«مکس راشدن» روزنامهنگار نشریه «گاردین» نوشت:
در روز دوم دسامبر ۲۰۱۰، من میزبان رویدادی در مورد پیشنهاد میزبانی انگلیس در جام جهانی ۲۰۱۸ در مرکز لندن بودم. هوا به شدت سرد بود. میزبان مشترک، شارلوت جکسون، و من و پیتر کراوچ و دیوید ژینولا در کنار دیگران همراه شدیم تا موفقیت قطعی انگلیس را جشن بگیریم؛ اولین جام جهانی در خانه بعد از سال ۶۶.
۲۰ دقیقه قبل از اعلام رسمی نتیجه، خبر را دریافت کردیم. سپ بلاتر پشت تریبون ایستاد و مشغول باز کردن پاکتی بود که روی هر دو طرف آن عبارت روسیه نوشته شده بود، و جمعیت کمکم داشت پراکنده میشد. کارگردان در گوشم گفت که «فقط ۱۰ دقیقه را پوشش دهید تا جمعیت برای اعلام نتیجه ۲۰۲۲ بماند». تلاش برای نگه داشتن جمعیتی محزون و ناامید در دمای زیر صفر درجه از تواناییهای من خارج بود. زمانی که قطر به طور رسمی میزبانی مسابقات را دریافت کرد، جمعیتی باقی نمانده بود. شاهبلوط فروشی داغ کنار رودخانه مخاطبان بیشتری داشت. حتی مهمانان ما هم به داخل رفته بودند. در طول ۱۱ سالی که از آن روز گذشت چیزهای زیادی در مورد قطر شنیدیم. اتهامات فساد، فهمیدن اینکه هوا در تابستان در خاورمیانه گرم است و تراژدی تعداد بالای مرگ کارگران مهاجر را پشت سر گذاشتهایم.
و اکنون ما برای پوشش این میزبانی کار سختی در پیش داریم. روز بعد در پادکست هفتگی فوتبال گاردین پرسیدم که چه کاری باید انجام دهیم. من واقعاً جواب را نمیدانم. آیا در شروع مسابقات یک قسمت در مورد حقوق بشر ضبط میکنیم و بعد همه آن را فراموش میکنیم و روی فوتبال تمرکز میکنیم؟ روزنامهنگاران و متخصصان بیشماری وجود خواهند داشت که این کار را نمیکنند؛ بدون اینکه کسانی را در نظر بگیریم که برای تبلیغش از فیفا پول میگیرند.
من به اندازه هر کس دیگری مقصر بودم که به حمله به کریمه و سرکوب مخالفان سیاسی در روسیه قبل از سال ۲۰۱۸ اشاره کردم و سپس با رسیدن انگلیس به نیمهنهایی همه چیز را فراموش کردم. آیا باید زمان کمتری را صرف این میکردم که چرا کرواتها خسته نشدهاند و بیشتر میپرسیدم که چگونه این مسابقات به رژیم ولادیمیر پوتین مشروعیت میبخشد؟ من به معنای واقعی کلمه نمیدانم میزبانی جام جهانی در صحنههای وحشتناکی که امروز میبینیم چه تأثیری داشته است. اما فکر نمیکنم از پلتفرم خود به اندازه کافی استفاده کرده باشم، صرف نظر از اینکه آیا این پلتفرم اصلاً تفاوت زیادی ایجاد میکند یا خیر.
آخرین گزارش عفو بینالملل در مورد شرکتهای امنیتی خصوصی که دهها هزار کارگر مهاجر را در قطر استخدام میکنند، بسیار ناراحتکننده است. این سازمان میگوید که آنها هنوز در معرض «کار اجباری» و تعدادی از سوءاستفادههای دیگر قرار دارند و از فیفا به دلیل کوتاهی در رسیدگی به این مسائل انتقاد میکند.
پس آیا این بار باید بحث خود را در مورد پنالتی دیرهنگام هری کین در شکست ایران قطع کنیم تا بفهمیم که آیا شرایط کاری مهاجران واقعاً تغییر کرده است؟ بعد از اینکه غنا مقابل اروگوئه شکست خورد، آیا باید در مورد نابرابری در قطر صحبت کنیم؟ این جامجهانی یکی از علل تغییرات اساسی خواهد بود. روزنامهنگاران و صدا و سیما میدانند که کارگران در محل ورزشگاههایی که از آنجا گزارش تهیه میکنند، جان خود را از دست دادهاند.
شخصی در توییتر نوشت: «سلام مکس، امیدوارم از الان تا جامجهانی هنگام پوشش مسابقات بتوانید وظیفه خود را به عنوان «خبرنگار» انجام دهید. زیرا پاسخ «نمیدانمِ» شما کمی ناامیدکننده است... انگار از بار مسئولیت شانه خالی میکنید. بیایید امیدوار باشیم که تا پایان سال بتوانید کار خود را انجام دهید!»
آیا اینکه در مورد چنین مسائل پیچیدهای از خود مطمئن نیستید، شانه خالی کردن است؟ یا اگر صادق باشیم خوب است؟ رسانههای اجتماعی را میتوان بهخاطر خیلی چیزها سرزنش کرد، یکی از آنها ناامیدی از روزنامهنگاران و صاحبنظران برای داشتن نظرات صریح درباره همه چیز است. خشم و عصبانیت مطمئناً بیشتر از این که بگویند: «پیچیده است و من کاملاً مطمئن نیستم» بازخورد دارد. گفتن اینکه نمیدانید، یا بدتر از آن، اینکه در مورد چیزی اشتباه میکردید، اعتراف به شکست کامل است.
در دسامبر ۲۰۱۰، زمانی که آن قرعهکشی انجام شد، رسانههای اجتماعی به اندازهای در زندگی ما نفوذ نکرده بودند که بتوانید در حالی که روی مبل منزلتان لم دادهاید جنایات جنگی را در تلفن همراهتان مرور کنید. دلم برای آن نادانی سعادتمندانه تنگ شده است.
من چیزی از قطر نمیدانستم و زمان بسیار کمی را صرف فکر کردن به حقوق بشر میکردم. مردم میگویند: «زمانِ متفاوتی بود» و برای من هم همینطور بوده است. شاید تا زمان شروع جام جهانی یاد بگیرم که چگونه کارم را انجام دهم.