از استقلال انتظار بیشتری داشتم/ ایرانی‌ها مثل مردم ما تنبل هستند/ کاسترو را برای مقاومتش برابر آمریکا دوست دارم/ مردم مونته‌نگرو ایده‌ای از گرمای اهواز ندارند!
زمان مطالعه: ۱۳ دقیقه

میودراگ بوژوویچ سرمربی استقلال خوزستان میهمان استودیو خبرورزشی بود.

به گزارش خبرورزشی، میودراگ بوژوویچ این فصل در کنار گاریدو به عنوان دو مربی خارجی تازه کار در فوتبال ایران محسوب می‌شوند. سرمربی استقلال خوزستان در سه بازی با یک برد، یک تساوی و یک شکست، ۴ امتیاز کسب کرده است. جالب اینکه برد استقلال خوزستان در بازی جنجالی مقابل استقلال تهران بود.

از بوژوویچ دعوت کردیم در استودیو خبرورزشی حضور یابد تا هم دنبال کنندگان فوتبال ایران با او بیشتر آشنا شوند و هم میودراگ بوژوویچ از تجربه کوتاه مدت حضورش در ایران بگوید.

گفتگوی من (مرتضی پیچکا) با میودراگ بوژوویچ را می‌بینید و می‌خوانید...

اول از همه می‌خواستیم در خصوص تلفظ صحیح نام شما بپرسیم؛ بوزوویچ درست است یا بوژوویچ؟

بوژوویچ صحیح است.

چون در زبان فارسی برخی شما را بوزوویچ خطاب می‌کنند.

مشکلی نیست اگر بگویید بوزوویچ یا بوژوویچ هرچند که اسم اولی معنای خاصی ندارد!

لطفا درباره فرهنگ ایرانی و آن چیزی که در بدو ورود توجه‌تان را جلب کرده سخن بگویید.

خب ما در دوران مدرسه درباره تاریخ کشورهای مختلف مطالعه داشتیم و طبیعی است درباره ایران هم اطلاعات داشته باشم. می‌توانم بگویم سرزمین پارس یکی از قدیمی‌ترین تمدن‌های تاریخ بشریت است. همچنین از مربیانی که در این جا کار کرده‌اند، تصاویر زیادی در ذهن دارم. من می‌دانم اینجا کشوری بزرگ و ثروتمند با جمعیتی زیاد است. حالا که آمدم، متوجه شدم واقعیت اینجا به چیزی که انتظار داشتم بسیار شبیه است.

چیزی که دیدید، شبیه به کشور خودتان بود و چه تفاوت فرهنگی بین ایران با کشور شما وجود دارد؟

نه شبیه که نبود؛ اما پاسخ دادن دشوار است... هموطنان من هم تنبل هستند؛ مثل ایرانی‌ها! خارج از شوخی، مردم ما هم مثل شما از غذا خوردن لذت می‌برند و چیزی که در ایران دیدم و دوست هم داشتم، تنوع غذایی بود چون تقریبا از این جهت به کشور ما شبیه است. همچنین مردم برخورد بسیار دوستانه‌ای دارند و هر لحظه برای کمک کردن به شما آماده هستند. اگر کاری داشته باشید، تلاش می‌کنند به شما کمک کنند. این‌ها مواردی است که بسیار به کشور من شبیه است.

در بدو ورود به ایران و به خصوص اهواز چه چیزی توجه شما را بیشتر جلب کرد؟

خیلی گرم است! من مدتی در یکی از شهرهای مونته نگرو زندگی می‌کردم که در تابستان دمای آنجا به ۴۲، ۴۳ و حتی ۴۴ درجه می‌رسد. آنجا حدود ۲ الی ۳ هفته گرما وجود داشت پس شما می‌توانید آن را تحمل کنید اما اهواز... خیلی گرم است!

اهواز برای مدت زیادی گرم است نه فقط ۲ تا ۳ هفته.

 بله؛ دوستانم در مونته نگرو از گرمای آن جا شکایت می‌کنند اما من به آنها گفتم شما نمی‌دانید گرما یعنی چی!

