پاپی: کار و بیمه ندارم اما از من طلا می‌خواهند!/ متقیان: هر قدر طلا می‌گیریم حریص‌تر می‌شویم
زمان مطالعه: ۹ دقیقه

مدال آوران طلایی کشورمان گفتند: فکر می‌کنیم انتقادهای ما فایده‌ای ندارد و کسی حرف‌مان را نمی‌شنود.

با قلم و دستی پر از سربرگ روزنامه خبرورزشی به محله قدیمی امجدیه رفتم؛ جایی که از کوچه پس‌کوچه‌های آن به ساختمانی می‌رسی که بوی طلا می‌دهد. ده‌ها و بلکه صدها ورزشکار در این ساختمان رفت‌وآمد دارند که یا رکورددار جهان هستند یا مدال طلای پارالمپیک و جهانی را به گردن انداخته‌اند. بارها در صحن مجلس و در صدا و سیما، مسئولان ورزش بابت کاروان پر از مدال آنها به جهان فخر فروختند و یکه‌تازی کردند. ورزشکارانی که هر چند روزگار بخشی از توانایی‌های جسمی آنها را گرفته است ولی خداوند دلی پر از مهر و استعدادی بی‌نهایت به آنها ارزانی داشته است که شاید هدف و انگیزه آنان را در هزاران ورزشکار سالم ایران نمی‌بینی.

در آن روز با دو رکورددار و طلایی پارالمپیک از جنس پرتاب نیزه قرار داشتم. یکی هاشمیه متقیان دختر اهواز، فرزند منطقه ملاشیه، از جنوبی‌ترین نقطه در غرب اهواز و محصور در میان شرکت‌های صنعتی بزرگ. تلخ اینکه ملاشیه یکی از قدیمی‌ترین مناطق اهواز است با قریب ۱۰۰ هزار نفر جمعیت اصیل اما فاقد آب شُربِ پایدار و سالم و شبکه مهندسی دفع فاضلاب. بدون کتابخانه و سینما؛ و دردناک‌تر، بیکاری بالای ۸۰ درصد اما از میان آن دختری متولد شد که به اشتباه در یک سالگی وقتی تب داشت واکسن زد و دیگر پاهایش خشک شد اما او حالا طلای پارالمپیک را به گردن دارد و شعار زندگی‌اش توکل به خداست.

نفر دوم هم مردی از دیار باغ‌ها و زمین‌های کشاورزی اندیمشک بود. امان‌ا... پاپی، فرزند جنگ، همچنان رکورددار جهان ولی متأسفانه بیکار! مسئولی که مرتب قول استخدام را به او می‌دهد می‌گوید فرزند تو حق استخدام دارد اما در عمل... مدال‌هایش را تقدیم به شهدا می‌کنند اما حاضر نیستند حق او را که از جنس همین شهداست به او بدهند. مرد طلایی که نه کار دارد و نه بیمه‌ای.

هر چند هر دو راضی نبودند مصاحبه کنند ولی صفا و دنیای پرمهرشان نگذاشت که من دست خالی برگردم. در زمان دوساعته گفت‌وگوی‌مان به این نتیجه رسیدم که نه تنها زیبایی سرزمین مادری‌شان به‌واسطه هشت سال دفاع مقدس از آنها گرفته شد بلکه فرزند آن شهدا و سربازان دلیرمان از حق طبیعی یک ورزشکار عادی هم محروم شده‌اند. صحبت های این دو قهرمان کشورمان را در زیر می خوانید.

همین ابتدا می‌توانم بپرسم چرا دوست ندارید مصاحبه کنید؟

پاپی: از من در خصوص مدال‌ها و رکوردهایم خیلی مصاحبه گرفته‌اند، حتی در خصوص بحث استخدامم و حقوقی که سهم من از دنیای ورزش است صحبت کردم اما هیچ تأثیری نداشت و به نوعی اداره ورزش استان خوزستان همکاری نمی‌کند. به قولی همه مطالب تکراری است. فکر می‌کنم فایده‌ای ندارد و کسی حرف‌مان را نمی‌شنود. مسئولان از من که رکورددار جهان و رنک اول هستم انتظار مدال دارند ولی برای ورزشکارش نه هزینه می‌کنند و نه بیمه‌ای دارد. حتی در بحث استخدام مجلس قانون دارد که فرزندان قهرمانان استخدام می‌شوند. صرفاً بیمه درمانی ورزشی دارم اما اگر قطع نخاع شوم هیچ هزینه‌ای نمی‌دهند و معلوم نیست زندگی‌مان چه خواهد شد!؟

 متقیان: دو سال از پارالمپیک توکیو می‌گذرد ولی از صندوق هنرمندان هیچ حقوقی دریافت نکرده‌ایم. وزیر دستور داد نامه به امور مشترک‌ها زده شد و سپس به صندوق حمایت از قهرمانان رفت و گفتند بودجه نداریم. من خودم به عنوان نماینده ورزشکاران پیش رهبری رفتیم و ایشان دستور اکید به وزیر ورزش دادند که حقوق و پاداش‌ها یکسان‌سازی شود ولی پس از دو سال هیچ خبری نیست.

