به گزارش خبرورزشی، بخش دوم مصاحبه مارکو اورلیو داکونیا با خبرورزشی را میخوانید و میبینید. مربی این فصل مس رفسنجان این بار از یک پیشنهاد مهم رونمایی کرد که شاید میتوانست زندگی حرفهای او را تغییر دهد؛ اینکه قبل از حضور اوسمار ویرا به عنوان دستیار یحیی گل محمدی در پرسپولیس، به او پیشنهاد شده بود مربی سرخپوشان شود.
شما آقای اوسمار ویرا را میشناسید؟
بله، بیش از بیست سال است که او را میشناسم. او دوست من است. در واقع ما همراه یکدیگر مدرک حرفهای مربیگری (لایسنس A) را دریافت کردیم و در کلاسها شرکت کردیم. زمانی که اولین دعوتنامه برای همکاری با پرسپولیس به او رسید، من نیز چنین پیشنهادی داشتم. درواقع قبل از اینکه سراغ او بروند، مدیربرنامههایم پیشنهاد مربیگری در پرسپولیس را برای من فرستاد اما در آن زمان در آمریکا بودم و مدارکم (گرینکارت) کامل نبود، بنابراین نمیتوانستم از کشور خارج شوم.
یعنی ممکن بود شما به جای او هدایت پرسپولیس را بر عهده بگیرید و به قهرمانی برسید؟
بله، دقیقاً. نمایندگان باشگاه با من تماس گرفتند و گفتند سرمربی پرسپولیس به دنبال یک مربی جدید است. شاید من میتوانستم روی نیمکت بنشینم و در نهایت به عنوان سرمربی تیم را به قهرمانی برسانم. اما هیچ حسرتی ندارم، چون در آن شرایط نمیتوانستم دعوت را بپذیرم. پس از آن، آنها اوسمار را انتخاب کردند. قبل از آمدنش، با من تماس گرفت و درباره شرایط باشگاه و فوتبال ایران صحبت کردیم. او مربی بسیار توانمندی است و در دو سال اول حضورش در آسیا، دو عنوان قهرمانی (لیگ ایران و لیگ تایلند) را به دست آورده است.
فکر میکنی اگر تو آن پیشنهاد را میپذیرفتی، میتوانستی پرسپولیس را قهرمان کنی؟
بله، من به عنوان سرمربی مهارتهای لازم را دارم. پرسپولیس فصل گذشته تیم منسجم و متحدی بود. آنها از ردههای میانی جدول شروع کردند و با تلاش جمعی به صدر رسیدند. شاید یک روز این فرصت برای من هم پیش بیاید. من پیش از این به عنوان سرمربی در باشگاههای دیگر کار کردهام؛ فقط مساله زمان و فرصت مناسب است.
به نظرت کدام باشگاه لیگ ایران از نظر جو، بازیکنان یا ساختار جالب توجه است؟
اول از همه باید به برنامهریزی اشاره کنم که تیم قهرمان آن را داشت. تراکتور برنامهریزی بسیار خوبی برای قهرمانی داشت: مربی شایستهای آورد، بازیکنان کلیدی (هم داخلی و هم خارجی) را برای پستهای خاص جذب کرد، و با پایبندی به برنامههایش به هدف رسید. این مهمترین نقطه قوت تراکتور در این فصل بود و به نظرم بهترین باشگاه ایران است.
برگردیم به برزیل. فدراسیون فوتبال برزیل تصمیم گرفته برای جام جهانی بعدی از یک مربی خارجی استفاده کند. نظرت درباره این تصمیم چیست؟ با توجه به اینکه برزیل پنج بار قهرمان جهان شده و پرافتخارترین تیم دنیاست، ممکن است این انتخاب با واکنش منفی مردم روبرو شود.
کشور در این مورد دو قطبی شده و این فشار عمدتا از سوی رسانههاست. ما پنج جام جهانی را با مربیان برزیلی بردیم و هرگز مربی خارجی نداشتیم. مشکل اصلی سیستم فدراسیون است: تحمیل بازیکنان، دخالت عوامل خارجی و فساد ساختاری. حتی اگر بهترین مربی دنیا را هم بیاوریم، بدون اصلاح سیستم نتیجهای نخواهد داشت. مربی باید آزادی عمل داشته باشد، اما فدراسیون حاضر به واگذاری اختیارات نیست.
یعنی اگر کارلو آنچلوتی هدایت تیم را بر عهده بگیرد، موفق نخواهد بود؟
آنچلوتی مربی فوقالعادهای است و شانس موفقیت دارد، اما تضمینی نیست چون سیستم ممکن است مانع از موفقیت او شود.
اگر موافق هستید، چند مقایسه کوتاه بین اسطورههای فوتبال برزیل داشته باشیم. دکتر سوکراتس یا زیکو؟
زیکو. علاوه بر دوستی شخصی که باهم داریم، او ستارهای کاملا حرفهای بود و بهترین بازیکن تاریخ فلامینگو است. نسل فعلی بازیهای زیکو را به یاد ندارند که او علاوه بر قابلیتهای فنی فوق العاده، یک رهبر کاریزماتیک هم برای هم تیمیهایش محسوب میشد.
ریوالدو یا رونالدو نازاریو؟
رونالدو. او در محوطه جریمه کشندهتر بود. البته اگر بنا به بازی نمایشی و فانتزی باشد که خودم از آن لذت میبرم، انتخاب من رونالدینیو است.
پس رونالدینیو یا رونالدو نازاریو؟
رونالدینیو.
رونالدینیو یا زیکو؟
زیکو. نه فقط به خاطر اینکه از نزدیک او را میشناسم یا رفاقت دارم. نسل جدید زیکو را ندیدهاند، اما او واقعا خاص بود. من خودم به شخصه بازیهای پله را به یاد ندارم و اواخر دوران بازیاش را دیدم که به معنای واقعی کلمه پادشاه بود. او سرآمد نسل خودش بود و زیکو را باید امثال پله مقایسه کرد.
از بین نسل جدید ستارههای برزیل، آیا وینیسیوس را میتوان با پله مقایسه کرد؟
خیر. پله از نظر فنی و اخلاقی کامل بود و قابل مقایسه نیست.
اگر دوستان یا همکاران برزیلیات بخواهند به ایران بیایند، چه توصیهای به آنها میکنی؟
بدون تردید به آنها میگویم ایران کشوری امن با مردم مهماننواز است. فوتبال ایران پتانسیل بالایی دارد و بازیکنانش با انگیزه و سختکوش هستند. البته باید صبور باشند و بدانند که گاهی چالشهای اداری وجود دارد، اما ارزش تجربه کردن را دارد. من پس از سالها کار در کشورهای مختلف، ایران را به دلایلی که گفتم به خیلی از کشورها ترجیح میدهم.
نظرتان درباره غذاهای ایرانی چیست؟ معمولاً خارجیها از آن استقبال میکنند.
پس از غذاهای برزیلی، غذاهای ایرانی را بیش از همه دوست دارم.
واقعاً؟ کدام غذا را بیشتر میپسندید؟
کوبیده را بسیار دوست دارم. همچنین گردن گوسفند. حتی وقتی در آمریکا هستم، ماهی یک یا دو بار به رستورانهای ایرانی میروم.
در کدام شهر آمریکا زندگی میکنید؟
پومپانو بیچ، نزدیک میامی.
یعنی نزدیک محل زندگی مسی!
دقیقاً! ورزشگاه اینتر میامی در فورت لادردیل است که فقط ۲۰ دقیقه با خانه من فاصله دارد.