وقتی کارنامه حرفه‌ای شما را مشاهده می‌کردم، متوجه شدم هدایت تیم‌های بزرگی در کشورهای مختلف را به عهده داشتید. منظورم این است که مثلا در روسیه شما برای کسب جام می‌جنگیدید و البته که قهرمانی هم بدست آوردید. در مجموع به نظر می‌رسد شما همیشه در تیم‌هایی بودید که دنبال کسب جام هستند اما همانطور که می‌دانید، استقلال خوزستان تیم مدعی قهرمانی نیست. هدف شما برای پذیرفتن این چالش چه بود؟

صادقانه بگویم؛ اینطور نبوده که همیشه برای بدست آوردن جام تلاش کنم. گاهی اوقات برای سقوط نکردن جنگیدم یعنی تجربه کار باشگاه‌های متوسط را هم دارم.

یعنی موقعیت فعلی برای شما رایج است؟

رایج که نه، اما می‌دانم چگونه بجنگم و این مهمترین چیز است. خواسته من از آمدن به ایران این بود که اگر با استقلال خوزستان نتایج خوبی بگیریم، اتفاق بزرگی است که دیده می‌شود. شاید کارنامه حرفه‌ای هرکسی ینگونه در ایران بیشتر نشان داده شود. به هرحال فکر می‌کنم می‌توانیم با استقلال خوزستان کارهای بزرگی انجام دهیم. حتی بهتر از باشگاه‌هایی با امکانات و بودجه بیشتر.

می‌خواهم خیلی صریح بپرسم اگر باشگاه ایرانی دیگر به شما پیشنهاد می‌داد، شانس قبول کردن آن برای شما وجود داشت یا فقط استقلال خوزستان را انتخاب می‌کردید؟ منظورم این است که قبل از این اطلاعاتی در خصوص فوتبال ایران داشتید یا خیر؟

بله؛ می‌دانید خیلی نمی‌خواهم درباره این موضوع صحبت کنم چون گذشته برایم مهم نیست. من به تازگی اینجا آمده‌ام  و تمام فکر و ذهنم معطوف به استقلال خوزستان است. چون ما فقط ۳ مسابقه انجام داده‌ایم. من فقط یک ماه و نیم است که اینجا هستم و فکر هم نمی‌کنم در این مدت کار ویژه‌ای در فوتبال ایران انجام داده باشم. اما امیدوارم انجام دهم؛ چون به زمان احتیاج دارم و قراردادی ۲ ساله امضا کرده‌ام. فکر می‌کنم در این ۲ سال بتوانیم کارهای خوبی انجام دهیم.

این یکی از سوال‌های آخر من بود اما حالا می‌خواهم آن را مطرح کنم؛ اینکه در تاریخ فوتبال ایرانی مربیان زیادی از بلوک شرق اروپا فعالیت می‌کردند. آیا پیش بینی می‌کنید شما هم سال‌های طولانی اینجا بمانید یا خیر؟

نمی‌دانیم؛ شما نمی‌توانید مقصد یک مربی را مشخص کنید. به عنوان سرمربی، یک چمدان دارد که تا روز آخر نباید آن را باز کنید. چون اگر این کار را انجام بدهید، برای ذهنیت‌تان خوب نخواهد بود.

یعنی چمدان شما هنوز بسته‌ است؟

نیمه باز است... چیزی برمی‌دارم و بعد در آن را می‌بندم! پس به عنوان سرمربی نباید درباره آینده صحبت کنید چون فردای زندگی آنها مشخص نیست. مثلا ممکن است ۳ بازی متوالی شکست بخورید و آن زمان کار تمام است. یا ۵ مسابقه پشت سر هم برنده شوید و آن زمان قهرمان همه هستید. بنابراین، مربیگری یعنی بازی بعدی. یعنی شمس آذر! ( اشاره به حریف بعدی استقلال خوزستان). بعد از بازی شمس آذز نمی‌دانم چه اتفاقی رخ می‌دهد.

پس در حال حاضر پیروزی بر شمس آذر بزرگترین چالش شماست.