پاپی: من و خانم متقیان دو سال است بدون حقوق هستیم. اصلاً این صندوق توجهی به ما نمی‌کند. نکته جالب این که از زمانی که سجادی وزیر ورزش شد ما هیچ حقوقی نگرفته‌ایم. حقوقی که برای ما انتخاب کردند یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان است که مالیات می‌خورد و هشتصد هزار تومان که برابر با پول بهزیستی است می‌ماند.

پاپی: کار و بیمه ندارم اما از من طلا می خواهند! / متقیان: هر قدر طلا می گیریم حریص تر می شویم

 پاداش مدال‌آوری شما پای سکوها چقدر است؟ حقوق اردونشینی دارید؟ برای طلای آسیایی‌ها ۱۰، ۳ و ۲ در نظر گرفته شده است.

پاپی‌: در پارالمپیک به ما گفتند پاداش پای سکو به نفر اول پنج هزار دلار می‌دهند، به نفر دوم ۳ و ۲ هزار دلار اما وقتی دیدند تعداد طلاها زیاد شد گفتند نفر دوم هزار دلار و نفر سوم ۵۰۰ دلار. مسئولان استان هم فقط از یک طریق سوء‌استفاده می‌کنند که وقتی وزیر به استان می‌آید برای اینکه مدیر ورزش استان بخواهد بودجه برای ساخت سالن بگیرد یادمان می‌کند. در نهایت ۱۵ میلیون پاداش بدهند. به قولی دنبال عکس یادگاری با ما هستند. ۴ سال باید تلاش کنی تا به یک پارالمپیک برسی و در نهایت طلا هم بگیری یک میلیارد تومان جایزه می‌دهند که تنها زمینی بیرون شهر اندیمشک گرفتم که هنوز نتوانستم روی آن کاری انجام بدهم. هیچی نمی‌توان خرید کرد.

متقیان: به من که طلا گرفتم ۲۰۰ دلار دادند. حقوق کمیته ملی پارالمپیک تا زمانی که در اردو باشیم پرداخت می‌شود. در پایان مسابقه باز باید ورودی بگیرید و به اردو بیایید حقوق دریافت کنید.

وزیر حکمی به اداره ورزش خوزستان نداد تا بابت کارتان اقدام کنند؟

پاپی: اقدام مستقیم نکردند. تازه خبر دارم دو، سه نفر از بچه‌ها که مدال طلا گرفته بودند به وزارت نامه زدند، جواب گرفتند که هر وقت زن گرفتید و بچه‌دار شدید، فرزندتان را استخدام می‌کنیم. البته یک ورزشکار آسیایی است که با مدال آسیایش بهترین جا استخدام شده است ولی من با این‌همه مدال جهانی و پارالمپیک هنوز جذب کار نشده‌ام. به نظرم استاندار باید دستور مستقیم بدهند. من الان ۳۳ ساله هستم. اگر این‌جوری پیش برود همانند حامد حیدری که به آذربایجان تابعه شده و محمد خالوندی که برای ترکیه رقابت می‌کند، می‌روم. من خودم از ترکیه پیشنهاد داشتم ولی عرق ملی داشتم و نرفتم

متقیان: ما ورزشکاران پارا درخواست‌مان این است که جذب محیط کار استان‌های خود شویم. بالاخره بعد از سال‌ها یکی از ارکان مؤسسه ملی‌حفاری من را به عنوان حسابدار استخدام کردند. من در ۳۳ سالگی استخدام شدم.

یعنی کار استخدام و بیمه‌تان درست نشود امکان رفتن‌تان از ایران هست؟

پاپی: صددرصد می‌روم. من خیلی ماندم. قبلاً جوان بودم و به پول بیمه و کار اهمیت چندانی نمی‌دادم. وقتی با جوایزی که می‌گیری فقط می‌توانی یک ماشین ایرانی بخری که الان آن را ‌هم نمی‌توانی بخری. حتی در مسابقات جهانی پول توجیبی به ما ۲۰۰ یورو دادند که الان کمتر شده است. ۷ سال است در تیم ملی ۵۰۰ یورو بیشتر ندیدم.

