همه میدانند که در سیستم مدیریتی فوتبال ما کسی تاب انتقاد ندارد. مدیران و قدرتمندان ترجیح میدهند با همفکران خود کار کنند تا منتقدان و از همه مهمتر اینکه آدمهایی پایینتر از خود را به کار گیرند تا خطری متوجه خودشان نباشد!
این سیستم غلط باعث شده روز به روز آدمهای کاربلد بیشتر از فوتبال ایران دور شده و روز به روز اوضاع و احوال فوتبال بدتر شود. فوتبال در ایران پول دارد، خیلی بیشتر از لیاقت و شایستگی آدمهایش هم پول دارد، اما مشکل اینجاست که این پول در میان اهالی فوتبال تقسیم نمیشود و سهم بیشتر از آنِ غیرفوتبالیهاست! همین مسئله فوتبالیها را وادار میکند که برای بودن در چرخه، دست به هر کاری زده و تن به هر رفتاری بدهند. آنها که برای خوشایند افراد حاضر در خانواده فوتبال هر کاری میکنند و هیچ اعتنایی به پیشینه و گذشته خود ندارند.
در حقیقت همه درها برای ورود به سر سفره فوتبال بسته شده و تنها درب تملق باز است؛ درب ندیدن کمبودها و نامدیریتیها و افرادی هم که انتقاد میکنند بعد از مدتی متوجه میشوند که این راهش نیست، پس به مسیر برعکس رو میآورند!
دادن لقب دکتر برای همه ما در فرهنگ امروز ایران یک معنا دارد. پس وقتی مدیری را دکتر خطاب کنیم معلوم است که از او التماس دعا داریم! اما عجیبتر اینکه کسی که خود سلطان یک کار است دیگران را به نهی از آن کار دعوت میکند! فردی که شهرتش را مدیون کریخوانی سخیفانه و باب میل بچههای ۱۰ ساله در فضای مجازی است، پند اخلاقی میدهد که بیایید و دیگر کری نخوانیم! کسی که یکباره و یکشبه تغییر جهت داده قابل اعتماد نیست و کیست که نداند حضور تازه همیشگی او کنار یک تیم چه معنایی دارد!
اینکه خود را به سطح سخنگوی یک فرد حاضر در سفره فوتبال تقلیل بدهیم تنها یک رفتار فردی نیست که برای آن فرد تأسف بخوریم. باید برای کلیت فوتبال تاسف خورد که افراد راهی برای حضور در این عرصه ندارند، مگر از همین روش چرا که سالهاست در بر همین پاشنه میچرخد.
بیشتر بخوانید: بررسی احتمال بازگشت مدیرعامل سابق به استقلال/ ماجرای دفتر خبرساز خیابان عطار چیست؟