مهمترین، همیشه بعدی است. در فوتبال همیشه بازی بعدی مهمترین بازی است.

تیم شما فصل جدید را با یک نمایش خیلی خوب برابر آلومینیوم شروع کرد. گلی به ثمر نرساندید اما نمایش خوبی داشتید و همه می‌خواستند بدانند این مربی کیست که تا این اندازه تیم را تغییر داده است. لطفا درباره بازی نخست به ما بگویید.

فکر می‌کنم همیشه این بازیکنان هستند که مهم محسوب می‌شوند. فکر می‌کنم در همین مدت کم متوجه شدند اول از همه، فوتبال یک بازی است. در مرحله بعد باید سخت تلاش کنید اما باید لذت ببرید. برای همه کارها، مثلا شغل شما، اگر دوستش نداشته باشید، انجام دادن آن برایتان دشوار می‌شود. همچنین در فوتبال هم شما باید لذت ببرید. باید آماده باشید و زیبا کنید نه اینکه همیشه دفاع کنید و یا فقط اتوبوس پارک کنید.

خب شما کدام را ترجیح می‌دهید؛ خوب بازی کردن بدون نتیجه یا دفاع کردن برای رسیدن به نتیجه دلخواه؟

سوال خوبی است... اگر خوب بازی کنید و نتیجه بدی بگیرید، یعنی خوب بازی نکردید!

پس خوب بازی کردن رابطه مستقیمی با نتیجه دارد.

بله؛ اما اگر شما با دفاع کردن نتیجه بگیرید، مردم بازی‌تان را تماشا نمی‌کنند. شما می‌توانید با حمله کردن هم پیروز شوید و آن وقت مردم بازی‌تان را نگاه می‌کنند. البته برای پیروزی نیاز به شانس هم هست و وقتی برنده شوید، بازیکنان اعتماد به نفس می‌گیرند و خودشان را باور می‌کنند. خیلی مهم است که این اتفاق رخ دهد چون وقتی شما باور داشته باشید، هر چیزی امکان پذیر است.

اگر موافق باشید، در خصوص پیروزی بزرگ مقابل استقلال تهران صحبت کنیم. قبل از همه شاید برای شما جالب باشد تیم شما و رقیب هردو یک اسم دقیقا مشابه داشتند. آیا تاکنون با چنین چیزی برخورد کرده بودید؟

نه اولین بار بود که چنین چیزی می‌دیدم اما می‌دانم دو تیم متفاوت هستند.

شما یکی از ثروتمند تیم‌های ایران را شسکست دادید. با بازیکنان ملی پوش و بین المللی. البته که به نظر خوب آنها را آنالیز کرده بودید.

می‌دانید که ما فقط یک مرحله پشت سر گذاشتیم. چرا که باید جدیت خودمان را در بازی بعدی هم نشان دهیم. چون در یک بازی، هرکسی ممکن است هرکسی را شکست دهد. فوتبال بازی عجیبی است چون همه می‌توانند در یک روز، یک رقیب را شکست دهند. برای مثال ممکن است شما یک بار برابر بارسلونا پیروز شوید ولی اگر ۱۰ مسابقه انجام دهید، ۹ تای دیگر را می‌بازید. یا از ۲۰ مسابقه، در ۱۹ تای آن مغلوب می‌شوید. در یک بازی خاص می‌توان برنده شد پس فکر نمی‌کنم کار خاصی انجام داده باشیم. الان من می‌خواهم واکنش تیمم را نسبت به این پیروزی ببینم. اگر واکنش خوبی نشان دهیم و با همین روند جلو برویم، اگر می‌دانم که نمی‌توانیم در همه بازی‌ها برنده باشیم اما اگر با همین روند پیش برویم، نتایج خوب از راه می‌رسند.
حس و حال شما بعد از این پیروزی بزرگ چه بود؟

خوب... خوب. می‌دانید، همیشه بردن تیم‌های بزرگ حس و حال خوبی دارد اما بازی استقلال هم مثل گل گهر که شکست خوردیم، تنها ۳ امتیاز داشت. برای ۳ امتیاز هیچ تفاوتی وجود ندارد.

اما این برد باعث شد مردم درباره شما و تیمی که ساختید صحبت کنند؛ پس البته که بین بازی با گل گهر و استقلال تفاوت‌هایی وجود دارد.

بله اما همانطور که گفتم، الان واکنش ما نسبت به این برد مهم است. من می‌دانم که تیم ما از لحاظ فیزیکی هنوز به آمادگی ۱۰۰ درصد نرسیده است. ما دیر به برنامه‌ها، آمادگی بازیکنان و همه چیز رسیدیم. فکر می‌کنم به زمان احتیاج داریم و خواهیم دید چه می‌شود. من از آن دسته افرادی نیستم بگویم چون استقلال را شکست دادیم، پس تیم ما بهترین است و من بهترین مربی هستم. ما از این مسائل خیلی دور هستیم.

استقلال از لحاظ تاکتیکی چطور بود؟

خب... آنها بیشتر توپ را در اختیار داشتند و آن را به گردش در می‌آوردند. به خوبی هم از سوی تماشاگران حمایت می‌شدند ولی واقعا انتظار بیشتری داشتم.

از تیم خودتان؟

نه، از استقلال. فکر می‌کردم آنها فشار بیشتری وارد کنند و پرس بیشتری انجام دهند اما این اتفاق رخ نداد. شاید گرمای اهواز تاثیر گذاشت؛ کسی نمی‌داند چه اتفاقی افتاد اما خب بازیکنان ما هم خیلی خوب جنگیدند. ما خیلی خوب بازی کردیم و شاید آنها فکر نمی‌کردند ما تا این اندازه خوب باشیم.

درباره مربی حریف چی؟ جواد نکونام را می‌شناختید؟

البته که او را می‌شناسم اما حقیقتا نمی‌خواهم نظر خاصی در این زمینه داشته باشم.

این یک نقل قول معروف است که فوتبال، مانند شطرنج است و جنگ ذهنی است.

من این را قبول ندارم، اگر اینگونه باشد، هرکسی می‌تواند با جا به جایی مهره‌ها تبدیل به یک مربی بزرگ شود. فوتبال خیلی پیچیده و در عین حال خیلی ساده است. اگر کسی از من بپرسید مهمترین چیز در فوتبال چیست، من همیشه به شما می‌گویم؛ پاس دادن به یار هم تیمی. این مهمترین چیز است و شاید شما بگویید این که خیلی آسان است اما اینگونه نیست. لطفا درباره مربی حریف نپرسید که نظری ندارم.

از این بابت می‌پرسم چون این شکست باعث شد موقعیت مربی استقلال در خطر قرار بگیرد.چون بازی حساسی بود و وضعیت به گونه‌ای شد که احتمال اخراج وی وجود داشت.

برای باشگاه‌های بزرگ، همه بازی‌ها خطرناک هستند.

شما به عنوان یک مربی با تجربه، توصیه یا نصیحتی برای سرمربی استقلال در ادامه دوران مربیگری‌اش دارید؟

من چگونه می‌توانم نصیحت کنم... تجربه بسیار مهم است، او جوان است و زمان زیادی پیش رو است. فکر می‌کنم آینده خوبی خواهد داشت.

قصد حرف زدن درباره مربی استقلال را ندارم، اما پس از مسابقه با این تیم، انتظارات از شما و تیمتان بالا رفته چون قدرتمندتر از گذشته کار می‌کنید؛ انگار که سورپرایز لیگ برتر بوده‌اید. شما در دو بازی بعدی روی کاغذ نبردهای ساده‌ای دارید اما همانطور که گفتید در فوتبال رقبای آسانی وجود ندارند.

می‌دانید که تمرینات تیم پس از بازی قبل چند روزی تعطیل بود و کار را شروع کردیم. من همیشه تلاش می‌کنم بازیکنان فقط روی کار خودشان تمرکز کنند نه رقیب چون حریف خیلی هم مهم نیست. اغلب مواقع شما از اشتباهات خودتان ضربه می‌خورید.اگر اشتباه نکنید، بهترین خودتان باشید و خوب بازی کنید، مهم نیست با چه رقیبی بازی دارد.