متقیان: فکر می‌کنم در پارالمپیک هم مجبوراً به ما بدهند. مگر چند ورزشکار صعود می‌کنند؟

مگر خالوندی شرایط مالی‌اش در ترکیه چگونه است؟

پاپی: آن‌طور که من خبر دارم جایزه مدال پارالمپیکی ۲۳ میلیارد تومان است. برای اروپا هم رفتند پنج میلیارد گرفتند. جایزه جهانی‌شان ۸ میلیارد. در ضمن پول کرایه خانه آنها را خود کمیته پرداخت می‌کند و تا آخر عمرشان و حتی خدای نکرده در صورت فوت به خانواده‌اش ماهانه ۳۰ میلیون تومان حقوق می‌دهند. ببینید من عرق ملی دارم ولی وقتی پیش یک مسئول، نماینده مجلس می‌روی به تو بی‌احترامی می‌کنند، یا از آن‌طرف از تربیت‌بدنی زنگ می‌زنند بیا مدال‌هایت را تقدیم به خانواده شهدا کن که من حتماً از جان و دل این کار را کرده‌ام اما نه کار به من می‌دهند و نه حق بیمه‌ای.

پاپی: کار و بیمه ندارم اما از من طلا می خواهند! / متقیان: هر قدر طلا می گیریم حریص تر می شویم

شما ورزشکاران جانباز واقعاً مظلوم هستید.

متقیان: من و امان پیش شما نشستیم ولی فکرمان تمرین و تمرین است. برای هدف‌مان تمام تلاش‌مان را می‌کنیم. به ما ۹ میلیون تومان حقوق می‌دهند. به نقره‌ای پنج میلیون که پانصد هزارتومانش کم می‌شود و چهارونیم می‌گیرد. برنزی‌های‌مان هم دو میلیون و نیم. به‌خاطر همین هم از زمانی که آقای سجادی به وزارت آمده‌اند ورزش ما به سمت خوبی نرفته است. همه چیز ان‌شاءا... ماشاءا... شد.

از نظر امکانات خوب است؟

متقیان: از نظر تجهیزات مشکل نداریم. قبلاً بود ولی از ۲۰۱۶ پارالمپیک ریو درست شد. البته سر مسابقات استفاده از امکانات حاضر در آنجا موردی ندارد.

چرا پرتاب نیزه را انتخاب کردید؟

متقیان: با توجه به کلاس پزشکی‌ام در این ماده شرکت می‌کنم. البته در آسیا پرتاب دیسک هم می‌زنم چون می‌توانم مدال بگیرم اما در جهانی باید در کلاس بالاتر بروم که تفاوت ۲۰ متری وجود دارد.

چرا سمت دوومیدانی آمدید؟

متقیان: من قبلاً والیبال نشسته کار می‌کردم اما در تمرینات خوب بودم و در مسابقه نمی‌توانستم گروهی کار کنم

پس از قبل والیبال را دوست داشتی؟

متقیان: دوم راهنمایی بودم که می‌خواستم با بچه‌ها والیبال بازی کنم که راهم نمی‌دادند. مربی‌ام به من می‌گفت معلولیت داری بهتر است شطرنج ‌بازی کنی. من حتی اگر به عقب برمی‌گشتم دوست نداشتم والیبال بازی کنم. سه سال وقتم را هدر دادم. انفرادی‌ام بهتر است.

پاپی: ۲۰۱۲ پارالمپیک را از تلویزیون می‌دیدم. علاقه‌مند شدم. حتی نمی‌دونستم چنین رشته‌هایی وجود دارد. در دبیرستان جام جهانی‌ را می‌دیدم و فوتبال بازی می‌کردم. خیلی هم شیطان بودم. دوران ابتدایی تا دبیرستان از نظر انضباطی نمره کم می‌گرفتم ولی در ورزش کم نمی‌آوردم. عاشق دوچرخه‌سواری هم بودم. یادم هست در مسافت‌های طولانی رکاب می‌زدم. بعد در دانشگاه آقای خالوندی داشت پرتاب می‌کرد به سمت پرتاب نیزه رفتم.

برای شما گرفتن طلا عادی نشده است؟

متقیان: عادی نشده ما خیلی تلاش می‌کنیم. ما از همه خوشی‌های‌مان گذشتیم تا فقط و فقط ورزش کنیم و به هدف برسیم. اتفاقاً حریص‌تر می‌شویم. الان داریم می‌رویم جهانی همه می‌گویند طلا و رکورد، هر شب خواب نداریم و شبیه‌سازی می‌کنیم. ما می‌خواهیم بهترین خود باشیم و حق‌الزحمه تلاش‌مان را بگیریم.