آمدن مسی چه تأثیری بر فوتبال آمریکا گذاشته است؟
تحولی عظیم ایجاد کرده چرا که او نگرش مردم را تغییر داده است. علاقه مردان به فوتبال همپای زنان افزایش یافته، تبلیغات گسترش پیدا کرده و حتی تعداد پیراهنهای فوتبال در خیابانها بیشتر شده. مسی یک انقلاب واقعی در فوتبال آمریکا ایجاد کرده، بهویژه با توجه به میزبانی آینده جام جهانی در این کشور.
آیا فرزندی دارید؟
بله، من حتی نوه هم دارم! فرزندانم بزرگ شدهاند و نوهام ماه آینده ۱۰ ساله میشود.
آیا تاکنون او را به ایران آوردهاید؟
هنوز نه، اما امیدوارم در آینده این امکان فراهم شود.
اگر از شما درباره ایران بپرسد، اولین چیزی که میگویید چیست؟
میگویم مردم ایران فوقالعاده مهربان هستند. از لحظه ورود در فرودگاه تا خیابانها و رستورانها، احساس خوشامدگویی میکنی. بهویژه برای ما برزیلیها که عاشق فوتبال هستیم، ارتباط ویژهای با ایرانیها داریم. مثلاً دیروز راننده اسنپ تمام بازیکنان تیم ملی برزیل در دهه ۷۰ را با نام کاملشان میشناخت - نه فقط پله، بلکه همه بازیکنان را و با اسامی کامل. این واقعا شگفتانگیز بود.
آیا نکته و یا دلمشغولی خاصی درباره فوتبال ایران دارید که آن را در پایان بیان کنید؟
بله، باید از برخی مشکلات مدیریتی ابراز نارضایتی کنم. فصل گذشته در استقلال خوزستان با بودجه محدود و مدیریت مناسب، عملکرد بسیار خوبی داشتیم. اما امسال با وجود افزایش بودجه، نتایج مطلوبی حاصل نشد و همه چیز تقریبا یکسان بود؛ حتی امتیازات و گلهای زده تیم! متأسفانه آقای بابادی به عنوان مدیرعامل فعلی نتوانست به توافق با من پایبند بماند. حتی شنیدهام در باشگاه تنشهای زیادی وجود دارد و بین هواداران اختلاف افتاده است. مردم خوزستان سزاوار بهتر از این هستند - آنها با من همیشه بسیار مهربان بودهاند. امیدوارم مدیریت بهتری بیاید و باشگاه را به جایگاه واقعیاش بازگرداند.
درباره فوتبال ایران نکته پایانی دارید؟
برای پیشرفت واقعی، باید از پایهها کار کنیم. همانطور که گفتم، سطح فوتبال ایران نسبت به ۷-۸ سال گذشته افت کرده است. فدراسیون مربیان را آموزش میدهد، اما پس از اعطای مدرک، نظارتی بر عملکرد آنها ندارد. مربیان کمتجربه به تیمهای پایه سپرده میشوند و بازیکنان با ضعفهای فنی وارد لیگ برتر میشوند. مثلاً در تمرینات، از هر ۱۲ سانتر فقط ۲ مورد قابل قبول است. وظیفه مربیان لیگ برتری فقط تمرین دادن بازیکنان است نه آموزش دادن به آنها. همچنین ثبات مربیان بسیار کم است - امسال ۹ باشگاه مجموعاً ۳۰ بار مربی عوض کردهاند! استقلال تهران ۷ مربی مختلف داشته که یعنی هر ۴ بازی یک مربی جدید. باشگاهها باید برنامه بلندمدت داشته باشند، همانطور که استقلال خوزستان فصل گذشته با حمایت از مربی به نتیجه رسید. اینها نکات کلیدی برای پیشرفت فوتبال ایران است. از فرصتی که دادید متشکرم و امیدوارم فصل آینده باز هم به ایران بازگردم.
برای شما آرزوی موفقیت داریم. سپاس از حضورتان در این گفتوگو.
مایه افتخار بود. متشکرم.