می‌دانم زود است اما آینده استقلال خوزستان را چگونه می‌بینید؟

به نظر من همه چیز به کسانی مربوط است که باشگاه را اداره و مدیریت می‌کنند. چون اول از همه ما برای تمرین کردن به زمین احتیاج داریم. درحال حاضر در شرایط بسیار بسیار بدی تمرین می‌کنیم. آنجا افرادی هستند که تلاش می‌کنند امکانات را برای ما فراهم کنند ولی تاکنون شرایط خوبی حاکم نبوده است.

چرا؟

نمی‌دانم؛ نمی‌دانم فصل گذشته چگونه با این شرایط کنار می‌آمدند و زمین‌های ما در خوزستان و اهواز خیلی بد هستند. نمی‌دانم چگونه ممکن است ولی زمین فولاد خیلی خوب است و استادیوم خوبی دارند اما جایی که ما تمرین می‌کنیم، جالب نیست.

درباره تیم ملی ایران چی؟ آیا نتایج آن را دنبال می‌کنید؟

تاکنون که این کار را نکردم اما از الان به بعد تیم ملی را دنبال می‌کنم.

آیا از تیم ملی ایران طرفداری می‌کنید؟

طبیعتا من همیشه از ایران طرفداری می‌کنم.

کسی نمی‌داند، شاید یک روز در آینده شما تبدیل به گزینه هدایت تیم ملی شوید. این شغل را دوست دارید؟

می‌دانیم کی روش زمان زیادی هدایت ایران را به عهده داشت و هیچوقت نباید بگویید هیچوقت. خواهیم دید.

حالا که به قسمت‌های پایانی مصاحبه نزدیک می‌شویم، لطفا کمی درباره سرزمین مادری‌تان توضیح دهید؛ کشوری که اکنون به چند وطن دیگر تقسیم شده است. البته اگر دوست دارید درباره آن حرف بزنید.

من سرزمین مادری ندارم ...

چرا؟

نمی‌دانم. چه کسی می‌داند؟ به خاطر سیاست اینگونه شده است. من در یوگوسلاوی به دنیا آمدم که آن قسمت از آن امروزه مونته نگرو شده است. درباره یوگوسلاوی باید بگویم خیلی کشور خوب و قشنگی بود. ما آنجا با مردمی متفاوت و با فرهنگی متفاوت در صلح زندگی می‌کردیمو به خوبی به یاد دارم چون وقتی وقتی خیلی جوان‌تر بودم، کودکی خوبی داشتم. بازی می‌کردیم و از زندگی راضی بودیم. نمی‌دانم چگونه بگویم، هیچ چیزی نداشتیم اما خیلی چیزها داشتیم و قانع بودیم. اکنون پس از همه اتفاقاتی که رخ داد، جنگ شد و کشورها تقسیم شدند، الان فکر می‌کنم مردم خیلی چیزها دارند اما خشنود نیستند.

در این قسمت من دو گزینه می‌گویم و لطفا شما یکی از آنها را انتخاب کنید؛ میروسلاو بلاژوویچ یا تومیسلاو ایویچ؟

ایویچ.

هردو هم از دنیا رفته‌اند.

بله متاسفانه.

فیدل کاسترو یا جان اف کندی؟

فیدل کاسترو.

چرا کاسترو؟

چون او مردی بود که به تنهایی برابر آمریکا ایستادگی کرد. البته من خودم بیشتر طرفدار چگوارا هستم اما کاسترو را هم فراموش نمی‌کنم چون او رهبر کشورش بود و سالها در نزدیکی آمریکا با این کشور می‌جنگید.

ایران یا روسیه؟

روسیه.

شاید برای پرسیدن این سوال زود باشد.

نه، صادقانه بگویم من همیشه روسیه را انتخاب می‌کنم. ( خنده)

فوتبال یا زندگی؟

زندگی.