پاپی: بهترین هدیه به ما این است که بهترین مدال و رکورد را بزنیم. از فشار خانواده و مردم بیرون بیاوریم. در خانه هم بنشینیم و چیزی نداشته باشیم ولی حداقل شرمنده مردم نشویم.

 در زندگی عادی با مشکل برخورد نکرده‌اید؟

متقیان: من هیچ وقت ناشکر نبودم. شاید بچه بودم و مدرسه می‌رفتم از جوی آب نمی‌توانستم رد شوم یا دیگران از پله بالا می‌رفتند من شاید کمی ناراحت می‌شدم ولی وقتی بزرگ‌تر شدم اصلاً.

پاپی: کاری نیست که تا به حال انجام نداده باشم. با این شرایط حس معلولیت ندارم اما دید جامعه هنوز رشد نکرده و حتی عابربانکی پیدا نمی‌کنی تا در فضای شهر یک جانباز بتواند پول دریافت کند. اگر می‌خواستیم به این‌جور چیزها فکر کنیم الان اینجا نبودیم.

پاپی: کار و بیمه ندارم اما از من طلا می خواهند!/ متقیان: هر قدر طلا می‌گیریم حریص‌تر می‌شویم

شغل رؤیایی‌تان؟

متقیان: آن موقع که معلولیت داشتم خانواده من را می‌بردند مدرسه. اکثر اوقات لیز می‌خوردم زمین و خانواده‌ام دل‌شان می‌سوخت. خانواده‌ام من دوست داشتند حسابداری بخوانم و بالاخره هم حسابدار شدم.

پاپی: من از کارمندی خوشم نمی‌آید. شغل آزاد را دوست دارم. حاضرم در کشاورزی کار کنم. دوست دارم آزاد باشم. در حال حاضر ورزش را بیشتر از هر چیزی دوست دارم. البته این روزها اتفاقاتی می‌افتد که بی‌انگیزه می‌شویم.

شما می‌گویید کشاورزی، مگر خوزستان فقط بحث نفت و گاز و دکل‌های نفتی آن نیست؟

پاپی: اتفاقاً خوزستان از سوسنگرد تا دزفول و اندیمشک تا شوش همه مزارع صیفی‌جات و نیشکر و... داریم. اندیمشک ۱۲ ماه سال زیر کشت است.

چه کاری را دوست دارید حداقل یک‌بار امتحان کنید؟

متقیان: خیاطی.

پاپی: رئیس یک باشگاه باشم.

 در مورد زادگاه‌تان چه چیزی را دوست دارید؟

متقیان: مردم خونگرمی دارد که همدلی‌شان را دوست دارم.

پاپی: همیشه خاطرات خوزستان برایت می‌ماند. از نظر امکانات به آن نمی‌رسند. وقتی باران می‌آید ماشین‌ها و حتی هتل‌های‌مان تا نصفه زیر آب می‌رود. یک سیستم ساده فاضلاب حتی برایش نزدند. آلودگی‌اش زیاد شده است. شما وقتی به اهواز می‌آیی فکر می‌کنی جنگ شده. شهر را نگاه می‌کنی احساس می‌کنی جنگ ادامه دارد.

سه چیز مهم زندگی و شعار زندگی‌تان؟

متقیان: توکلم به خداست. هر آنچه خواستم داده است. شعارم توکل به خداست و اینکه ایمانم ضعیف نشود. دوم خانواده‌ام. آنها من را به سمت جلو راندند. سوم هیچ وقت از ورزش کردن دل نمی‌کنم. پس خدا، خانواده و ورزش.

پاپی: خدا که همیشه در ذهن و عملم هست ولی در جامعه اول خودم مهم هستم و می‌دانم در این زمانه کسی نیست دستت را بگیرد و شعار زندگی‌ام هر کاری را که اراده کنم به آن می‌رسم.

صحبت پایانی؟

پاپی: تنها آرزوی قلبی‌ام این است وضعیت مردم بهتر شود. از ته قلبم مردم دیگر شاد نیستند. وقتی ما می‌رویم مدال می‌گیریم کلی تماس می‌گیرند که کمک‌شان کنیم.  

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظرات

  • منتشرشده: ۲
  • در صف بررسی: ۰
  • غیرقابل‌انتشار: ۰
  • زیگزاگ IR ۱۲:۴۵ - ۱۴۰۲/۰۴/۱۴
    یه ورزشکار از اقوام بیرانوند. فقط از پول حرف میزنند.
  • حاج قدرت IR ۱۹:۲۶ - ۱۴۰۲/۰۴/۱۴
    خوزستان همیشه مظلوم

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی