلاً دوست ندارد به عنوان عامل این فاجه بزرگ نامش در فوتبال ایتالیا ثتب شود.
در حال حاضر، فضای فوتبال ایتالیا به دو دسته تقسیم شده است: آنها که نگران بحران در تیم ملی هستند و آنهایی که باور کامل به مانچینی و شاگردانش دارند.
مانچینی حالا در موقعیتی قرار گرفته که با انتقادات تندی از سوی هوادارن فوتبال در ایتالیا روبهرو میشود اما از طرف دیگر حمایت کامل فدراسیون فوتبال این کشور را پشت سر خود دارد چرا که از نظر آنها کاملا مشخص است که اشتباهاتی که در بازیها دیده میشود به بازیکنان تیم مربوط است و نه تاکتیک و استراتزی سرمربی.
اگر جورجینیو پنالتی تعیین کننده دقیقه آخر بازی با سوئیس را به گل تبدیل کرده بود، مانچینی حالا مورد تمجید و تحسین همه قرار داست اما بعد از اینکه هافبک تیم چلسی آن پنالتی را با بیدقتی به آسمان زد، مانچینی تبدیل شده است به مقصر اصلی ناکامی ایتالیا در راه رسیدن مستقیم به جام جهانی قطر.
شاید این تئوری درست باشد که ایتالیا در جام ملتهای اروپا ۲۰۲۰ با چاشنی شانس به قهرمانی رسید و ایرادهای تاکتیکی و تکنیکی این تیم در معرض توجه قرار نگرفت.
پایان جادوگری
چهار سال قبل، با تغییر ذهنیت فوتبال ایتالیا یک معجزه انجام داد و تیم را در فاز هجومی به قدرتی فوق العاده رساند. حالا به نظر میرسد این معجزه قدرت خود را از دست داده است و عصای جادویی مانچینی دیگر تاثیرگذاری سابق را ندارد.
به نظر میرسید که ایتالیا به قدرت و انرژی ویژهای دست پیدا کرده است اما کارشناسان به ویژه آنهایی که با شیوه کار مانچینی در دوران حضورش در منچسترسیتی آشنا هستند، میگویند تغییر ایتالیا بیشتر به مهارت مانچینی در انگیزه دادن و برانگیختن بازیکنان مربوط است و چندان به ماجراهای تاکتیکی و ارتقای سطح تکنیکی بازیکنان ربطی ندارد.
تاریخ نشان میدهد هر دوره موفقی بالاخره به پایان میرسد و حالا اینطور به نظر میرسد که چرخه موفقیت مانچینی در تیم لاجوردیپوش ایتالیا نیز به پایان راه خود نزدیک شده است.
موضع مانچینی بعد از تساوی ۰-۰ دوشنبه شب مقابل ایرلند کاملاً واضح بود، او بعد از بازی گفت: «به بچهها گفتم که الان نمیتوانیم کاری انجام دهیم. فقط باید به بازیهای ماه مارس فکر کنیم و تمرکزمان را روی آن بازیها بگذاریم. ما به جام جهانی میرویم و شاید قهرمان جهان هم بشویم.»
افت فاحش
از عوامل مهم روند نزولی ایتالیا میتوان به ناآمادگی یا افت جورجینیو و اینسینیه دو بازیکن تاثیرگذار این تیم اشاره کرد. هر دوی آنها در جام ملتهای اروپا به عنوان ستاره و قهرمان شناخته میشدند اما حالا جزو ناکامها و بدترین بازیکنان تیم از نظر هواداران فوتبال ایتالیا به حساب میآیند. عملکرد آنها مقابل ایرلند آنقدر بد بود که مانچینی اواسط نیمه دوم هر دوی آنها را به طور همزمان از بازی بیرون کشید تا به تیمش شوک وارد کند، شوکی که البته جواب نداد.
جانلوئیجی دوناروما درون دروازه کاملاً نامطمئن و بدون تمرکز نشان میداد. خط حمله تیم اصلا قدرت ایجاد خطر روی دروازه حریف را نداشت و فقط فدریکو کیِزا بود که با حرکات انفرادی خود در طول ۹۰ دقیقه موقعیتهایی را به وجود میآورد. ایتالیا مقابل ایرلند شمالی بدون ایده بود، بدون قدرت تهاجمی و بدون هرگونه نشان از تیمی که در حد مدعی قهرمانی جهان باشد. بیلی پیکاک فارل دروازه ایرلند با تهدیدی جدی در طول بازی مواجه نشد.
در یک کلام جادوی ایتالیا از تابستان تا حالا به طور کامل از بین رفته است و این تیم در حال حاضر هم از نظر روحی و هم از نظر تکنیکی و تاکتیکی با دردسرهای زیادی روبهرو است.