زندگی مهمتر از فوتبال است؟

به شما گفتم فوتبال یک ورزش خیلی خیلی زیباست ولی بازی است و فقط باید از آن لذت ببرید؛ همین.

موسیقی یا سینما؟

سینما.

یک نکته جالب؛ شما می‌دانستید بلندقامت‌ترین سرمربی لیگ برتر هستید؟

من تقریبا دومین سرمربی بلندقد دنیا هستم!

دومین نفر دنیا؟ نفر اول کیست؟

فکر می‌کنم یک مربی در آلمان بود که از من بلندتر است؛ دقیقا مطمئن نیستم شاید در آلمان یا هلند. او از من قامت بلندتری دارید چون چندی پیش مقایسه‌ای در این مورد انجام شده بود.

چه حسی دارد که همه را از بالا به پایین نگاه می‌کنید؟

من اینطوری نگاه نمی‌کنم..! (خنده)

نکته یا حرف خاصی مانده که قصد اضافه کردن آن را داشته باشید؟

می‌خواهم بگویم الان همه درباره بازی ما مقابل استقلال صحبت می‌کنند. من جو آن بازی را دوست داشتم؛ هواداران استقلال تهران تیم خودشان را تشویق می‌کردند و هوادارانی متعلق به فولاد بودند اما از تیم ما حمایت می‌کردند! باید بگویم آن اتمسفر را دوست داشتم چون این زیباست که استادیوم پر باشد و صدای شور مردم را بشنوید.

حالا یا در دوران جوانی کدام بازیکن یا کدام مربی الگوی شما بوده‌اند؟

من شیفته بازی سرجیو بریو، مدافع یوونتوس بودم. او خیلی قدیمی است و نمی‌دانم اصلا در قید حیات هست یا خیر. الگوی مربیگری‌امد اما مربیان هلندی هستند؛ امثال دیک ادووکات، گاس هیدینک و مارتین یول. من دو سال آنجا فوتبال بازی کردم و شیوه کاری‌شان را دوست دارم.

یک سوال دیگر درباره قامت شما؛ چرا بسکتبالیست نشدید؟

من والیبالیست و هندبالیست خوبی بودم.

والیبال؟ البته که صرب‌ها در والیبال قدرتمند هستند، مثل تیم ملی ایران.

بله بله ...

چرا پس والیبال را ادامه ندادید؟

من بیشتر در هندبال استعداد داشتم.

جدا؟ در چند رشته ورزشی فعالیت می‌کردید؟

در گذشته ما فقط توپ داشتیم و برایم تفاوتی نداشت چی بازی کنیم. الان مردم مشغول موبایل‌هایشان هستند اما ما چیزی به جز توپ نداشتیم و همان کافی بود تا مشغول بازی شویم. توپ داشتیم، بیرون می‌رفتیم و کار را شروع می‌کردیم.

در کدام یک شما بهتر هستید؟ فوتبال، والیبال یا هندبال؟

هندبال؛ اما فوتبال را دوست دارم.

در انتها اگر نکته یا حرفی با هواداران استقلال خوزستان دارید، بفرمایید.

قبله هم در مورد این موضوع صحبت کردم که هواداران ما باید صبور باشند. باید صبر کنند که نمایش ما هم بهتر شود. الان اوضاع خوب است و ما در آینده بهتر و زیباتر هم بازی می‌کنیم. می‌دانم مردم خوزستان شیفته فوتبال هستند و بازی زیبا را می‌پسندند. ما هم تلاش می‌کنیم همین سبک را برای طرفداران مهیا کنیم.

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظرات

  • منتشرشده: ۱
  • در صف بررسی: ۰
  • غیرقابل‌انتشار: ۱
  • محمود22 IR ۱۷:۳۱ - ۱۴۰۳/۰۶/۲۲
    مربی خیلی خوبی نشون داده تیمهای خفنی هم مربیش بوده.اس خوزستان هم بازیکنهای خوبی گرفته هم مربی خوب.به ایجنتشون باید افرین گفت.پارسالم خوب بودن خارجیهاش

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی