یکشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۸:۱۸
۰ |
۰

۵۵ هزار قلب شکسته؛ اینتری‌ها بعد از گل سوم ورزشگاه ترک کردند!

۵۵ هزار قلب شکسته؛ اینتری‌ها بعد از گل سوم ورزشگاه ترک کردند!
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

پنجاه‌وپنج هزار هوادار اینتر در سن‌سیرو، فینال لیگ قهرمانان را روی پرده تماشا کردند، اما این شب جشن به کابوسی جمعی تبدیل شد. با هر گل پاری سن ژرمن، امید آن‌ها رنگ باخت و بسیاری از آنان، پیش از سوت پایان، با دلی شکسته استادیوم را ترک کردند.

خبرورزشی | در شبی که قرار بود جشن بزرگی برای هواداران اینتر باشد، ورزشگاه سن‌سیرو بدل به صحنه‌ای از ناامیدی مطلق شد. پنجاه‌وپنج هزار هوادار نراتزوری، از گوشه‌وکنار جهان به میلان آمده بودند تا فینال لیگ قهرمانان اروپا را روی پرده‌ای عظیم تماشا کنند، با این امید که تیم‌شان تاریخ‌ساز شود. اما آنچه در مقابل چشمانشان رقم خورد، نه جشن، بلکه کابوسی تلخ و فراموش‌نشدنی بود. با هر گل پاری سن ژرمن، شور و هیجان به یأس و درماندگی تبدیل شد، تا جایی که بسیاری از هواداران، پیش از پایان بازی، با دلی شکسته سن‌سیرو را ترک کردند و شبی را رقم زدند که تا ابد در خاطره آن‌ها به عنوان تاریک‌ترین شب باقی خواهد ماند.

امید در انتظار

در زندگی لحظاتی هستند که تا همیشه در خاطر می‌مانند. کوچک‌ترین جزئیات‌شان حک می‌شوند در حافظه: لحظه‌ی انتظار، لباسی که پوشیدی، مسیر همیشگی رسیدن به استادیوم، نوشیدن آبجو با دوستانت در آن بار آشنا، یا حتی جوراب شانسِ مخصوص شب‌های بزرگ. امید و البته ناامیدی. رؤیا و کابوس.

پنجاه‌وپنج هزار هوادار اینتری که دیشب برای تماشای فینال لیگ قهرمانان اروپا به سن‌سیرو آمده بودند—تا بازی را روی پرده‌ی عظیمی که در ردیف نخست حلقه‌ی نارنجی ورزشگاه نصب شده بود دنبال کنند—کوچک‌ترین لحظه‌های آن شب را فراموش نخواهند کرد. اما بیش از همه، آن حس عمیقِ درماندگی در خاطرشان خواهد ماند؛ حسی که با هر گل پاری سن ژرمن، سنگین‌تر می‌شد، در حالی‌که با چشمانی خیره و باوری فروپاشیده، تماشاگر سقوط تیمی بودند که گمان می‌رفت در آستانه‌ی شکوه ایستاده است.

انتظار

سن‌سیرو به جشن‌گاهی تمام‌عیار بدل شده بود، چنان‌که گویی بازی نه در مونیخ، بلکه در میلان برگزار می‌شود. هواداران نراتزوری از گوشه‌وکنار ایتالیا گرد آمده بودند: از پالرمو، رم، ناپل. حتی کسانی بودند که کیلومترها پرواز کرده بودند—از فرانکفورت، بروکسل، لیسبون—در هماهنگی با همان شعار محبوب: «برای تمام آن کیلومترهایی که به‌خاطر تو طی کرده‌ام…»

فضا پرشور بود، تب‌دار و پُر از انتظار. گویی PSG–اینتر نه در آلمان، که در قلب میلان به صحنه می‌رفت. برای این رویداد، تنها بخشی از سن‌سیرو گشوده شد، اما پرده‌ی عظیم، حلقه‌ی اول و دوم را پوشانده بود و قلب ورزشگاه را در سیطره داشت.

هواداران بر سکوها چنان نشسته بودند که انگار هر لحظه لائوتارو و یارانش از تونل بیرون خواهند آمد. اما چمن با کاشی‌های موقت پوشیده شده بود و هزاران تن، صف‌به‌صف بر آن نشسته بودند. صف‌های ورودی، طولانی‌تر از همیشه بودند و در دل آن جمعیت، همه‌چیز جاری بود: امید، بیم، اطمینان و لرز. همه نشانی از تیم‌شان بر تن داشتند—اغلب پیراهن. پرطرفدارترین، شماره ۱۰ لائوتارو بود، اما پیراهن‌های افسانه‌ای دیگری نیز دیده می‌شد: شماره ۲۲ میلیتو، حتی شماره‌ی نادر ۵۵ ناگاتومو.

قتل‌عام و خروج جمعی

در خانه‌ دوم

پس از عبور از بازرسی‌های امنیتی، نوبت به خرافه‌ها رسید. در اوج انتظار، هواداری نمک‌پاشی را باز کرد و مشت نمک را پشت سرش ریخت—در تمنای اندکی بخت. نسخه‌های روزنامه‌ی «گاتزتا» تبدیل به بالش شدند برای کسانی که بر کف استادیوم نشسته بودند.

با نخستین تصویر دوناروما بر پرده، سوت‌ها آغاز شد. با پدیدار شدن چهره‌ی لائوتارو، فریادها به اوج رسید. اما همه‌چیز جایی شکست که هاکیمی گل نخست را زد، و سپس دوئه گل دوم را به ثمر رساند. لحظه‌ای که تورام در آستانه‌ی گل بود، امیدی کوتاه در هوا شناور شد—دستانی بالا رفت، چشم‌هایی برق زد. اما با آغاز نیمه‌ی دوم، همه‌چیز فرو ریخته بود.

گل سوم دوئه، ده‌ها نفر را واداشت تا پیش از پایان، استادیوم را ترک کنند. گل چهارم کواراتسخلیا، صدها نفر دیگر را. نیم ساعت مانده به سوت پایان، سن‌سیرو نیمه‌خالی شده بود. برخی ماندند، خیلی‌ها گریستند، و همه به تلخ‌ترین شکل ممکن با رؤیای قهرمانی وداع کردند—شکستی با سهمگین‌ترین اختلاف در تاریخ فینال لیگ قهرمانان اروپا.

با پایان بازی، موج خروج آغاز شد. سن‌سیرویی که تا دقایقی پیش پر از فریاد و شور بود، در چشم‌برهم‌زدنی تهی شد. شبی که می‌توانست در حافظه‌ها به‌عنوان شبی شاد حک شود، بدل شد به یکی از تاریک‌ترین، تلخ‌ترین و فراموش‌نشدنی‌ترین شب‌های هواداران نراتزوری.

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی